هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به dawn (سپیده دم) و آواز خروس سحری اشاره میکند. او میپرسد که آیا میدانید چرا خروس نوحهگری میکند؟ این نوحهگری به معنی این است که صبح بیدار شده و نشاندهندهی گذشت یک شب از عمرتان است، در حالی که شما بیخبر بودهاید. این ابیات به مفهوم گذر زمان و غفلت انسان از عمرش اشاره دارند.
محمد در ۱۰ سال و ۷ ماه قبل، چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۳، ساعت ۱۱:۲۲ نوشته:
سلام وقت بخیر اگر مصرع اول این شعر را(هنگام سپیده دم خروس سحری) در سایت جستجو کنیم سایت دونتیجه را به نمایش در می آورد نتیجه اول از همین شاعر و نتیجه دوم از خیام » ترانههای خیام (صادق هدایت) » دم را دریابیم [143-108] » رباعی 114 لطفا راهنمایی فرمایید
حسین محمدی جزی در ۱۰ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۳، ساعت ۱۵:۴۴ نوشته:
این رباعی بدون شک از شیخ ابوسعید ابوالخیراست .دلیل روشن آن هم مفهوم و معنای بسیار ساده و روان خود شعر است.به عبارتی «آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید٬؟ از وی رو متاب! شیخ میفرماید: «آیا میدانی خروس سحری هنگام سپیدم چه میگوید وچرا نوحه گری و افسوس خوانی میکند؟ سپس در بیت دوم خود پاسخ آنرا چنین میدهد:« میگوید که در آیینه ی صبح که ذاتا بازتابانیدن و نمایاندن حقیقت از ویژگی اوست چنین نمایاندندکه از عمر تو (خطاب به خود) شب دیگری هم به غفلت طی شد و هنوز تو در بی خبری (از خود و کیستی و چیستی خود)به سر میبری». این معنای روشن و روان شعر ابوسعید ابوالخیر است. این معنا شواهد بسیاری در رباعیات شیخ ابوسعید ابوالخیر دارد. ضمن اینکه به گمان من با توجه به عنوان خیام به عبارت « حکیم» وی کسی باید بوده باشد که اهل حکمت ومعرفت بوده است. اما به استناد بیان حکیمانه ی حضرت مولی الموالی امیرالمونین علی (ع) فاصله دروغ با حقیقت چهار انگشت است»یعنی که ما با چشم ندیده ایم و کسی هم با چشم ندیده وگزارش هم نشده درتاریخ که حکیمعمر خیام اهل مشروب و...باشد. تأویلات صادق هدایت صحیح نیست و اصلا در عرصه ی نسخه شناسی و شناخت ادبیات کلاسیک فارسی صادق هدایت و آرای او که نقطه نظرات شخصی وی است هیچ وزن و جایگاه خاصی ندارد. وهیچ دانشجو و استاد ادبیاتی صادق هدایت را یک صاحب نظریه و ادیب نمی شناسند. بلکه وی فقط یک نوسینده داستان نویس بوده است.
محمد فارسی در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۰۱:۱۱ نوشته:
بنده شخصا هیچ گونه شکی ندارم،بی شک این رباعی نه میتواند از سروده هاس خیام باشد نه میتوان آن را به خیام منصوب کرد. مفهوم آن به کلی از مقوله های مفهومی شعر خیام به دور است،خیام یک دادایسم بوده و این شعر در رد این نوع سبک و نوع اندیشه میباشد.
سهو قلم در ۱۰ سال و ۱ ماه قبل، چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ساعت ۱۷:۴۵ نوشته:
از نظر من این رباعی می تواند متعلق به خیام باشد همانطور که در نسخ دیگر غیر از نسخه تصحیح شده ای که اشاره کرده اند، این رباعی آمده است. برخی باید گرفتن یک ایسم شاعری را که از بزرگان و اندیشمندان بی بدیل ایران هست را مورد بی لطفی قرار می دهند. لطفاً نظر غیر علمی ندهید. قابل توجه که دادایسم در واکنش به مشکلات پس از جنگ جهانی ال در اروپا به وجود آمده و ویژگی های فکری پیروان آن کاملاً مختص آن احساسات برآمده از آن شرایط است.
