دل شوریده را تمنا تو
در سرم مایهای سودا تو
صورت کون چون معماییست
کاشف سر این معما تو
در تماشای صورت و معنی
هم تماشاگر و تماشا تو
هرچه دیدیم در جهان کم و بیش
همه «لا» بوده اند، الا تو
هرکجا در زمانه غوغاییست
همه سر فتنهای غوغا تو
هر کرا قبله ای بود بیقین
عشق را قبله و مصلا تو
حکم تو منع فتنه فرماید
پس کنی فتنها بعمدا تو
قاسمی از در تو در تو گریخت
که مفر هم تویی و ملجا تو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به عشق و جذابیت معشوق خود اشاره میکند و میگوید که همهی زیباییها و معماهای جهان در وجود او تجلی یافته است. معشوق به عنوان معما و راز، هم تماشاگر و هم تماشاچی زیباییهایش است. همهی فتنهها و شور و غوغاها به نوعی به او مرتبط است و او به عنوان قبلهگاه عشق و مقصد نهایی، جایگاه ویژهای دارد. در پایان، شاعر به دلتنگی و جستجوی الهام در درون معشوق اشاره میکند و بیان میکند که او تنها پناهگاه و مفر است.
هوش مصنوعی: دل بیقرار من در آرزوی تو است و تمامی افکارم پر شده از حس جنون تو.
هوش مصنوعی: چهرهی جهان همانند یک معماست و تنها تو میتوانی راز این معما را کشف کنی.
هوش مصنوعی: در دیدن چهره و معنا، هم بینندهای و هم چیزی که به آن مینگری.
هوش مصنوعی: هر آنچه که در جهان دیدهایم، چه کم و چه زیاد، همه به نوعی وجودشان نادیده گرفته شده یا بیاهمیت بوده است، به جز تو که همواره درخشان و برجسته باقی ماندهای.
هوش مصنوعی: هرجا که در دنیا جالی به وجود بیاید و شلوغی بوجود آید، تو خود را در کنار و مرکز آن فتنهها میبینی.
هوش مصنوعی: هر کسی که برای خود نقطهای مشخص و محبوب داشته باشد، بهطور قطع عشق او همان نقطه و مکان مقدس است.
هوش مصنوعی: اگر تو از طرف خداوند در مورد منع فتنه دستوراتی دریافت کردهای، چگونه میتوانی عمداً در فتنهها شرکت کنی؟
هوش مصنوعی: کسی از در تو فرار کرد، در حالی که تنها پناهگاه و راه نجات او خود تو هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا بُوَد نفس ذرّهای با تو
نرسی هیچگونه آنجا تو
ای به بالا بلند و زیبا تو
رشک سرو بلند بالا تو
زرگر از سیم چون تو بت نکند
خواه هم برد و خواه فرما تو
در دلت هیچ جا نمی گیریم
[...]
سرخوش است ای پسر مرا باتو
کشت چشم توأم نه تنها تو
بر در و بام دل چه گردد جان
او درین خانه باش گو یا تو
کوثر و سلسبیل هر دو روان
[...]
آخر ایجان جمله اشیا تو
هم نهانی و هم هویدا تو
پرده از کاینات ساخته ای
در پس پرده آشکارا تو
در پس پرده های گوناگون
[...]
گفت کای فهم را مهیا تو
عشق من بود ازین قبل با تو
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.