بسکه حرف مدعا نازک رقم افتاده است
نامهام چون حیرت آیینه یکسر ساده است
طینت عاشق نگردد از ضعیفی پایمال
گر فتد بر خاک حرفی بر زبان افتاده است
نشئهای دارد دماغ بیقراریهای من
پیچ و تاب بیخودان هم رنگ موج باده است
گردباد شوقم و عمریست در دشت جنون
خیمهام چونچرخ بر سرگشتگیاستاده است
آهم و طرفی نمیبندم به الفتگاه دل
بیدماغیهای شوقم سر به صحرا داده است
زینت ظاهر غبار معنی اسرار ماست
شیشهٔ رنگین حجاب آب و رنگ باده است
در طلب بایدگذشت ازهرچه میآید به ییش
گر همه سرمنزل مقصود باشد جاده است
گربودتسلیم سرمشق جبینت چون غبار
دامن هرکسکه میآری بهکف سجاده است
وضع محویت تماشاخانهٔ نیرنگکیست
یک جهان آیینهام تا حیرتم رو داده است
برق جولان آه بیدل یاسپرورد است و بس
الحذر ای مدعی این دود آتشزاده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق عاشقانه و دردناک شاعر میپردازد. شاعر اشاره دارد که کلمات و ادعاهای او ظریف و ظاهری ساده دارند، اما باطن آنها سنگین است. او تأکید میکند که عشق واقعی نمیتواند از ضعفها و مشکلات آسیب ببیند و حتی اگر حرفی در دلش باشد، به راحتی بر زبان نمیآید. شاعر احساسات بیقراری و شوق را توصیف میکند که برای او مانند یک گردباد است و زندگیاش در این دشت جنون میگذرد.
او به زیباییهای ظاهری اشاره میکند که در واقع پوششی برای معانی عمیقتر هستند. همچنین، تأکید میکند که در مسیر طلب عشق باید از همه موانع گذشت و هر آنچه برای تحقق هدف میآید، باید پذیرفته شود. شاعر هشدار میدهد که عشق واقعی همچون غبار سرمشقهای پاک است و زیباییهای ظاهری تنها نیرنگی هستند که در زندگی وجود دارند. در پایان، او از خطراتی که ناشی از عشق و احساساتش بر او وارد میشود، آگاه است و به هوشیاری دعوت میکند.
هوش مصنوعی: به قدری ادعای من به زیبایی و لطافت نوشته شده است که نامهام مانند حیرتانگیزترین آینه، کاملاً ساده و بیپرده به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: عشق واقعی از ضعف و ناتوانی آسیب نمیبیند، حتی اگر بر زمین بیفتد، هنوز هم ارزش و اهمیت خود را حفظ میکند.
هوش مصنوعی: احساساتی که در من وجود دارد، نتیجهای از بیقراری و تنشهای درونیام است. این حالت روانی به مانند حرکات نرم و بیهدف امواج شراب میباشد.
هوش مصنوعی: من همچون گردبادی هستم که با شور و شوق در دشت دیوانگی زندگی میکنم و خیمهام مانند چرخ از شدت گیجی و سرگشتگی به دور خود میچرخد.
هوش مصنوعی: من از عشق و محبت چیزی نمیگویم، زیرا دل بیخود من به شوق و آرزوهایم جاهای دور میرود و در صحراهای بینهایت گم شده است.
هوش مصنوعی: ظاهر ما دچار غبارهایی است که نشاندهندهی عمق رازها و حقیقتهای درونی ماست. مانند شیشهای رنگی که آب و رنگ شراب را در خود محبوس کرده است.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به هدف و خواستههایمان، باید از تمام موانع و چیزهایی که در مسیرمان قرار میگیرند عبور کنیم. حتی اگر همه اینها به مقصد نهایی ما نگاه کنند، در واقع فقط قسمتهایی از جاده هستند.
هوش مصنوعی: اگر تو تسلیم کسی هستی که پیشانیات را به او میسایید، مانند غباری هستی که بر دامن هر کسی که سجادهاش را به دست میگیرد، نشسته است.
هوش مصنوعی: وضعیتی که در آن قرار داری، مانند تماشاخانهای است پر از فریب و نیرنگ. من در این دنیا مانند یک آینه هستم که همه چیز را به وضوح نشان میدهد و حیرت من را بیشتر کرده است.
هوش مصنوعی: برق و درخششی که از آه و ناله بیدل برمیخیزد، تنها نشانهای از عمق دلتنگی و غصه اوست. باید مراقب باشی، ای مدعی، چرا که این دود بهوجود آمده از آتش، نماد خطر و آسیب است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برگ عیش من به ساز بیخودی آماده است
چون بط می بال پروازم ز موج باده است
نقش پایم ناتوانیهای من پوشیده نیست
بیشتر از سایه اجزایم به خاک افتاده است
عجز هم در عالم مشرب دلیل عالمیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.