که گفت عاشق زارت ز غم شکیبا شد
دروغ گفت که صبر از غمش به یغما شد
بیا به دیدهٔ پر آب من مشاهده کن
که در فراق تو از اشک رشک دریا شد
به چاره سازی و درمان درد درماند
طبیب عشق اگر فی المثل مسیحا شد
به کنج خلوت ما ره نمی بری زاهد
کجا مقام مگس آشیان عنقا شد
نهال قد تو تا سبز شد به مزرع دل
مرا ز سر هوس شاخسار طوبا شد
فروغ طلعت ،دلدار جان شیخ بسوخت
بیا نظارهٔ دل کن که طور سینا شد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.