گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
بلند اقبال

گمانم اینکه دل دوست نیست مایل ما

که روزگار نگردد به خواهش دل ما

به غیر حسرت و اندوه ودرد ورنج وتعب

ز زندگانی دنیا چه بوده حاصل ما

ملک به تربت ما سجده گر برد نه عجب

که عشق دوست عجین گشته است درگل ما

هم از پیام توآسوده گشته خاطر ما

هم ازکلام تو آسان شده است مشکل ما

همی ز ما طلبد وصل یار و عیش و نشاط

فغان از این دل پر آرزوی غافل ما

دگر چه حاجت شمع وچراغ ومهتاب است

ز نور روی تو روشن شود چومنزل ما

شویم فارغ وآسوده وبلنداقبال

اگر شود به جهان لطف یار شامل ما

 
sunny dark_mode