قدسی در ۹ سال و ۱۰ ماه قبل، شنبه ۷ شهریور ۱۳۹۴، ساعت ۱۶:۴۳ نوشته:
من هم معتقدم که این رباعی متعلق به ابوسعید ابوالخیر است چرا که با دقت در اشعار این دو مرد بزرگ و بررسی لفظی و معنوی اشعار آنان به راحتی می توان متوجه شد که این زبان متعلق به حکیم خیام نیست.......
سیداحمدمغربی در ۹ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۵ دی ۱۳۹۴، ساعت ۱۰:۰۶ نوشته:
با عرض سلام و ادب و احترام خواستم عرض کنم در هر حال این رباعی نه از جناب خیام است و نه از جناب ابوسعید منسوب است و زبانش به منسوبات ابوسعید نزدیک تر جهت اطلاع بیشتر: حسین جلال پور: جناب میرافضلی(سیدعلی میرافضلی) استاد شفیعیکدکنی در مقدمهی اسرارالتوحید مینویسند که یک رباعی و یک مصراع از یک رباعی مسلما از ابوسعید است، دکتر ریاحی هم در مقدمهی نزهةالمجالس تقریبا همین را میگویند، تحقیقات شما چند رباعی به رباعیات ابوسعید اضافه میکند؟ میرافضلی : با توجه به تصریح نوادگان ابوسعید که حضرت شیخ در تمام عمر جز یک رباعی و یک بیت نگفته، آنچه در منابع به ابوسعید نسبت داده میشود اجتهاد در مقابل نص است. اما از دیدگاه منابع که بخواهیم بررسی کنیم تا پایان قرن هشتم تعداد رباعیاتی که به اسم ابوسعید پیدا میشود از ده رباعی تجاوز نمیکند. از قرن دهم که تدوین رباعیات ابوسعید آغاز میشود و این بی سر و سامانیها بوجود می آید. بیشترین مجموعه رباعیات ابوسعید در سده 12 در هند فراهم آمده. حساب کنید 700 سال بعد از دوران ابوسعید . حساب کنید این قبیل منابع چه اعتباری دارد!
مصطفی در ۹ سال و ۱ ماه قبل، دوشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۵، ساعت ۱۴:۰۸ نوشته:
می تونیم از این زاویه هم نگاه کنیم که شاعر شب را جز عمر می دونه . چون روز عموما صرف تعلقات و روزمره گی میشه و تاریکی شب فرصتی برای به خود نگاه کردن سنجیدن و تفکر هست. همانطور که خداوند سفارش می کند بخشی از شب را به عبادت و تفکر بپردازیم
هادی رسولی فر در ۸ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۵، ساعت ۰۰:۲۲ نوشته:
شکی در اینکه این رباعی متعلق به ابوسعید ابوالخیر است نیست . رباعیات خیام به قلم صادق هدایت بیشتر ریشه در تخیلات صادق هدایت و افکار شخصی او دارد . متاسفانه چندی از رباعیات ابوسعید ابوالخیر به اشتباه منصوب به خیام است . ادوارد جرالد نیز در ترجمه انگلیسی رباعیات خیام این رباعی را به حکیم عمر خیام نسبت داده . این در حالی است که این رباعی در تصحیح محمد علی فروغی و قاسم غنی که قابل استناد ترین مجموعه رباعیات حکیم عمر خیام میباشد نیست
صباح عندلیب در ۸ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۵، ساعت ۱۱:۳۰ نوشته:
باسلام به ددوستان، من هم معتقدم که این شعر را ابوسعید الو الخیر سروده.اما نکته ای که میخواهم در علت نسبت این شعر توسط بعضی ها به عمر الخیام،بگویم : اینست که عمر الخیام عین این شعرا را (مطابقت النعل بالنعل ) بزبان عربی سروده : اتدری لماذا یصبح الدیک صاءحا یردد لحن النوح فی غره الفجر؟ یناذی لقد مرت من العمر لیله وها انت لاتشعر بذاک ولاتدری واین می تواندبقول معروف (توارد خواطر) باشد یا عمر خیام باتوجه به اینکه 81 سال پس از وفاه ابوسعید ابو الخیر بدنیا آمده ، این شعرا بزبان عربی نرجمه کرده باشد.
