در بهارگریه عیش بیدلان آماده است
اشک تاگل میکند هم شیشه و هم باده است
طینت عاشق همین وحشت غبار ناله نیست
چون شرارکاغذ اینجا داغ هم آزاده است
هیچکس واقف نشد از ختمکار رفتگان
در پی اینکاروان هم آتشی افتاده است
پردهٔ ناموس هستی اعتباری بیش نیست
م ما را شیشهایگر هست رنگباده است
منزل خاصی نمیخواهد عبادتگاه شوق
هرکف خاکیکه آنجا سر نهی سجاده است
زاهد ز رشک شرار شوق ما تردامنان
همچو خارخشک بهر سوختن آماده است
عقلکو تا جمع سازد خاطر از اجزای ما
عشق مشت خاک ما را سر به صحرا داده است
خار راه اهل بینش جلوهٔ اسباب نیست
ازکمند الفت مژگان نگه آزاده است
زنهار! ایمن مباش ز شک دردآلود من
گرهمه یکشبنم استاین طفل توفانزاده است
تا فنا در هیچ جا آرام نتوان یافتن
هرچهجزمنزل درینوادیست یکسرجادهاست
گوهر ماکاش از ننگ فسردن خون شود
میرود دریا ز خویش و موج ما استاده است
دل به نادانی مده بیدلکه در ملک یقین
تختهٔ مشق خیال است آینه تاساده است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عاشقانه و غم و اندوهی که در دل انسان وجود دارد، میپردازد. شاعر به وصف زمانی میپردازد که در بهار، عشق و غم با هم آمیختهاند و اشکها بر شیشه و باده جاری است. او بر این نکته تأکید میکند که عشق واقعی از دلدادگی و ناله ناشی میشود و نباید به ظاهر دنیا دل بست. شاعر همچنین اشاره میکند که در این مسیر، هر مکان میتواند عبادتگاه باشد، و شوق و عشق فراتر از مکان و اعتبارات ظاهری است. او نسبت به زاهدانی که از عشق دورند و از احساسات عاشقانه حسرت میخورند، ابراز نگرانی میکند. در نهایت، شاعر تأکید میکند که عشق و احساسات واقعی را نمیتوان در قالبی معین گنجاند و زندگی واقعی فراتر از تصورات و خیالات است.
هوش مصنوعی: در بهار، شادی و خوشی برای کسانی که دلشان شاد است فراهم است. اشک، مانند گلی که به گلهای دیگر میپیوندد، هم شیشه را شکسته و هم شراب را تحت تأثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: عاشق واقعی تنها به خاطر وحشت و درد ناشی از نالههایش نیست؛ بلکه مانند شعلهای که بر روی کاغذ میرقصد، اینجا نیز احساسات آزادی و شور و شوق دارد.
هوش مصنوعی: هیچکس از سرنوشت کسانی که به پایان زندگی خود رسیدهاند، آگاه نیست. در پی این کاروان، هم آتشسوزی اتفاق افتاده است.
هوش مصنوعی: حجاب و پردهای که بر روی ارزشهای هستی کشیده شده، بیشتر از یک نام و اعتبار نیست. اگر ما هم مثل شیشهای باشیم که رنگ باده دارد، در واقع پوچ و ظاهری خواهیم بود.
هوش مصنوعی: عبادتگاه شوق نیازی به مکان خاصی ندارد، هر جا که سجادهات را بگستری و سجده کنی، آنجا محلی مقدس برای عبادت است.
هوش مصنوعی: زاهد به خاطر حسدی که از شور و عشق ما دارد، مانند خار خشکی آماده سوختن و سوزش است.
هوش مصنوعی: عقل کجاست که بتواند آنچه را که از اجزای وجود ما تشکیل شده جمعآوری کند؟ عشق ما که مانند خاک و بینوا هستیم، ما را به سفر واداشته است.
هوش مصنوعی: دنیا و مشکلات آن نمیتوانند مانع دیدگاه و بینش عمیق اهل فهم شوند. آنها با ارتباط و محبت، چشمهایشان را آزاد و بیقید و شرط کردهاند و به همین دلیل، حوادث و چالشها تأثیری بر آنها نمیگذارند.
هوش مصنوعی: مواظب باش! از درد و رنجی که دارم، ایمن نباش. گرچه فقط یک شب است، اما این کودک، فرزند طوفان است.
هوش مصنوعی: در این دنیا هر چیزی زائل و فناپذیر است و نمیتوان آرامش را در جایی دیگر پیدا کرد، جز در این وادی که بهطور کامل راهی است برای رسیدن به منزل دلخواه.
هوش مصنوعی: این جمله به نوعی به ارزش و جایگاه انسانی اشاره دارد که در برابر چالشها و سختیها متزلزل نمیشود. میگوید که سرمایه حقیقی ما نباید تحت تأثیر ننگ و حقارت قرار گیرد، چون در این صورت دچار زوال و انحطاط میشود. به این ترتیب، دریا که نماد عظمت و قدرت است، از خود دور میشود، در حالی که ما باید در برابر ناملایمات ایستادگی کنیم و خود را حفظ کنیم.
هوش مصنوعی: دل خود را به نادانی نسپار، زیرا در دنیای واقعی، ذهن تو فقط یک صفحهٔ تمرینی از توهمات است و حقیقت همانند یک آینه بسیار ساده و بدون پیچیدگی است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
برگ عیش من به ساز بیخودی آماده است
چون بط می بال پروازم ز موج باده است
نقش پایم ناتوانیهای من پوشیده نیست
بیشتر از سایه اجزایم به خاک افتاده است
عجز هم در عالم مشرب دلیل عالمیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.