دوش از لب نوشش سخنی چند شنیدم
کز نوش لبان رشتهٔ پیوند بریدم
چندی به هوس بر در هر خانه نشستم
عمری به طلب بر سر هر کوچه دویدم
بر دامن او بند نشد دست مرادم
بر عارض او باز نشد چشم امیدم
زان غنچهٔ سیراب چه خون ها که نخوردم
زان گلبن نو خیز چه گل ها که نچیدم
هر پرده که جان بر رخ او بست فکندم
هر جامه که دل در غم او دوخت، دریدم
از شیشهٔ مقصود گلابی نگرفتم
وز ساغر امید شرابی نچشیدم
کی بود که جان در ره محبوب ندادم
کی بود که رنج از پی مطلوب ندیدم
بی کشمکش دام به باغی نگذشتم
بی واسطهٔ رنج به گنجی نرسیدم
در خانهٔ دل جز تو کسی را ننشاندم
از خیل بتان جز تو کسی را نگزیدم
جز خون دل از دیده سرشکی نفشاندم
جز آن غم از سینه فروغی نکشیدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن چیست که من از تو و عشق تو ندیدم
وان چیست که در هجر تو از تو نشنیدم
احسنت چنین کن همه خون دل من خور
کاخر بگزافت ز جهان بر نگزیدم
رفتی و بر دشمن من خوش بنشستی
[...]
گفتم که فروغی ز لب لعل تو دیدم
گفتا رقم دلشدگان بر تو کشیدم
گفتم خبرت هست که خون می شودم دل
گفتا ز می خون دلت نیز شنیدم
گفتم که دل از عشق تو بی صبر و قراراست
[...]
روزی بسر کوی خرابات رسیدم
در کوی خرابات یکی مغبچه دیدم
از چشم بشد ظلمت و سرچشمه ی خضرم
چون در خط سبز و لب لعلش نگریدم
نقش دو جهان محو شد از لوح ضمیرم
[...]
نام تو شنیدم رخ خوب تو ندیدم
چون روی نمودی به از آنی که شنیدم
ازمن مبر ای دوست که بی صحبت تو عمر
بادیست که ازوی به جز از گرد ندیدم
شمشیر مکن تیز بخون من مسکین
[...]
تا زلف تو برداشتم و روی تو دیدم
در وصف نیامد که چه دیدم، چه کشیدم
جانم شب هجر تو چو ساغر به شب آمد
وز لعل تو یک روز به کامی نرسیدم
بادا شبِ تو خوش که من بی سر و بی پای
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.