آخر ای راحت جان دردِ دلِ ما بشنو
امشب از بهرِ خدا مرحمتی کن بمرو
امشبی باش که فردا به تو تسلیم کنم
جان و دل هر دو به دستِ تو نهادیم گرو
هم چنین کُنجِ من آراسته می دار چو گنج
هر کجا شمع بود خانه نباشد بی ضو
گر نخواهی برِ ما بود و بخواهی رفتن
وایِ من بر تو هلاکِ منِ مسکین به دو جو
هیچ اگر داشته بودی خبر از عالمِ عشق
قصدِ جان دادن فرهاد نکردی خسرو
برفکن برقع و بنمای رخ از مشرقِ بام
تا مهِ نو سوی مغرب سرِ خود گیرد و دو
داغ حسرت حبشی وار فتد بر رخِ شان
بر ختن گر فتد از عکسِ خیالت پرتو
بر هوایِ سرِ کویِ تو فدا کردم جان
به دو جو بر من اگر معتقدم هیچ به جو
قدحی ده به من و زنده ی جاویدم کن
معنی چشمه ی حیوان چه بود زاده ی مو
گو درآیند به سرپنجه ی من بدگویان
که نزاری ننهد پای به سستی درگو
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر از طرف شاعر به معشوق خطاب شده و از او خواسته میشود که شب را به او مهربانی کند و جانش را به او تسلیم کند. شاعر از احساسات عاشقانهاش و دشواری فارغ شدن از عشق صحبت میکند. او به زیباییهای معشوق اشاره میکند و خواهان دیدن چهرهاش است. در انتها، شاعر آرزو میکند که با عشق معشوق زنده بماند و به انتقادات و بدگوییها پاسخ میدهد، بیانگر این که او در عشق خود ثابت قدم است و تحت تاثیر قضاوتهای دیگران قرار نمیگیرد.
هوش مصنوعی: ای راحت جان، امشب از مصیبتهای دل ما بشنو و به خاطر خدا لطفی کن و برو نرو.
هوش مصنوعی: امشب را با تو بگذرانم تا فردا جان و دل خود را به تو بسپارم و هر دوی آنها را به دست تو بسپارم.
هوش مصنوعی: همچنین گوشهای که من در آن هستم را آراسته و زیبا نگهدار، زیرا در هر جایی که شمعی روشن باشد، خانه از روشنی بیبهره نخواهد بود.
هوش مصنوعی: اگر نمیخواهی که در کنار ما باشی و تمایل به رفتن داری، وای بر من! که نابود میشوم، من بیچاره به دو جو هم نمیارزم.
هوش مصنوعی: اگر از دنیای عشق خبر داشتی، هرگز تصمیم به جان باختن مثل فرهاد نمیگرفتی، خسرو.
هوش مصنوعی: برقع را کنار بزن و چهرهات را از سمت بام به سوی مشرق نشان بده تا ماه نو به طرف مغرب سفر کند و سر خود را بالا برد.
هوش مصنوعی: اگر نگاهی به چهره ی زیبای تو بیندازم، حسرتی در دل من شعله ور میشود. این حسرت مانند لکهای سیاه بر روی آن چهره درخشان خواهد افتاد، چنانکه اگر تصویر تو در میان این دشت ظاهر شود، نور و روشنی میبخشد.
هوش مصنوعی: به خاطر هوای سر کوی تو، جانم را فدای دو جو کردم؛ اگر به من اعتقاد داری، هیچ به دو جو اهمیت نده.
هوش مصنوعی: برایم جامی بیاور تا از آن بنوشم و زندگی جاویدان به دست آورم. معنا و مفهوم چشمه ی حیات چیست که offspring ای است از مو؟
هوش مصنوعی: به کسانی که به من بیاحترامی میکنند بگو که اگر بیایند، من هرگز ضعیف و سست نخواهم شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لنگ لنگاک من ای بلمه پیوسته برو
مغ مفلوج زده بر به رخت اف تفو
لنگ مغ زاده گر زاصل و چو مازو بی مغز
روی شسته بحشاشات و تراک و مازو
از ره ایمان در کفر مزیدی که چنین
[...]
همه خوردند و برفتند و بماندم من و تو
چو مرا یافتهای صحبت هر خام مجو
همه سرسبزی جان تو ز اقبال دل است
هله چون سبزه و چون بید مرو زین لب جو
پر شود خانه دل ماه رخان زیبا
[...]
ای بخوبی رخ تو برده ز خورشید گرو
گشته طاق خم ابروی تو جفت مه نو
که شب از روز شناسد بیقین گر نبود
طره و چهره تو مایه ده ظلمت وضو
گر چو پروانه ز غم سوخت رقیبت چه غم است
[...]
من چو از جان شده ام عاشق آن روی نکو
آخراین عشق مرا با تو سبب چیست بگو
از خودم بوی تو می آید واین نیست عجب
هرچه را با گل وبا مشک نهی گیرد بو
من چو با روی تو همچون مگسم با شکر
[...]
خردم گفت برو ای دل دیوانه برو
یک نصیحت ز من ای پیر جهان دیده شنو
عمر بگذشت به افسوس و به غفلت باری
گوشه ای گیر و به هر در ز پی نفس مرو
پنج روزی که ترا مهلت عمرست بگیر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.