علی رجبی در ۷ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۶ نوشته:
با احترام به نظر تمام دوستان بنده هم بنا بر مطالعه خودم بر تمام رباعیات حکیم بزرگ خیام و عارف گرانقدر ابوسعید بیان میکنم در اینکه اکثر رباعیاتی که به ابوسعید نسبت داده شده دقیقا شعرهای دیگر شاعران هست شکی نیست چرا که خود ابوسعید هم بیان کرده که هرچه ما گفتیم جز ان نبود که دیگران گفته اند پس ابوسعید تمام این شعرها رو در مجالس وعظ و منبر برای بیان موعظه استفاده میکرده... البته جز یک رباعی و یک مصرع شعر که دقیقا اورده شده که از خود ابوسعید هست مابقیه رباعیاتی که به ایشان نسبت داده شده بی شک از شاعران دیگر است در مورد این رباعی هم به تفکر خیام نزدیک نیست چرا که خیام پرسشگر هست و جهان رو به حال میبند نه افسوس خوردن گذشتن عمر بلکه مدام از در حال زیستن صحبت میکند این رباعی بی شک از خیام نیست چرا که با تفکرات ایشان فاصله دارد و همین کلمه بی خبری در انتهای مصرع اخر دلیل اصلی هست که این رباعی از خیام نیست چرا که خیام در رباعیاتش صحبت از پشت پرده جهان هستی نمیکند هرچه را با چشم میبیند میپرسد و به دنبال پاسخ ان میگردد (هرچند که پاسخ بسیاری از سوالات خیام قابل جواب نیست) در انتها این شعر نه از ابوسعید نه از خیام است بایستی از شاعری دیگری باشد که به این دو نسبت داده شده... البته تمام این گفته ها نظرات شخصی خودم است که تمامی رباعیات این دو بزرگوار رو خوندم و بررسی کردم...
محمدرضا بهزادی در ۷ سال و ۳ ماه قبل، پنجشنبه ۲۳ فروردین ۱۳۹۷، ساعت ۱۰:۱۸ نوشته:
با سلام این رباعی رو شجریان در البوم "رباعیات خیام" خونده ولی نمیشه این رو به قسمت {{این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟}}اضافه کرد چون آلبوم رباعیات خیام توی پیش فرض البوم های شجریان نیست. لطفا اصلاح کنید. با تشکر
علی سهرابی در ۶ سال و ۱۰ ماه قبل، دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۷، ساعت ۱۳:۱۸ نوشته:
دو نظر قابل تامل وجود دارد: اول اینکه اصلا ابوسعید رباعی سرا نبوده. دوم اینکه این رباعیات از روزبهان بقلی است، توضیح: اگرچه میدانیم که در اغلب دفترها جزو مجموعه رباعیات خیام آمده.
مصیب مهرآشیان مسکنی در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۱۷:۳۳ نوشته:
با سلام با یک تحریف جزئی رباعی دوبیتی شده است چون با واکه کوچک شرو شده یعنی شده ت تن ت ت چون شعر چنین است دانی که سپیده دم خروس سحری هر لحظه همی چرا کند نوحه گری این گونه شعر رباعی می باشد. انتظار دارد که ان را در این سایت زیبا منتشر نمایید ضمنا اگر از اشعار من که پول هزینه چاپ انرا ندارم در سایت منتشر نمایید تا زنده هستم انرا ببینم البته بیست هزار قطعه غزل من در فیسبوک پرکنده است
۸ در ۶ سال و ۵ ماه قبل، سهشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۷، ساعت ۲۱:۱۵ نوشته:
این دو بیتی ، ترانه یا چنان که می گویند رباعی نمی تواند از خیام باشد در شیوه اندیشگی حکیم ، نوحه و نوحه گری جایی ندارد، بگذریم که خروس پیام آور سروش ، روشنی و روز است. سراینده این رباعی بی گمان از آن گروه مردمان است که از واقعیت بریده به وهم پناه برده اند. ( هدایت ، بو سعید ، بلخی و......هر یک به گونه ای)
هادی در ۶ سال قبل، پنجشنبه ۲۰ تیر ۱۳۹۸، ساعت ۰۸:۴۷ نوشته:
با سلام بحث سر اینکه شاعر این اثر که بوده است بی معنی است چرا که شما بجای دریافت و تامل در معنای عمیق شعر فقط در حال بحث روی شاعر هستید مانند آن است که سر سفره نشسته باشید انواع غذا ها را برای شما آورده باشند و شما بجای استفاده از غذاهای لذیذی که جلویتان است سر این بحث کنید که آشپز این غذا که بوده است حال آنکه در مقام مهمان سر سفره ثمره ای هم برای شما ندارد
علی در ۵ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۱:۴۶ نوشته:
خیام، ابن سینا و ابوسعید ابوالخیر معاصر یکدیگر بوده و با هم مراودات و ملاقات داشتند. احتمال اینکه این شعر متعلق به ابوسعید باشد به همان اندازه است که می تواند متعلق به خیام باشد. چون هردو فیلسوف و عارف بودند و از یکدیگر تاثیر گرفته اند. همانطور که تنبه عارفانه ابوسعید را می تواند در این شعر دید، غنیمت شمردن وقت و لذت از اکنونیت خیام نیز در این شعر وجود دارد.
