شوخی که جهان گرد جنون نظر اوست
از آینه تاکنج تغافل سفر اوست
تمکین چقدر منفعل طرز خرام است
نه قلزم امکان، عرق یک گهر اوست
دیوانه و عاقل همه محو است در اینجا
از هرچه خبر یافتهای بیخبر اوست
هرچندکه عنقا، ز خیال تو برون است
هر رنگکه داری به نظر نقش پر اوست
ای گل چمن حیرت عریانی خود باش
این جامهٔ رنگی که تو داری به بر اوست
دل شیفتهٔ دیر و حرم شد چه توان کرد
بنگیست درین نسخه که اینها اثر اوست
تمثال به غیر از اثر شخص چه دارد
خوش باشکه خود را تو نمودن هنر اوست
دارند حریفان خرابات حضورش
جام می رنگیکه پری شیشهگر اوست
از ظاهر و مظهر مفروشید تخیل
خورشید قدم آنچه ندارد سحر اوست
زین بیش، عیار من موهوم مگیرید
دستیکه به خود حلقهکنم درکمر اوست
بیدل مگذر از سر زانوی قناعت
این حلقه به هرجا زده باشی به در اوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم عشق و حقیقت میپردازد. شاعر از جنون و سرخوشی ناشی از عشق سخن میگوید و میگوید که هر آنچه در جهان میبینیم، بازتابی از محبوب است. او به تمکین و خرام محبوب اشاره میکند و میگوید که همه موجودات، چه دیوانه و چه عاقل، در جذبهی او محو هستند. شاعر به زیبایی و حیرت عشق میپردازد و از رنگها و جامههای ظاهری انتقاد میکند و به حقیقت درونی اشاره میکند. او همچنین بر غیرواقعی بودن ظاهر تأکید میکند و میگوید که در نهایت هر کس به سوی حقیقت عشق میرود که در وجود محبوب نهفته است. در پایان، شاعر از عبور از قناعت و تلاش برای دستیابی به محبت میگوید.
هوش مصنوعی: جهان بازیچهای است که جنون او بر آن حاکم است و او از آینه، به غفلت سفر میکند.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و طرز راه رفتن یک انسان اشاره دارد. در آن گفته شده که نحوه راه رفتن او چقدر پر زرق و برق و مجذوبکننده است، به طوری که این حالت خاص او خود به تنهایی شایسته توجه و تحسین است. در واقع، این خرامیدن به اندازهای دلنشین و چشمنواز است که گویی به یک دریا یا اقیانوس از امکانات و زیباییها دلالت دارد. از این رو، میتوان گفت که این حرکت نهتنها عادی نیست، بلکه به نوعی نمادین و نشاندهنده ارزش و زیبایی است.
هوش مصنوعی: همه، چه دیوانه و چه عاقل، در اینجا غرق در حال و هوای خود هستند و هیچکس از آنچه در اطراف میگذرد خبر ندارد.
هوش مصنوعی: هرچند که پرندهای به نام عنقا در واقعیت وجود ندارد و تنها در خیال است، اما هر تصویری که از آن در ذهنت داری، به نوعی به همان خیال وابسته است. به عبارت دیگر، هر رنگ و شکلی که در ذهن تو است، همه تحت تأثیر تصویر ضمینی از این پرنده خیالی قرار دارد.
هوش مصنوعی: ای گل چمن، شگفتی و زیبایی خود را نشان بده، چون این لباس رنگی که بر تن داری، تنها تزئینی است که به تو اضافه شده است.
هوش مصنوعی: دل عاشق به معبد و مکان مقدس وابسته شده است، چه کاری میتوان کرد؟ این نشانهای است که این عشق بر دل من اثر گذاشته است.
هوش مصنوعی: چهرهی انسان جز نشان دادن تأثیری که از خود به جا گذاشته، چیز دیگری ندارد. خوشحال باش که هنر او در این است که خودش را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: حریفان در میخانه همگی حضور او را جشن میگیرند و جامی از شراب رنگین در دست دارند که آن رنگ به خاطر وجود پری است که شیشهگر آن جام است.
هوش مصنوعی: در اینجا میگویند که در دیدن دنیا و ظاهر آن، نباید فریب خورد. خورشید و تاثیر آن در طبیعت، واقعیتی است که نباید به سادگی از آن گذشت. در واقع، آنچه که ما میبینیم و تخیل میکنیم، ممکن است جلوهای از حقیقت باشد که ما را به سوی سحر و زیبایی دنیای واقعی میبرد. بنابراین، به عمق و جوهر اشیا توجه کنیم و به درستی ارزش آنها را درک کنیم.
هوش مصنوعی: فراتر از این، لطفاً از من انتظار نداشته باشید که به چیزی که واقعی نیست و با آن نمیتوانم به درستی ارتباط برقرار کنم، بپردازید. دست من به چیزی بند نیست که خودم را در آن درگیر کنم.
هوش مصنوعی: از سر زانوی قناعت عبور نکن، چون این حلقهای که به آن چنگ زدهای، در هر جایی که باشد، به در آنجا متصل است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
قد تو نهالیست که آتش ثمر اوست
دیوانه ی آن بادیه ام کاین شجر اوست
آراسته باد این چمن حسن که هر روز
فیض نوام از لاله و ریحان تر اوست
زلفت گرهی بست بهر قطره ی خونم
[...]
شاهی که سر چرخ برین خاک در اوست
در تمشیت کار قضا کارگر اوست
اوراق فلک دفتر فضل و هنر اوست
ایجاد بشر پرتو فیض نظر اوست
بحریست که ارواح ائمه گهر اوست
[...]
عشق است که علم دو جهان مختصر اوست
مجموعه احوال دو عالم خبر اوست
صد راهزنم در صف اندیشه نشسته
حرز دل آگاه نشین از نظر اوست
بیگانگیش بار دهد اشک ندامت
[...]
ماهم نه نهالی است که خورشید بر اوست
طوبی خس زیبا چمنی که این شجر اوست
مرغی که حرم را شرف از نسبت او بود
جاروب حرمگاه صنم بال و پر اوست
گه زهر فشاند به مگس، گه زند آتش
[...]
مرغی که رمیدن ز جهان بال و پر اوست
از عرش گذشتن سفر مختصر اوست
عشق و محیطی است که دلها گهر اوست
نیلی رخ افلاک ز موج خطر اوست
عشق تو همایی است که دولت اثر اوست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.