سید محسن در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۵۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۱ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار دوم:
درود بر ادیبان---گِل نم دیده درست به نظر میرسد--چون گُل را با شبنم می ارایند
سید محسن در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۷ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۰ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار اول:
درود بر ادیبان---به زیر تخته نرد آبنوسی===تخته نرد کنایه از جهان است
نهان شد کعبتین سندروسی===تاس های سیاه که نقش اعدادش سفید است کنایه از اسمان شب و ستارگان روشن دارد
در مجموع می فرماید چون شب و ستارگان ناپدید شدند روز شروع شد
توکل در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۶ در پاسخ به ساکت دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۵۳:
عزیز این چه استدلالی است که شما میکنید این شعر خیام است یعنی قرن پنجم و در ان زمان حتی تا قرن هفتم بلخ یک شهر مهم بوده .به دیوان مسعود سعد هم که رجوع کنید متوجه خواهید شد .بر فرض سخن شما درست باشد اصلا یک درصد هم خیام تو این فکر نبوده که چنین لف و نشری بسازه بگه زندگی در بلخ تلخ است در بغداد شیرین همانطور که فرمودید منظورش این است که هر کجا باشی مرگ می آید و تلخ و شیرین هم در ارتباط با پیمانه است و در بعضی نسخه ها مصراع اینگونه است پیمانه چو پر شد چه شیرین و چه تلخ
علی سعیدی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۳ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۸۱ - انتقاد از قمهزنان:
با سلام و احترام؛
معنی دو مصرع تُرکی چیست؟
فرهود در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۴۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » اسکندرنامه - بخش اول: شرفنامه » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده:
زبان برگشودن به اقرار تو
نینگیختن علّت کار تو
به نظر میرسد که نینگیختن در اینجا به معنی معترض نشدن، فضولی نکردن و ایراد نگرفتن باشد.
محمد کلهر در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۲۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۱۷:
اینو نامجو به زیباییِ تمام خونده ولی اشاره ای نکردید.
امیرحسین صباغی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۸ دربارهٔ اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۰:
این باید در بخش قطعات باشد. اصلا وزنش وزن رباعی نیست.
امیرحسین صباغی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۴۳ دربارهٔ اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳:
خَرد به معنی گِل لزج است.
احتمالا مصرع سوم به این شکل نبوده چون نهاد جمله باید اشاره به کسی که مرده اشاره کند. آنکس که گِل را «میداند» که مرده نیست. شاید درستش «خوابیده به خرد» باشد. چون مطمئن نیستم ویرایشش نخواهم کرد، اما اگر کسی از شکل درست مصرع سوم مطمئن است لطف بفرماید ویرایش کند.
امیرحسین صباغی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۳۳ دربارهٔ اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۷:
این بیت در گنجور به اسم رودکی هم نوشته شده و قطعا از او نیست و به احتمال زیاد از اثیر اخسیکتی هم نیست. کاربرد لفط دماغ به معنی بینی جدیدتر از این حرفهاست.
سید محسن در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۳۰ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۷ - به خواب دیدن خسرو نیای خویش انوشیروان را:
درود بر ادیبان---شش اندازی یعنی تخته نرد بازی و یا یک بازی شبیه تخته نرد بوده است و شیشه بازی یعنی دیدن نور خورشید از پشت شیشه های رنگین که در پنجره های شاهانه قدیم وجود داشته است--در مجموع کنایه از شب و روز است
رضا از کرمان در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۹ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی یزدگرد » بخش ۲:
سلام
یکی از حزن انگیز ترین بخش های شاهنامه از این بیت به بعده جای بسی افسوس و تامل .!!!!!
رضا از کرمان در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۳۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:
سلام
ببخشید حاشیه قبلی ویرایش گردید.
سروش جامعی در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۴۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۴۰:
درود بر جناب رضا ساقی. امیدوارم تن درست باشی. خیلی خوب این غزل را معنی کردی.
احمد نیکو در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۲۰ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۰۹:
رباعی با این متن صحیح است:
گر باده خوری تو با خردمندان خور
یا باصنمی لاله رخ خندان خور
بسیار مخور ،وردمکن، فاش مساز
اندک خورو گه گاه خورو پنهان خور
رسول در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۰۲ دربارهٔ سعدی » مواعظ » مثنویات » شمارهٔ ۳۲:
چگونه شُکرِ این نعمت گزارم
که دارم زور و، آزاری ندارم
خشت در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۵:
۴. سرو روان ندیدهام جز تو به هیچ کشوری / هم نشنیدهام که زاد از پدری و مادری
* در نسخهی یغمایی و یوسفی به جای «هم» ، «مه» اومده.
۸. بستهام از جهانیان بر دل تنگ من دری / تا نکنم به هیچ کس گوشه چشم خاطری
* در نسخهی یغمایی و یوسفی به جای «بستهام» ، «بستهای» اومده.
خشت در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۲۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵۵:
خود نبود و گر بود تا به قیامت آزری / بت نکند به نیکویی چون تو بدیع پیکری
• تا قیامت بتساز و پیکرتراشی بهتر از آزر(عموی ابراهیم) پیدا نخواهد شد، اگر هم بیاد، نمیتونه پیکرهای به بینظیری پیکر تو بسازه.
رضا از کرمان در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۲۳ در پاسخ به سیدمصطفی شجاعی دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۳:
سلام آقای شجاعی
بنظر بنده مقراض ربطی به سر پروانه نداره وبرداشت من اینه که پروانه حق دوستی شمع را تا آخر نگه میداره وجانش را هم در راه این دوستی فدا میکنه وجناب سعدی میگه هیچکس مانند او در وفا داری در دوستی وجود نداره وسر شمع را که میخواهند خاموش کنن با مقراض یا همان قیچی کوتاه میکنن وکاری به پروانه نیست حتی زمانی که شمع داشت خاموش میشد پروانه بال سوخته در راه عشق شمع در پای او پرپر میزد ، اگر برداشت بنده اشتباه است منتظر نظرات اصلاحی بزرگواران هستم .
شاد باشی عزیز
بی چون در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۱۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۸۹:
به صدف مانم ... خندم ... چو مرا درشکنند
کار خامان بود از فتح و ظفر خندیدن
بیشترین مستی و شادی دنیا پس از باختن و شکست خوردن(با اراده ی خود) حاصل می شود. هرکس این مستی را تجربه کند از غرق اندوه مصیبت ها شدن و یا مست شادی لذات شدن نجات می یابد.
سید محسن در ۱ سال و ۸ ماه قبل، دوشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۰۱ دربارهٔ نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۲ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار سوم: