گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
رودکی

دل سیر نگرددت ز بیدادگری

چشم آب نگرددت، چو در من نگری

این طرفه که: دوست تر ز جانت دارم

با آن که ز صد هزار دشمن بتری

عنصری

شمشاد قد و نوش لب و عاج بری

سنگین دل و سیمین ذقن و زر کمری

هم سرو روان و هم بت کاشغری

مر حورا را تو سخت نیکو پسری

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عنصری
ابوسعید ابوالخیر

ای خالق ذوالجلال هر جانوری

وی رهرو رهنمای هر بی خبری

بستم کمر امید بر درگه تو

بگشای دری که من ندارم هنری

مشاهدهٔ ۳ مورد هم آهنگ دیگر از ابوسعید ابوالخیر
مسعود سعد سلمان

روزی که چو باد پیش من برگذری

دردسر و رنج دل و خون جگری

وآن شب که چو مه به روی من در نگری

نور جگر و قوت دل و تاج سری

خیام

* بر کوزه‌گری پریر کردم گذری،

از خاک همی‌نمود هر دَم هنری؛

من دیدم اگر ندید هر بی‌بصری،

خاک پدرم در کف هر کوزه‌گری.

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از خیام
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه