گذر دل چو بر آن طرهٔ طرار افتاد
گشت دیوانه و در بند گرفتار افتاد
قوت از پا و قرار از دل و هوش از سر رفت
هر که را چشم بر آن عارض گلنار افتاد
غرض از خلقت افلاک محبت شد و بس
صیت عشق است که در گنبد دوار افتاد
قستم خون دلی آمد همه از ساغر دهر
چه کنم غم ز ازل بهرهٔ احرار افتاد
اشک غماز شد و پردهٔ رازم بدرید
سر دل فاش کند دیده چو خونبار افتاد
دوش از باده خوری توبه نمودم، امروز
خرقه و سبحه گرو، در کف خمار افتاد
ما به میدان غمت تاخته جان باخته ایم
عاشق از سر گذرد کار چو دشوار افتاد
جان من سوخت ز غم چاره وصال تو نشد
رحمی ای دوست که کار من و دل زار افتاد
شیخ اسرار حقایق بسی آموخته لیک
چه کند غمزده با نطق ، که از کار افتاد



با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
کس نداند که مرا با که سر وکار افتاد
گر چه در عشق چنین واقعه بسیار افتاد
غرّه بودم به شکیبایی و خود بینی عقل
برق عشق آمد و در خرمن پندار افتاد
شوق غالب شد و وجدم به خرابات کشید
[...]
کارم از دست شد و دل ز غمت زار افتاد
فکر دل کن، که مرا دست و دل از کار افتاد
بهتر آنست که چون گل نشوی همدم خار
چند روزی که گل حسن تو بی خار افتاد
میرود خون دل از دیده، ولی دل چه کند؟
[...]
دل سودازده در طره دلدار افتاد
گل بچینید که دیوانه به بازار افتاد
همچو مفلس که فتد راه به گنجش ناگاه
بوسه را راه به کنج دهن یار افتاد
هر تنک حوصله ره یافت در آن خلوت خاص
[...]
راز ما خلوتیان بر سر بازار افتاد
پرده بگشا ز در خانه که دیوار افتاد
یار در خلوت ما بود بسد پرده نهان
پرده برداشت چواز خانه ببازار افتاد
آن خرامیدن دلجوی نگر بر لب جوی
[...]
آن نه مست است که می خورد و ببازار افتاد
مست آن بود که در خانه خمار افتاد
دل چُو فانوسِ خیال ، از اثرِ شعله ی شمع،
بسکه بر دور تو گردید زرفتار افتاد
شاهد حسن تو در پرده نهان بود هنوز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.