گنجور

 
فنودی

دلبرا ناز تو بر ما عار نیست

نیم جو پر خاطر ما بار نیست

گر تو ما را می نخواهی گو مخواه

جان به قربان تو قحط یار نیست

با که گویم با تو گوید یک سخن

وه که یک کین محرم اسرار نیست

آشنا بودی شدی بیگانه خو

خاطرت جز مایل اغیار نیست

عاقبت گردی پشیمان زین روش

این سخن را جای هیچ انکار نیست

طعن ارباب عنادم می کشد

ورنه جورت این همه دشوار نیست

راست خواهی نیکوان دیوانه اند

یک پری رخ عاقل و هشیار نیست

این حکایت گشت روشن همچو روز

شد محقق شاهدی در کار نیست

ورنه کی عیسی گذارد خر خرد

با که گویم‌‌ یار برخوردار نیست

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
حکیم نزاری

گر زبان در من کشند انکار نیست

مدعی را حد این اسرار نیست

قصه ی مجنون هم از مجنون شنو

عاقلان را با مجانین کار نیست

گر زبان طعن شد بر من دراز

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
امیرخسرو دهلوی

از تو بر خاطر مرا آزار نیست

بی تو در ملک جهانم کار نیست

گر به جای من ترا عشاق هست

جز تو در عالم مرا دلدار نیست

تا نخواهی صحبت اغیار نیست

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه