گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
آشفتهٔ شیرازی

مدد ای عشق که مغلوب هوائیم هوا

تو طبیب و همه محتاج دوائیم دوا

اسم اعظم توئی و دافع آفات و بلا

همتی زآن که گرفتار بلائیم بلا

ابر نیسان تو و ما کشته محتاج به آب

کان احسان تو و ما جمله گدائیم گدا

ره حی گم شده مجنون صفتم سرگردان

همگی گوش بر آواز درائیم درا

ما مریضیم و شفاخانه رحمت در تست

دردها مزمن و جویای شفائیم شفا

عملی کاو نبود بهر خدا عین ریاست

وه که از زمره ارباب ریائیم ریا

عشق آشفته کدام است علی دست خدا

دست بر دامن آن دست خدائیم خدا