مژده که بگرفت جای از بر تخت کیان
شاه جهان پهلوی میر جهان پهلوان
نابغهٔ راستین، قائد ایران زمین
پادشه بیقرین، خسرو صاحبقران
شیردل و پیلتن، یکهسوار وطن
فارس لشکرشکن، قائد کشورستان
مهر ز برجیسخواست کاصل سعادت کجاست
روی به شه کرد راست گفت که آنست آن
تا تو نشستی به تخت تا تو رسیدی به گاه
گشت سمرها درست گشت خبرها عیان
فر تو تجدید کرد، عهد تو تکرار داد
عزم تو کرد استوار، بخت تو کرد امتحان
خسروی کیقباد، سلطنت داریوش
واقعهٔ اردشیر، نهضت نوشیروان
باش که از فر بخت، باز مکرر کند
عهد همایون تو، شوکت عهدکیان
سرحد ایران کند، فسحت دیرینه کسب
با سخن پارسی امر تو گردد روان
از در اسروشنه تا لب اروند رود
وز لب دریای روم، تا در هندوستان
پرتو انصاف و عدل، کرده منور زمین
غرش سعی و عمل، خاسته تا آسمان
بر سخنان بهار، پادشها گوش دار
وین گهر شاهوار، گیر ز من رایگان
کوش به سرّ و علن، در بد و خوب وطن
تا نشود راهزن، بدرقهٔ کاروان
شاه بود ناگزیر، در همه حال، از وزبر
تجربه باید زپیر، هست چو دولت جوان
پاک وزیری صمیم، قاعدهدان و کریم
در همه جا مستقیم، بر همه کس مهربان
نزد خلایق عزیز، نزد خداوند نیز
خوشصفت و باتمیز، باخرد وکاردان
چشم طمع دوخته، شهوت خود سوخته
تجربه آموخته، از فترات جهان
بیطمعی پیشهاش، مهر شد اندیشهاش
تا نزند تیشهاش، ربشهٔ امن و امان
مجلس شورا سترگ، روح وکیلان بزرگ
بهر بداندیش گرگ، بهر خلایق شبان
لیک همهحقپرست، جمله به شه داده دست
در ره اصلاح مست بهر وطن کنده جان
نه همه شورشطلب، نه همگی بسته لب
نه همه والانسب، نه همه بیخانمان
خصم تعلل کند، بلکه تجاهل کند
چون که تعادل کند، پادشه و پارلمان
شد چو یکی زبن دو سست نیست تعادل درست
کار ترازو نخست، شد به دوکفه روان
مسئلهٔ انتخاب، اصل بود در حساب
تاکه شوی کامیاب، سعی بفرما در آن
ملت و دلشادیش، هست در آزادیش
ره چو نشان دادیش سخت مگردان عنان
عامه چو شد دینتباه، سهل شماردگناه
منکر دین را مخواه، دشمن دین را بران
دولت و دین هم نواست، ملت بیدین خطاست
زانکه در اصل بقاست، دولت و دین توأمان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن دربارهی عظمت یک پادشاه و ویژگیهای برجستهاش صحبت میکند. شاعر از او به عنوان یک قهرمان و رهبری توانا یاد میکند که برای کشورش به دنبال عدالت و سعادت است. اشاره به تاریخ شاهان ایران دارد و تأکید میکند که برای تحقق هدفهای ملی، همکاری و همدلی بین دولت، ملت و دین ضروری است. همچنین به اهمیت مشورت و احترام به آرای ملت اشاره شده و ضرورت دوری از طمع و حفظ امنیت و آرامش در کشور مورد تأکید قرار گرفته است. در نهایت، متن به این نکته میرسد که دولت و دین باید در کنار هم به پیشرفت و اعتلای کشور کمک کنند.
هوش مصنوعی: خوش خبری که جایگاه حکمرانی از آن شاه جهانی است که بر تخت کیانی نشسته و قهرمان بزرگ جهانی است.
هوش مصنوعی: نابغه واقعی و پیشوای سرزمین ایران، پادشاهی بیهمتا و صاحب فکر و درایت.
هوش مصنوعی: دلیر و قویجثه، رزمندهای که تنها در میدان جنگ میجنگد و سرزمین فارس را تحت فرمان خود دارد.
هوش مصنوعی: مهر از برجیس پرسید که سعادت در کجا قرار دارد. او به پادشاه رو کرد و راست گفت که آنجا است.
هوش مصنوعی: وقتی تو بر تخت نشستی و به مقام خود دست یافتی، میوهها به بار نشست و اخبار آشکار شدند.
هوش مصنوعی: چهرهات نو شد و یاد تو دوباره زنده گردید. ارادهات محکم شد و شانس تو تحت آزمایش قرار گرفت.
هوش مصنوعی: بزرگترین پادشاهان ایران چون کیقباد، داریوش و اردشیر هر کدام در دوره خود بر سرزمینشان حکومت کردند و هر یک دستاوردهای تاریخی و فرهنگی مهمی از خود به جای گذاشتند. همچنین نهضت نوشیروان نیز به عنوان دورهای از شکوفایی و پیشرفت در تاریخ ایران شناخته میشود.