علی در ۵ سال و ۲ ماه قبل، شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۲۳:۲۷ نوشته:
یکی از دوستان اشاره کردن که اشعار خیام رو خوندن و قویاً نسبت این رباعی به خیام را رد کرده اند چرا که خیام در رباعیاتش صحبت از پشت پرده جهان هستی نمیکند. باید به این دوستمون عرض کنم، ضمن اینکه نمی توان با قطعیت گفت که این رباعی منسوب به خیام است یا خیر؛ بهتر است ایشون دوباره اشعار خیام رو مورد مطالعه قرار بدن چون در یک رباعی دیگر خیام گفته اسرار اَزَل را نه تو دانی و نه من، وین حرفِ معمّا نه تو خوانی و نه من؛ هست از پس پرده گفتوگوی من و تو، چون پرده برافتد، نه تو مانی و نه من.
بابک چندم در ۵ سال و ۲ ماه قبل، یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹، ساعت ۰۶:۲۸ نوشته:
علی آقا جان گویا که خیام یک دهه پس از مرگ بوعلی و همزمان یا یکسال پیش از مرگ ابو سعید به دنیا آمده... پس نمی توانسته با آنان "ملاقات و مراودات" داشته باشد...
هنگامِ سپیده دَم خروسِ سحری دانی که چرا همی کند نوحه گری
یعنی که نِمودند در آیینه یِ صبح کَز عمر شبی گذشت و تو بیخبری
- خروسِ سحری: خروسی است که فقط هنگامِ سحر آواز سر می دهد و مانندِ خروسِ بی محل! که گاه و بیگاه می خواند، نیست - سپیده دَم: بامداد، سحر، زمانِ گرگ و میش قبل از صبح - نوحه گری: گریه و زاری با صدایِ بلند - نِمودند: نشان دادند - آیینه یِ صبح: صبح به آیینه ای تشبیه شده که گذرِ عُمر را به وضوح نشان می دهد
برداشت آزاد: آیا می دانی چرا خروس هنگامِ سحر شروع به آواز خوانی می کند؟ در واقع این آواز، آه و ناله ای است سوزناک از بی خبری و نا آگاهی ما از آنچه که هر روز در حال از دست دادن آن هستیم. صبح همچون آیینه ای است که به وضوح گذرِ شبی از عُمرمان را نشان می دهد و این در حالیست که ما اصلا متوجه نیستیم که این شبی که گذشت بخشی از عمر کوتاه ما بود که دیگر بر نخواهد گشت!
