|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
لغزش به بخش حاشیههای شعر
|
|
لغزش به بخش تصاویر نسخههای خطی، چاپی و نگارههای هنری مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش ترانهها و قطعات موسیقی مرتبط با شعر
|
|
لغزش به بخش شعرهای همآهنگ
|
|
لغزش به بخش خوانشهای شعر
|
|
لغزش به بخش شرحهای صوتی
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
به اشتراکگذاری متن شعر جاری در گنجور
|
|
مشابهیابی شعر جاری در گنجور بر اساس وزن و قافیه
|
|
مشاهدهٔ شعر مطابق قالببندی کتابهای قدیمی (فقط روی مرورگرهای رومیزی یا دستگاههای با عرض مناسب)
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و longing (عاطفهای عمیق و طلب شدید) صحبت میکند. شاعر از خواب دیدن محبوبش و آرزوی بوسیدن آستان او سخن میگوید. او به یاد مجنون و لیلی اشاره میکند و به احساسات شدیدش نسبت به معشوق اشاره دارد. در ادامه، شاعر بیان میکند که امید و خواستههایش در رگهایش جاری است و به رغم ننگی که احساس میکند، هرگز قدم به آستان محبوب نمیگذارد. در نهایت، او خود را در جستجوی غم و نشانهای از معشوق میبیند. کل شعر به احساسات عمیق عاشقانه و درد فراق میپردازد.
هوش مصنوعی: در خواب شب، کسی را دیدم که پاسبانی میکرد. حالا میخواهم از او خداحافظی کنم و بیپروا بخواهم که بگذارید دست به آستان محبوبم بزنم و او را ببوسم.
هوش مصنوعی: بادی که از کوی لیلی بگذرد، بر قبر مجنون تاثیر عمیقی میگذارد و همچون شمع، روح و جان او را به آتش میکشد.
هوش مصنوعی: روح از بدن جدا شد و آن زلف (موی) به دنبال آزادی میگردد، مانند پرندهای که از دام رهایی یافته و به دنبال آشیانهاش میگردد.
هوش مصنوعی: عشق و احساس در من به شدت در حال جریان است و به همین خاطر فقط امید به یک نفر است که میتواند زندگیام را در دستانش بگیرد.
هوش مصنوعی: به خاطر شرمی که از آن موضوع دارم، هرگز پایم را به آن درگاه نمیگذارم، زیرا ممکن است در ناگهانی شب، آستان آن را به بوسههای پنهانی سپرده باشم.
هوش مصنوعی: دل من به گمراهی رفته و غمهای دنیا مرا آزار میدهد. من به دنبال غم خود میگردم، شاید بتوانم نشانهای از آن پیدا کنم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
غبار از دل به مژگان روبم و بینم نشانش را
به آب دیده شویم خاک و جویم آستانش را
ز مستیهای شوق آن بلبل شوریدهاحوالم
که نشناسد اگر صدبار بیند آشیانش را
اثر میکرد گاهی نالهام، از بس که نالیدم
[...]
از آن تیغی که آبش شست جرم کشتگانش را
ربودم دلنشین زخمی که میبوسم دهانش را
جنونم میبرد تنها به سیر آن بیابانی
که نبود ایمنی از رهروان ریگ روانش را
چمن کی گلبنی آرد به آب و رنگ رخسارت
[...]
چه خوش باشد در آغوش آورم سرو روانش را
کنم شیرازه اوراق دل، موی میانش را
کیم من تا وصال گل به گرد خاطرم گردد؟
مرا این بس که گرد سر بگردم باغبانش را
کنار حسرتی از طوق قمری تنگتر دارم
[...]
فسون نالهام شب بسته خواب پاسبانش را
که با هر سر نباشد آشنایی آسمانش را
ز چاک سینهام دل میکند نظاره زلفش
چو مرغی کز قفس بیند به حسرت آشیانش را
نوازد ظاهر و در دل خیال کشتنم دارد
[...]
سخن از خود رود چون گرد سر گردد زبانش را
تبسّم آب میگردد چو میبوسد دهانش را
چنان سر داده رخش جلوه در میدان بیباکی
که نتواند گرفتن دست تمکین همعنانش را
چو مویی گشتهام باریک و با این ناتوانیها
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۹ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.