هوش مصنوعی: بیا که بخت نیکو بار دیگر به تو وفا کند و دوران شگفتانگیز سلطنت تو مانند دوران پادشاهان گذشته باشد.
هوش مصنوعی: مرز ایران را به گسترش دیرین خود، با زبان فارسی، درست میسازد و به این ترتیب، کار تو نیز به جریان میافتد.
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف گسترهای از سرزمینها و مناطق مختلف میپردازد. از دروازهای در مناطق شمالی تا کنار رود اروند و از سواحل دریای روم تا دروازههای هندوستان. بهنوعی، بیانگر وسعت و تنوع جغرافیایی است.
هوش مصنوعی: نور انصاف و عدالت، زمین را روشن کرده است و صدای تلاش و کوشش، به آسمان رسیده است.
هوش مصنوعی: به حرفهای بهار توجه کن و این گنج ارزشمند را به صورت رایگان از من بپذیر.
هوش مصنوعی: به خوبی و بدیهای سرزمین خود توجه کن و در تلاش برای حفظ این کشور باش تا مانند دزدان، راه را بر کاروانها نبندی.
هوش مصنوعی: سلطان در هر شرایطی ناگزیر است که از تجربهی مشاوران پیر استفاده کند؛ زیرا حکومت و قدرت جوان و تازه است.
هوش مصنوعی: شخصی بزرگوار و با صداقت، که دارای اصول و قواعد مشخصی است و در هر مکان به طور مستقیم و واضح عمل میکند. او به همه افراد محبت و kindness نشان میدهد.
هوش مصنوعی: در بین مردم محترم و عزیز است و همچنین در پیش خداوند نیز دارای صفات نیکو، پاکیزه، باهوش و کاردان است.
هوش مصنوعی: چشم به امید و آرزو دوخته و欲گیر خود را خاموش کرده است، از تجربیات گذشتهاش در زندگی درس گرفته است.
هوش مصنوعی: بیانصافی و طمعورزی را کنار گذاشت و محبت و علاقه در ذهنش شکل گرفت. تا زمانی که در امنیت و آرامش به سر میبرد، خطری برای او وجود نداشت.
هوش مصنوعی: مجلس شورا که مکانی بزرگ و مهم است، روح وکیلانی بزرگ را در بر دارد. وکلا به مانند شبانی هستند که برای مردم، به ویژه برای کسانی که بدبین هستند و در خطر میباشند، مراقبت و حفاظت میکنند.
هوش مصنوعی: اما تمام حقپرستان، همگی در راه اصلاح کشور، جان خود را فدای وطن میکنند و به دنبال رهایی از مشکلات هستند.
هوش مصنوعی: نه همه افراد شورشی هستند و نه همه ساکت. نه همه از تبار خوب و معتبرند و نه همه بیخانمان.
هوش مصنوعی: اگر دشمن در کارش تعلل کند و به جاهای دیگر توجه نشان دهد، در واقع به تعادل دست یافته است که هم پادشاه را و هم مجلس را تحت تاثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: زمانی که یکی از زبانها به درستی با دیگری متوازن شود، ترازوی عدالت به درستی کار میکند و سپس هر یک از دو سمت به آرامی در حال حرکت است.
هوش مصنوعی: مسئلهٔ انتخاب، در واقع پایه و اساس موفقیت است. برای اینکه به هدف خود برسی، باید در این زمینه تلاش کنی.
هوش مصنوعی: ملت و شادیاش، در آزادیاش نهفته است. وقتی که راه را به او نشان دادی، سخت نگردان عنان.
هوش مصنوعی: زمانی که مردم دین را نادیده میگیرند و آن را خراب میکنند، به راحتی به گناه و کارهای ناشایست بیتوجه میشوند. بنابراین، نباید از کسانی که به دین بیاعتنا هستند، توقعی داشته باشی و بهتر است که در برابر دشمنان دین ایستادگی کنی.
هوش مصنوعی: دولت و دین هر دو به هم وابستهاند و اگر ملتی بدون دین باشد، اشتباه میکند. زیرا بقای یک ملت در این است که دولت و دین با هم هماهنگ باشند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باده فراز آورید چارهٔ بیچارگان
قوموا شرب الصبوح، یا ایها النائمین
لفت بخورد و کرم درد گرفتم شکم
سر بکشیدم دودم مست شدم ناگهان
ویژه می پیر نوش گشت چو گیتی جوان
دل چو سبک شد ز عشق در ده رطل گران
بر ارغوان بیش خواه از ارغوان رخ بتی
چو ارغوان باده ای که رخ کند ارغوان
خانه اندوه را زیر و زبر کن همی
[...]
تا که بود آفتاب تا که بود آسمان
فرّخ بادت بهار خرّم بادت خزان
تا که بپاید سپهر تا که بماند جهان
هم به سعادت بپای هم به سلامت بمان
ای شده اشکال شعر از دل و طبعت بیان
ساخته از عقل و فضل بر تن و جان قهرمان
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.