مهر و ماه در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۵۰ دربارهٔ عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
در بیت دوم اشاره ی زیبایی به نقش بر آب زدن شده است.
سفید در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۶ دربارهٔ اوحدی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۳۸ - وله سترالله عیوبه:
زنهار! قصد کندن بیخ کسان مکن
زیرا که بیخ خویشتن است آنکه میکَنی
.
گر مرهم تو بر دل مردم به منت است
بردار مرهمت، که نمک میپراگنی
سفید در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۹:
دلقِ حافظ به چه ارزد به مِیاش رنگین کن
وآنگهش مست و خراب از سر بازار بیار...
Khishtan Kh در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۹:
ساقیان این زمانه کیسه لاغر میکنند
زاهدان تزویر و رندان پند کمتر میکنند
این پری رویان چو پیشین نیستند
حال گرانیست بهر زر عشوه بیشتر میکنند
یار مارا گردش ایام ربود و نه حریف
وقت آن دو خوش به هرجا میل ساغر میکنند
انچه فرمودی خواجه بر حق و برجاست هنوز
لیک جوانان وقت خویش را پر زه دیگر میکنند
رضا س در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۱۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۵:
در مورد بیت چهارم:
سلطان من خدا را زلفت شکست ما را/ تا کی کند سیاهی چندین درازدستی
علاوه بر معنای ظاهری و به یغما رفتن دل عاشق توسط زلف سیاه معشوق، معنای دیگهای هم به دست میده: در زمان حافظ بردههای سیاه در شیراز و شهرهای دیگه زیاد بودن و در منزل افراد ثروتمند یا دربار کار میکردن. گاهی بعضی از این سیاهان به مال صاحبخانه دستبرد میزدن یا به اصطلاح درازدستی و سرقت میکردن. چندین بار که این درازدستی تکرار میشد دستشون رو قطع میکردن. اینجا هم حافظ به طنز میگه زلف سیاه تو دل من رو به یغما و غارت برده و خودت میدانی در صورت تکرار دزدی چه مجازاتی در پیش خواهد بود و زلفت رو کوتاه خواهند کرد!
بابک بامداد مهر در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۲۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷:
در بزم دور یک دو قدح درکش و برو
یعنی طمع مدار وصال مدام را....
میلادکاظمی(ایلیا) در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۴۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۴:
همه مسیرها به او که محبوب کل است ختم میشود. اما...
جناب حافظ (این عطشان به عشق محبوب ازلی و ابدی) چهل سال از طریقت زاهدان و نوشیدن غم هجران و اشک در مسیر وصل گام برداشت و باز آن وصل که در حد تعالی بود صورت نمیگرفت لیکن بعد از این چهل سال دریافت که از طریقت عشق و مستانگی عرفانی (خروج از تقید زهد و ذکر و چهله گیری ها و توقعات و آرزوهای سلوکی)، یعنی در حقیقت: "درک خویشتن و رهایی از من موجود و درک اتصال همیشگی درونی به حضرت معشوق" که باعث سرور و وجد و شادکامگی فراتر از تصور عادی بشریست میتوانسته راه چهل ساله را در کمتر از دوسال طی کند و اینکه رنج یک از هزار بود به طعم عسل سرور!
همه چیز در درون توست... تو هیچ گاه جدای از او نبودی
تو واقعیتی هستی مجاز که حقیقت نداری! تنها حقیقت عالم حضرت عشق است. یگانه و بی همتاست!
بی نهایت است و تو را عاشقانه از درون به آغوش کشیده است. نظر به درون کن و سکوت کن و هیچ مگو تا از خویشتن رها شوی و بدن هایت از آلودگی ها به خود و غیر پاک شود.
