در محیطی فکنده ام زورق
که دو عالم از اوست مستغرق
نتوان زورق از محیط شناخت
نه وجود محیط از زورق
آب شد زورق وز سیر آسود
اینت معنی مشکل و مغلق
هستیت را جز این نشانه نبود
که شود غرق نیستی مطلق
کفر و اسلام و سنت و بدعت
اصطلاحیست در میان فرق
نور خورشید بر سپهر یکیست
شد تفاوت میان صبح و شفق
بعنایت ببین که اصل وجود
نشود مختلف بهیچ نسق
حق پرستی و ما و من گوئی؟
راه گم کرده ای، زهی احمق
ما و حق لفظ احمق است به هم
چو ز ما بگذری چه ماند، حق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
عضدالدوله آنکه دولت حق
دست او کرده بر جهان مطلق
دو دو عالم یکی کند صادق
سه سه منزل یکی کند عاشق
دوش سرمست آمدم به وثاق
با حریفی همه وفا و وفاق
دیدم از باقی پرندوشین
شیشهای نیمه بر کنارهٔ طاق
می چون عهد دوستان به صفا
[...]
و أنت لما ولدت اشرقت ال
ارض و ضاءت بنورک الافق
فنحن فی ذلک الضیاء و فی ال
بنور و سبل الرّشاد نحترق
ای بانصاف خواجه آفاق
وی بتحقیق از بزرگان طاق
عدل تو دیو ظلم را لاحول
جود تو زهر فقر را تریاق
ملکی در جهان شرع رسول
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.