گنجور

 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۳
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۷

 

خامش نفسم شوخی آهنگ من این است

سر جوش بهار ادبم رنگ من این است

عمری‌ست گرفتار خم پیکر عجزم

تا بال وپرنغمه شوم چنگ من این است

بیتاب هواسنجی عمرم چه توان‌کرد

[...]

۹ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶۳

 

دل را ز نگه دام هوس بر سر راه است

در مزرع غم ریشهٔ این دانه نگاه است

بی‌درد نجوشد نفس از سینهٔ عاشق

موجی ‌که از این بحر دمد شعلهٔ آه است

این دشت زیارتکده منظره‌ کیست

[...]

۱۴ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۸

 

برگ عیش من به ساز بیخودی آماده است

چون بط می بال پروازم ز موج باده است

نقش پایم ناتوانیهای من پوشیده نیست

بیشتر از سایه اجزایم به خاک افتاده است

عجز هم در عالم مشرب دلیل عالمی‌ست

[...]

۱۳ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۷۹

 

بسکه حرف مدعا نازک رقم افتاده است

نامه‌ام چون حیرت آیینه یکسر ساده است

طینت عاشق نگردد از ضعیفی پایمال

گر فتد بر خاک حرفی بر زبان افتاده است

نشئه‌ای دارد دماغ بیقراریهای من

[...]

۱۰ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۸۰

 

در بهار گریه عیش بیدلان آماده است

اشک تاگل می‌کند هم شیشه و هم باده است

طینت عاشق همین وحشت غبار ناله نیست

چون شرارکاغذ اینجا داغ هم آزاده است

هیچکس واقف نشد از ختم‌کار رفتگان

[...]

۱۲ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۳

 

در سایه‌ای‌ابرو نگهت مست و خرابست

چون تیغ ز سر درگذرد عالم آبست

عاشق به چه امید زند فال تماشا

در عالم نیرنگ توتا جلوه نقابست

یک غنچهٔ بیدار ندارد چمن دهر

[...]

۱۴ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۴

 

مشاطهٔ شوخی‌که به دستت دل ما بست

می‌خواست چمن طرح‌کند رنگ حنا بست

آن رنگ‌که می‌داشت دریغ از ورق گل

از دور کف دست تو بوسید و به پا بست

آخرچمنی را به سرانگشت تو پیچید

[...]

۱۱ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۶

 

هرسو نگرم دیده به دیدار حجابست

ای تار نظر پیرهنت این چه نقابست

خمیازهٔ شوق تو به می کم نتوان ‌کرد

ما را به ‌قدح نسبت گرداب و حبابست

آستان نتوان چشم به پای تو نهادن

[...]

۱۴ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۷

 

هستی چو سحر عهد به پرواز فنا بست

باید همه را زین دونفس دل به هوا بست

درگلشن ما مغتنم شوق هوایی‌ست

ای غنچه در اینجا نتوان بند قبا بست

یک مصرع نظاره به شوخی نرساندیم

[...]

۱۲ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲۹

 

نقاش ازل تا کمر مو کمران بست

تصویر میانت به همان موی میان بست

از غیرت نازست ‌که آن حسن جهانتاب

واگرد نقاب ازرخ و برچشم جهان بست

شهرت‌طلبان‌! غرهٔ اقبال مباشید

[...]

۱۲ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۶

 

شوخی که جهان‌ گرد جنون نظر اوست

از آینه تاکنج تغافل سفر اوست

تمکین چقدر منفعل طرز خرام است

نه قلزم امکان، عرق یک گهر اوست

دیوانه و عاقل همه محو است در اینجا

[...]

۱۱ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۰

 

دل در قدم آبله پایان‌که شکسته‌ست

این‌شیشه به‌هرکوه‌و بیابان‌که شکسته‌ست

جز صبر به آفات قضا چاره نشاید

در ناخن تدبیر نیستان‌که شکسته‌ست

با سختی ایام درشتی مفروشید

[...]

۱۲ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۷

 

چون شمع اگر خلق پس و پیش گذشته‌ست

تا نقش قدم پا به سر خویش گذشته‌ست

در هیچ مکان رام تسلی نتوان شد

زین بادیه خلقی به دل ریش گذشته‌ست

گر راه روی بر اثر اشک قدم زن

[...]

۱۲ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۰۳

 

گر آینه‌ات محرم زشتی و نکوییست

جوهر ندهی عرض‌که پر آبله‌ روییست

دل را به هوس قابل تحقیق میندیش

این حوصله‌مشرب قدحی‌نیست سبوییست

از خویش برآ شامل ذرات جهان باش

[...]

۱۲ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۱

 

ساز تو کمین نغمهٔ بیداد شکستی‌ست

در شیشهٔ این رنگ پریزاد شکستی‌ست

گوهر ز حباب آن همه تفریق ندارد

هرجاست سری درگره باد شکستی‌ست

تصویر سحر ‌رنگ سلامت نفروشد

[...]

۷ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۲۹

 

دل را به خیال خط او سیر فرنگیست

این آینه صاحب‌نظر از سرمهٔ زنگیست

غافل مشو از سیر تماشاگه داغم

هر برگ گلی زین چمن آیینهٔ زنگیست

در گلخن وحشتکدهٔ فرصت امکان

[...]

۱۲ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۰

 

قانون ادب پرده در صورت و صدا نیست

زین ساز مگو تا نفست سرمه نوا نیست

از هرچه اثر واکشی افسانه دلیل است

سرمایهٔ این قافله جز بانگ درا نیست

هر حرف ‌که آمد به زبان منفعلم ‌کرد

[...]

۱۴ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۲

 

برچهرهٔ آثارجهان رنگ سبب نیست

چون آتش یاقوت‌که تب دارد و تب نیست

وهم‌است‌که در ششجهتش ریشه دویده‌ست

سرسبزی این مزرعه بی‌برگ‌کنب نیست

چشمی به تأمل نگشوده‌ست نگاهت

[...]

۱۱ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۹

 

عمری‌ست به‌چشمم ز نم اشک اثر نیست

ای دل تو کجایی ‌که غبارت به نظر نیست

محرومی غفلت نظری را چه علاج ‌است

خلقی‌ست درین خانه برون در و در نیست

وهم آینهٔ خلق به زنگارگرفته‌ست

[...]

۱۴ بیت
بیدل دهلوی
 

بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۷۲

 

پر بیکسم امروزکسی را خبرم نیست

آتش به سرخاک‌که آن هم به سرم نیست

رحم است به نومیدی حالم‌که رفیقان

رفتند به جایی‌که در آنجاگذرم نیست

ای‌کاش فنا بشنود افسانهٔ یأسم

[...]

۱۵ بیت
بیدل دهلوی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۳
 
تعداد کل نتایج: ۲۵۱