سرودِ مجلسِ جمشید گفته اند این بود که جامِ باده بیاور که جَم نخواهد ماند
غنیمتی شُمَر ای شمع! وصلِ پروانه که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند
بدین رواقِ زِبَرجَد نوشته اند به زَر که جز نکوییِ اهلِ کرم نخواهد ماند
دیوان حافظ » غزل 179
- جمشید: جمِّ درخشان ، از پادشاهان ایرانِ باستان که 700 سال بر جهان پادشاهی کرد. در شاهنامه، تمدن بشری به دورانِ پادشاهیِ وی نسبت داده شده است. سرانجام بخاطر خودپسندی و ناسپاسی پادشاهی را از دست داد و گرفتار ضَحّاک شد و با اره به دو نیم شد! - جامِ باده بیاور: بیا شادمانی کنیم و از تاریکی و پلیدی دوری کنیم، بیا خوب باشیم و خوبی کنیم تا شادی واقعی و پایدار را در اعماقِ وجودمان حس کنیم - غنیمتی شُمَر: قدردانِ تک تکِ لحظه هایِ زندگی باش - شمع: مردم، که عاشق را نیز شامل می شود - وصلِ پروانه: داشته ها و یافته ها، حال خوش و احساس شادی، یکی از این نعمتها می تواند رسیدنِ به معشوق باشد - معامله: زندگی، حالِ خوش - تا صبح دَم: اشاره به زندگی کوتاهِ ما و خوشیهایِ زودگذر و ناپایدارِ دنیا دارد - زِبرجد: سنگِ قیمتی است که در صنعت جواهرسازی استفاده می شود - رواقِ زِبَرجَد: گنبدِ ساخته شده از سنگ قیمتی آبی رنگ، آسمانِ نیلگون - به زَر: با آبِ طلا - که جز: تنها, فقط - نکوییِ اهلِ کرم: بخشش و خوبیِ خوبان و سخاوتمندان
محمود علیصوفیان در ۱ سال و ۱۱ ماه قبل، شنبه ۱۴ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۶ نوشته:
هنگام سپیده خروس سحری ....
این بیت در شعر خیام بیشتر تلنگری برای هر آدمی هست که بیخبر از گذر عمر خود نباشد ، یعنی دلیلی بر اینکه هر روز که پده دم می زند یک روز از عمر ما کاسته مود وباید غافل از این نباشیم که این دنیا محل گذر هست وعمر آنسان هر روز کوتاهتر وبه مرگ نزدیک میشویم ،مرگی که از وقت وهنگامه آمدنش بی خبر هستیم ...
ای انسان که در رهگذر عمر هستی بدان که روزها یکی از پس دگری خواهند آمد ومی روند وخواندن خروس سحری گواه بر این مدعاست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این ابیات، شاعر به dawn (سپیده دم) و آواز خروس سحری اشاره میکند. او میپرسد که آیا میدانید چرا خروس نوحهگری میکند؟ این نوحهگری به معنی این است که صبح بیدار شده و نشاندهندهی گذشت یک شب از عمرتان است، در حالی که شما بیخبر بودهاید. این ابیات به مفهوم گذر زمان و غفلت انسان از عمرش اشاره دارند.
هوش مصنوعی: در هنگام صبح، صدای خروس به نشانه صبحگاهی بلند میشود. آیا میدانی چرا او اینگونه نوحهوار صدا میزند؟
هوش مصنوعی: به معنی این است که در صبحگاه، نمایی از زندگیات در آینه نشان داده شده است، اما تو هنوز از گذشت یک شب عمر بیخبری.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۱
هنگام سپیده دم خروس سحری
دانی که چرا همی کند نوحه گری
هنگام سپیدهدم خروس سحری،
دانی که چرا همیکند نوحهگری؟
دل سیر نگرددت ز بیدادگری
چشم آب نگرددت، چو در من نگری
این طرفه که: دوست تر ز جانت دارم
با آن که ز صد هزار دشمن بتری
شمشاد قد و نوش لب و عاج بری
سنگین دل و سیمین ذقن و زر کمری
هم سرو روان و هم بت کاشغری
مر حورا را تو سخت نیکو پسری
ای خالق ذوالجلال هر جانوری
وی رهرو رهنمای هر بی خبری
بستم کمر امید بر درگه تو
بگشای دری که من ندارم هنری
گرزین دل سوخته برآید شرری
در دایره ثری نماند اثری
گر پیش توام هست نگاراخطری
بردار حجاب هجر قدر نظری
روزی که چو باد پیش من برگذری
دردسر و رنج دل و خون جگری
وآن شب که چو مه به روی من در نگری
نور جگر و قوت دل و تاج سری
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.