ای مظهر جمال تو مرآت کاینات
وی جنبش صفات تو از مقتضای ذات
هرجا که هست لمعه روی تو لامعست
گر کنج صومعه است و گر دیر سومنات
چون ظاهر از مظاهر ذرات عالمی
ظاهر شد از ظهور تو اسم تنزلات
اشباح انس صورت ارواح قدس شد
ارواح قدس صورت اعیان ممکنات
هر صورتی تعین خاصست و در وجود
محوست نقش غیر و نشان تعینات
مشکل ز حد گذشت در آن عقدهای زلف
ای پرتو جمال تو حلال مشکلات
قاسم شد از شراب ازل مست «لم یزل »
«هل من مزید» می زند از بهر باقیات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به وصف جمال خداوند و ویژگیهای او میپردازد. شاعر به زیبایی و جلوههای الهی اشاره میکند و تأکید میکند که در هر مکان و زمانی، نور و جلوهای از خدایی بودن او نمایان است. همچنین به رابطهی عمیق بین مظاهر عالم و ذات الهی اشاره دارد و بیان میکند که هر صورت و وجودی در این دنیا نشانهای از صفات خداوند است. در نهایت، شاعر از زیباییهای خالق میگوید که حقایق و معماها را حل میکند و نوشی از شراب ابدی ازل را ترسیم میکند.
هوش مصنوعی: تو تجلی زیبایی هستی و جهان، آینهای از وجود توست؛ حرکات و ویژگیهای تو از ذات بینهایتت نشئت میگیرد.
هوش مصنوعی: هرجایی که تو وجود داشته باشی، نور و درخشش چهرهات تجلی مییابد؛ حتی اگر در گوشهای از یک صومعه باشد یا در معبدی باشکوه.
هوش مصنوعی: وقتی که مظهرهای ذرات جهان نمایان شدند، این حقیقت به واسطه ظهور تو نمایان گردید.
هوش مصنوعی: وجود انسانها به گونهای است که روحانیات و حضور الهی در آنها تجلی میکند، و از سوی دیگر، روحهای قدسی نیز به شکل موجودات و اشیاء در عالم مادی ظاهر میشوند.
هوش مصنوعی: هر شکلی دارای ویژگی خاصی است و در وجود خود، نشان و اثری از دیگران و ویژگیهای دیگر را ندارد.
هوش مصنوعی: مشکلات از حد فراتر رفتند، اما زیبایی و جذابیت تو، راهگشای همه دشواریهاست.
هوش مصنوعی: قاسم از شراب جاودانی مست و سرخوش است و دائما از خداوند میخواهد که بر نعمتهایش بیفزاید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای روز عید خلق وز خلق را نجات
بر تو بخیر باد و سعادت شب برات
باشد بلی بخیر و سعادت برات تو
چون خلق را زعدل تو باشد زغم نجات
در دیده مروت و اندر تن خرد
[...]
جبار عرش و فرش و قدیم صفات و ذات
معبود مملکت ملک کون و کاینات
ذاتی قدیم بوده ولیکن نه از قدم
حیی همیشه زنده ولیکن نه از حیات
بر آسمان چو مشعله از قدرتش نجوم
[...]
هرگز ندید چشم جهان روی مکرمات
کوته نشد ز دامن کس دست حادثات
بر زایران نگشت گشاده در عطا
بر اهل فضل بسته نشد راه نایبات
بی مجد دین صفی سلاطین نجیب ملک
[...]
یک بوسه زان دو شکَرِ شیرین تر از نبات
ارزد به نزد من به همه ملکِ کاینات
خضر از کجا و خطِّ غبار تو از کجا
یک بوسه از لب تو و صد چشمه ی حیات
خواهد که احتراز کند از بلا خرد
[...]
ای دیده در شناختن حال کاینات
باید که باشدت نظری از سر انات
بنیاد کارها همه بر هفت و چار دان
نه از سر تهتک رأی از ره ثبات
زان هفت و زین چهار که مجموع یازده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.