در مَسیلِ مَسکَنَت خُفتیم و چندی برگذشت
سر ز جا برداشتیم اکنون که آب از سر گذشت
تیغ بر سر خورده فرهادا برآور سر ز خواب
کآفتاب از تیغ کوه بیستون اندر گذشت
اهرمن مُلکِ سلیمانِ پیمبر غصب کرد
دیو بر بنگاهِ کیکاوسِ نامآور گذشت
پیش این روز سیه، گشتند بالله روسفید
روزهایی کز سیهبختی برین کشور گذشت
هست بالله سهل و آسان پیش دزد خانگی
زحمت دزدی که از بام آمد و از در گذشت
تازه گشت از فرقهٔ قزّاق در دوران ما
آنچه از خیلِ غُزان در دورهٔ سنجر گذشت
در دهانِ اهلِ دانش فرقهٔ غُز خاک ریخت
وای خاکم بر دهان بر ما از آن بدتر گذشت
هیچ نگذشت از ستم بر ما ز چنگیز مغول
کز رضاخان ستمکار ستمگستر گذشت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
# «غُزان» به اشتباه «غَزان» خوانده شده است.
چند گویم، در فراقت کابم از سر گذشت؟
شد بپایان عمر و پایانی ندارد سرگذشت
چون نویسم کز فراقت، بر سر کلکم چه رفت
باز سودایت چو بر طومار و بر دفتر گذشت
جانم آمد بر لب و کشتیش بر خشک اوفتاد
[...]
ذوق وصلت یافت دل از ساقی و ساغر گذشت
شد خلیل خلوت خلت ز ماه و خور گذشت
آب چشمم راست طوف آستانت آرزو
هر چه خواهد می تواند کرد چون از سر گذشت
چون مسیحا می تواند پای بر گردون نهد
[...]
در دلم هرگاه زلف آن پری پیکر گذشت
از سر دریای چشمم موجه عنبر گذشت
بر سر مجنون اگر کردند مرغان آشیان
مرغ نتواند ز سوز دل مرا بر سر گذشت
از در دل می توان کام دو عالم یافتن
[...]
بی تو شب تا روز چون شمعم به چشم تر گذشت
اشک دامانم گرفت و آتشم از سر گذشت
بر سر راهش ندارم لذتی از انتظار
یار پنداری که امروز از ره دیگر گذشت
آنکه مشکل بود عمری حالم از نادیدنش
[...]
زاهد از دنیا پی تحصیل سیم و زر گذشت
رشته شد گردآور گوهر چو از گوهر گذشت
عافیت خواهی مرو بیرون زحد اعتدال
می کشد گر آب حیوان است چون از سرگذشت
بی تکلف می توان تاج سر افلاک گفت
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.