برچهرهٔ آثارجهان رنگ سبب نیست
چون آتش یاقوتکه تب دارد و تب نیست
وهماستکه در ششجهتش ریشه دویدهست
سرسبزی این مزرعه بیبرگکنب نیست
چشمی به تأمل نگشودهست نگاهت
بروضع جهانگر عجبت نیست عجب نیست
تا زندهای امید غنا هرزه خیالیست
این آمد ورفت نفست غیرطلب نیست
شغل هوس خواجه مگرگم شود از مرگ
اینحکهٔ هنگامهٔ حرص است جرب نیست
در هیچ صفت داد فضولی نتوان داد
تا دل هوسانشاست جهان جای طلب نیست
دور است شکست دل از آرایش تعمیر
اینکارگه شیشهٔ رنگ است حلب نیست
تسلیموسر وبرگ فضولی چه جنون است
گر ریشهکند دانهات ازکشت ادب نیست
کاملادبان قانع یک سجده جبینند
مشتاق زمینبوس هوس تشنهٔ لب نیست
بیباده دل از زنگ طبیعت نتوان شست
افسوسکه در آینهها آب عنب نیست
بیدل غم روز سیه ازما نتوان برد
چین سحراینجا شکن دامن شب نیست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی معانی عمیق زندگی و ناپایداری آن میپردازد. شاعر با استفاده از تمثیلهایی مانند رنگها و طبیعت، نشان میدهد که زیباییهای ظاهری و دنیاست که به مرور زمان به زوال میگراید و در واقع، حقیقتی عمیقتر از آن وجود دارد.
شاعر به عدم پایداری دنیا اشاره کرده و بیان میکند که امید به ثروت و کامیابی، خیالی بیهوده است. او بر این باور است که لذتهای دنیوی (هوس) موقتی هستند و نمیتوانند جایگزین معانی عمیقتری شوند که از درون انسانها میجوشند. در نهایت، شعر از انسان میخواهد که به جای توجه به ظواهر فانی، به حقیقت وجود و عمق معنوی خود بپردازد.
هوش مصنوعی: آثار و نشانههای جهان به خاطر یک دلیل خاص یا رنگ خاصی نیستند، مانند اینکه آتش یاقوت رنگی دارد، ولی خود یاقوت هیچ نوع حرارتی ندارد.
هوش مصنوعی: این مزرعه با سرسبزیاش، در واقع به خاطر خیالاتی است که در وجودش ریشه دوانده است و بدون آنکه واقعی باشد، به نظر میرسد سرسبز و پر بار است.
هوش مصنوعی: نگاه تو به دنیا، در حالی که تأملی در آن نکردهای، نشاندهندهی این است که چیز عجیبی در این جهان وجود ندارد.
هوش مصنوعی: تا زمانی که زندهای، امیدوار به روزی بهتر باش و بدان که این دورانی که در آن قرار داری، تنها یک خیال بیپایه است. نفسهات باید به دنبال آرزوها و اهداف واقعی باشد.
هوش مصنوعی: شغل و حرفهی خواجه به خاطر خواستهها و تمایلهایش به زودی از بین میرود؛ زیرا این هیاهو و شلوغی ناشی از حرص و طمع است و کمارزش به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: هیچکس نمیتواند در خصوص صفات فضولی به قضاوت بپردازد، زیرا دل انسان همیشه به دنبال خواستهها و آرزوهایش است و هیچچیز در این دنیا نمیتواند جایگزین آن شود.
هوش مصنوعی: دل شکسته در این مکان مانند شیشهای رنگی است که نیاز به ترمیم دارد، اما اینجا محلی برای تعمیر یا ساخت نیست.
هوش مصنوعی: تسلیم شدن و بیارتباطی به موضوعات بیاهمیت، چه دیوانگیای است اگر ادب و تربیت تو را از ریشه و بنیانت جدا کند.
هوش مصنوعی: افراد با فرهنگ و دانا به راحتی میپذیرند که یک بار بر زمین سجده کنند، ولی کسی که به دنبال لذت و خواستههای دنیایی است، هرگز به خاطر آن به زمین نخواهد افتاد.
هوش مصنوعی: دل انسان برای پاک شدن از زنجیرهای دنیا به نوشیدنی نیاز دارد، اما افسوس که در آینهها نمیتوان شراب را پیدا کرد.
هوش مصنوعی: غم و اندوه روزهای تیره و تار را نمیتوانیم از دل خود دور کنیم، چون در اینجا در دل شب، نمیتوانیم زیباییهای صبح را ببینیم و احساس کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گر دل نکشد دست ز زلف تو عجب نیست
گنجینه این راز به غیر از دل شب نیست
آرامش سیماب بر آیینه محال است
گر چر ترا روی دهد جای طرب نیست
خاری که نسازی ترش از دیدن آن، روی
[...]
ما را که سر عشرت و پروای طرب نیست
گر درد به درمان نفروشیم عجب نیست
بی خضر توکل نتوان کرد سراغش
نقش پی گمنام تو در راه طلب نیست
در مکتب تسلیم شهیدان وفا را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.