دل شکسته ما گنجی از وفا دارد
بخر شکسته ما را که سودها دارد
مکن کناره ز عاشق اگرچه درویش است
که پرتو نظرش فیض کیمیا دارد
جفا و خشم تو ما را وفا و مهر افزود
کرشمه های محبت لطیفه ها دارد
بلب حواله ما کن حواله بچشم
که چشم مست تو پروای ما کجا دارد
تو آفتاب جهانی نظر دریغ مدار
ز حال سوخته یی کز جهان ترا دارد
مراد دوست بدست آر و غم مخور اهلی
که هرچه خصم کند دوست کی روا دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و وفا است. شاعر به محبوب میگوید که دل شکستهاش حاوی وفاداری و ارزشهای زیادی است و از او میخواهد که او را بپذیرد. او تاکید میکند که نباید به عاشق، حتی اگر فقیر باشد، بیتوجهی کرد، زیرا عشق او دارای نور و برکت است. همچنین شاعر به محبت و مهری که از سوی محبوب دریافت میکند اشاره میکند و میگوید که این محبت از جفا و خشم کمتری تاثیر نمیپذیرد. او از محبوب میخواهد که به او توجه کند و به خاطر حال سوختهاش، به او نگاه کند. در نهایت، شاعر تصمیم به آرامش میگیرد و اطمینان میدهد که با دوست بودن، مشکلات را نادیده خواهند گرفت، چون حتی اگر دشمنی هم وجود داشته باشد، عشق دوست آن را جبران خواهد کرد.
هوش مصنوعی: دل شکسته ما ارزشی از صداقت و وفاداری دارد. بیایید شکستن دل ما را بپذیرید، زیرا این موجب نفع و سود برای شما خواهد بود.
هوش مصنوعی: از معاشرت با عاشق دوری نکن، حتی اگر او درویش و فقیر باشد، چون نگاه او میتواند دگرگونیهای شگفتی به همراه داشته باشد.
هوش مصنوعی: بدی و خشم تو باعث شده که ما بیشتر به وفا و محبت گرایش پیدا کنیم، زیرا محبت تو دارای زیباییها و لطافتهای خاصی است.
هوش مصنوعی: به ما بلبلی بده که پیغام عشق ما را به چشمهای تو برساند، زیرا چشم مست و زیبا تو برای ما هیچ حوصلهای ندارد.
هوش مصنوعی: تو روشنایی و نور جهان هستی، بنابراین بر من که در آتش عشق سوختم، ترحم و مهربانی کن.
هوش مصنوعی: به دوست خود نزدیک شو و نگرانی نداشته باش، چرا که اگر دشمنی به تو آسیب برساند، دوست هرگز اجازه نخواهد داد که به تو ظلم شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مها به دل نظری کن که دل تو را دارد
به روز و شب به مراعاتت اقتضا دارد
ز شادی و ز فرح در جهان نمیگنجد
دلی که چون تو دلارام خوش لقا دارد
ز آفتاب تو آن را که پشت گرم شود
[...]
خدایگان جهان رکن دین عمیدالملک
توئی که چرخ به جاه تو التجا دارد
قضا به هرچه اشارت کنی مطیع شود
قدر به هرچه رضا باشدت رضا دارد
کسیکه پرتو رای تو در ضمیر آرد
[...]
بساط زرکش شاهی چه نقش ما دارد
تن برهنه ما نقش بوریا دارد
بکش ز نطع امل پاکزین عمل عیسی
ز گرد بالش خورشید متکا دارد
به دست راحت اقبال دهر غره مشو
[...]
دلا، ز تخت سلیمان کسی چه یاد دارد
که عاقبت ببرد باد آنچه باد آرد
مگر نسیم قبولم چو غنچه بنوازد
که کار بسته من روی در گشاد آرد
چو آفتاب کسی کو بلند همت شد
[...]
زهی جمال و ملاحت که یار ما دارد
هزار عشوه و ناز و کرشمه ها دارد
بنور طلعت خوبش چه دل که حیرانست
بدام زلف چه جانها که مبتلا دارد
جمال بیحد و مهر و وفای بی غایت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.