گنجور

 
خیالی بخارایی

دل به رویت هوس صحبت جانی دارد

جان به فکر دهنت عیش نهانی دارد

دیده چون اشک اگر در طلبت بشتابد

بگذارش که به رویت نگرانی دارد

تا دلم مذهب خوبان سبک روح گرفت

تنم از صحبت جان نیز گرانی دارد

گر صفا می طلبی خوش سخنی ورز که شمع

روشنایی همه از چرب زبانی دارد

ای خیالی به حدیث لب او در سخنت

هست آبی که بدین گونه روانی دارد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode