گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
اسیری لاهیجی

ای آفتاب ذات تو تابنده از صفات

وی پرتو صفات تو روشن زکاینات

اسماست نور و جمله اکوان ظلال او

خورشید نوربخش بود ذات باصفات

شد جلوه گر جمال تو در صورت بتان

زان روی بت پرست پرستد منات و لات

هر ذره آیتی بود از مصحف رخت

مائیم در کتاب تو آیات محکمات

مهر رخت ز پرده هر ذره چون بتافت

شد روشن از جمال تو جمله مکونات

نام و نشان عاشق و معشوق شد پدید

زان دم که جلوه کرد جمالت ز ممکنات

چون در مقام محو اسیری ز خود برست

در صحو بعد محو شد او حل مشکلات