نه زمانی... نه مکانی
هیچ کس... هیچ کجاعشق است بر آسمان پریدن
صد پرده به هر نفس دریدن
اول نفس از نفس گسستن
اول قدم از قدم بریدن
نادیده گرفتن این جهان را
مر دیده خویش را بدیدن
گفتم که دلا مبارکت باد
در حلقه عاشقان رسیدن
(مولانا)
حمید کرمانی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۷ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵:
سلام و درود خدمت تمام عزیزان ، عزیزانی که بر ضد دین و دینداری از هم سبقت گرفتند در نظراتتون یک سوال برای من پیش امد اینکه چرا یک عده از شما عزیزان بدنبال این هست که خیام رو در این بیت شاعری معرفی کنند که از ایهام در شعرهاش استفاده نکرده ولی در چند بیت بعدش که دوباره از ایهام شروع میکنه به گفتن دوستان کافری که دوست دارند همه رو به کیش خود پندارند چون به این صورت گناه خودشون رو راحت تر توجیه میکنند یک عمر بد عهدی خودشون با خدارو بندازند گردن این عرفا و با لذت تمام بگویند که خیام می خواره بود منم هستم منم هر غلطی دوست دارم میکنم چرا چون خیام این رو کرد دوست عزیزی که نظر میدهید اقای فرهاد که به گفته دوازده سال پیشت اینقدر مستعدی ببین زندگیت تو راهی که این دوازده سال رفتی به کجا کشده شده اینقدر هم رو اشتباهاتتون پافشاری نکنید چون خودتون هستید و خودتون و این رو بدونید تفسیر معانی اشعار تماما با اعتقادات قلبی تفسیر کننده هست و اینجاست که کفرو دین رو خیام روشن میکنه با یک بیت دوستان کافر و دیندار اینقدر کلنجار نرید این شعر همین رو داره ثابت میکنه که هر کسی بر راه و مسلک خودش این شعر رو در اینده معنی میکنه که الان هم کاملا واضح میشه دید که این گفته حقیقت داره
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۴:
مردم از این هوس
ولی
قدرت و اختیار کو......؟
علیرضا صابر در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۳۸ دربارهٔ کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۲۲:
جانم بکاست چون شمع ای باد صبح آخر
از کشتنم چه خواهی من خود ز مردگانم
چقدر زیبا اوج به اخر خط رسیدن رو توصیف میکنه...
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۷۳:
که نتوان گفت
با طبیب نامحرم
حال درد پنهانی...........!
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۵ دربارهٔ افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰ - عدالت جاوید:
که ز اشک بصرم سیم به جیب و بغل است...
رزوگاری است که این چشمه به دل متصل است
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۰ دربارهٔ حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵:
مرغ دل لانه به شاخ سحر افکند ز غیب
آتش عشق به طور دل دیوانه زدند.....
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۶ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۵ - دیوانه و پری:
او شد استاد دل آزاری و بیداد گری........
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۴ دربارهٔ نیر تبریزی » غزلیات » شمارهٔ ۶۰:
آنکه بیمار غمت کرد ز دوری نیـّر
دل قوی دار که خود نیز پرستار آید.............................................(:
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۲ دربارهٔ جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۵۷:
گرچه دیدی ز فلک جور فراوان ای دل
دل قوی دار که خیر تو در آن خواهد بود.......
فاطمه یاوری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، یکشنبه ۲۰ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۰ دربارهٔ سعدی » مواعظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳:
سعدیا گر بکند سیل فنا خانهی عمر
دل قوی دار که بنیاد بقا محکم از اوست......
شهرداد در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۱۸ دربارهٔ رودکی » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۲۷:
بسیار زیبا....
بیت زیر چگونه باید خوانده شود؟ واژه آخر مصرع نخست: رخشی
خورشید روان باشی چون از بر رخشی
دریای روان باشی چون از بر گاهی
دریای
قطره بقایی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، شنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۵ دربارهٔ بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۹۴:
بیت دوم مصرع اول ( زبر و بم...) اشتباه بود ویرایش کردم به(زیر و بم) که بزودی تغیر یابد.همچنان بیت هفت مصرع چهار دهم (صدا امید) که اشتباه تایپ گردیده به (صد امید) تغیر یافت..
مهر مهر در ۱ سال و ۶ ماه قبل، دوشنبه ۲۱ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۲۹ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۴۴: