گنجور

 
قاسم انوار

ای مظهر جمال تو مرآت کاینات

وی جنبش صفات تو از مقتضای ذات

هرجا که هست لمعه روی تو لامعست

گر کنج صومعه است و گر دیر سومنات

چون ظاهر از مظاهر ذرات عالمی

ظاهر شد از ظهور تو اسم تنزلات

اشباح انس صورت ارواح قدس شد

ارواح قدس صورت اعیان ممکنات

هر صورتی تعین خاصست و در وجود

محوست نقش غیر و نشان تعینات

مشکل ز حد گذشت در آن عقدهای زلف

ای پرتو جمال تو حلال مشکلات

قاسم شد از شراب ازل مست «لم یزل »

«هل من مزید» می زند از بهر باقیات

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
سوزنی سمرقندی

ای روز عید خلق وز خلق را نجات

بر تو بخیر باد و سعادت شب برات

باشد بلی بخیر و سعادت برات تو

چون خلق را زعدل تو باشد زغم نجات

در دیده مروت و اندر تن خرد

[...]

قوامی رازی

جبار عرش و فرش و قدیم صفات و ذات

معبود مملکت ملک کون و کاینات

ذاتی قدیم بوده ولیکن نه از قدم

حیی همیشه زنده ولیکن نه از حیات

بر آسمان چو مشعله از قدرتش نجوم

[...]

ادیب صابر

هرگز ندید چشم جهان روی مکرمات

کوته نشد ز دامن کس دست حادثات

بر زایران نگشت گشاده در عطا

بر اهل فضل بسته نشد راه نایبات

بی مجد دین صفی سلاطین نجیب ملک

[...]

حکیم نزاری

یک بوسه زان دو شکَرِ شیرین تر از نبات

ارزد به نزد من به همه ملکِ کاینات

خضر از کجا و خطِّ غبار تو از کجا

یک بوسه از لب تو و صد چشمه ی حیات

خواهد که احتراز کند از بلا خرد

[...]

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
ابن یمین

ای دیده در شناختن حال کاینات

باید که باشدت نظری از سر انات

بنیاد کارها همه بر هفت و چار دان

نه از سر تهتک رأی از ره ثبات

زان هفت و زین چهار که مجموع یازده است

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه