پیش از بنای مدرسه و دیر سومنات
ما با تو بوده ایم در اطوار کاینات
اندر میان حکایت پیغام در گذشت
چون با منی همیشه چه حاجت بمرسلات؟
ازما خلاف دوست نیاید،که با حبیب
همراه بوده ایم در انواع واردات
زنهار،ذکر غیر دگر برزبان مران
صاحبدلان بغیر نکردندالتفات
هشیار شرط نیست که باشی،که در جهان
هر ذره از ذراری کونند ساقیات
زاهد،مکن مبالغه با ما و این بدان
بر جنس طیبین حلالست طیبات
قاسم،خموش باش و عنان سخن بکش
تا پیر عشق با تو نگوید ز باقیات
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به پیشینه وجودی خود و ارتباطش با خداوند اشاره میکند. او میگوید که پیش از ساخت مدرسه و دیر سومنات، در تمام مراحل کائنات با خدا بودهاند. او بر این نکته تأکید میکند که چون همیشه با خداوند بوده، نیازی به فرستادهها (مرسلات) نیست. شاعر هشدار میدهد که بر زبان آوردن غیر از یاد خدا بیفایده است و تاکید میکند که در دل صاحبدلان، توجه به غیر خدا وجود ندارد. همچنین، او به زاهدان توصیه میکند که از مبالغه و بزرگنمایی پرهیز کنند و به این نکته اشاره میکند که طیب و حلال بودن بر عدهای از افراد مجاز است. در نهایت، شاعر به قاسم میگوید که سکوت کند تا پیر عشق به او نکاتی درباره باقیات بگوید.
هوش مصنوعی: پیش از اینکه مدرسه و معبد سومنات ساخته شوند، ما در تمام حال و وضعیتهای جهان با تو بودهایم.
هوش مصنوعی: در میان داستان پیام، چون تو همیشه با من هستی، چه نیازی به فرستادگان است؟
هوش مصنوعی: ما از کسی که دوستدار است، توقع بد نداریم، زیرا ما با عزیزان خود در شرایط مختلف و در لحظات متفاوتی بودهایم.
هوش مصنوعی: مواظب باش، هرگز یاد کسی غیر از خدا را بر زبان نیاور. صاحبدلان به غیر از او توجهی ندارند.
هوش مصنوعی: برای بیدار و آگاه بودن، لازم نیست که همیشه در حالت هوشیاری کامل باشی. چرا که در این دنیا، هر ذره و هر پدیدهای نقشهایی را ایفا میکنند و میتوانند به تو کمک کنند.
هوش مصنوعی: ای زاهد، در برابر ما زیادهروی نکن و این بدان دلیل است که بر جنس پاکان، چیزهای پاک و حلال، حلال است.
هوش مصنوعی: قاسم، سکوت کن و اجازه نده که حرف بزنی تا او، پیر عشق، درباره باقیماندهها با تو صحبت نکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای روز عید خلق وز خلق را نجات
بر تو بخیر باد و سعادت شب برات
باشد بلی بخیر و سعادت برات تو
چون خلق را زعدل تو باشد زغم نجات
در دیده مروت و اندر تن خرد
[...]
جبار عرش و فرش و قدیم صفات و ذات
معبود مملکت ملک کون و کاینات
ذاتی قدیم بوده ولیکن نه از قدم
حیی همیشه زنده ولیکن نه از حیات
بر آسمان چو مشعله از قدرتش نجوم
[...]
هرگز ندید چشم جهان روی مکرمات
کوته نشد ز دامن کس دست حادثات
بر زایران نگشت گشاده در عطا
بر اهل فضل بسته نشد راه نایبات
بی مجد دین صفی سلاطین نجیب ملک
[...]
یک بوسه زان دو شکَرِ شیرین تر از نبات
ارزد به نزد من به همه ملکِ کاینات
خضر از کجا و خطِّ غبار تو از کجا
یک بوسه از لب تو و صد چشمه ی حیات
خواهد که احتراز کند از بلا خرد
[...]
ای دیده در شناختن حال کاینات
باید که باشدت نظری از سر انات
بنیاد کارها همه بر هفت و چار دان
نه از سر تهتک رأی از ره ثبات
زان هفت و زین چهار که مجموع یازده است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.