امیرالملک در ۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۲۶ دربارهٔ امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴:
از لطافت گر سما دارد تفضل بر زمین
از وجود تو زمین دارد تفضل بر سما
سخن عجیبی است. محبوب چقدر قدرت جذب و معیاری دارد که حضورش ارزشها را باژگون کرده.
امیرالملک در ۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۱۳ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۴۸:
اشعار وزن بسیط مخبون را اگر با آهنگ خاص خود بخوانیم بسیار دل نشین میشود.
هنگام خواندن حتما دو رکن اول را با مکثی کوتاه از دو رکن دوم جدا کنیم، مولانا وقتی در مصرعی می گوید: ((این شمع و خانه منم، این دام و دانه منم)) بر آهنگ درست این وزن تاکید می کند.
البته این وزن در شعر عرب بسیار دلنشین تر می نماید. متنبی بزرگ در این وزن شاهکارهایی ساخته. در مرثیه خواهر صیف الدوله چنین می سراید
یا اُختَ خیرِ اخِ، یا بنتَ خیرِ ابِ...
Mojtaba Heydari در ۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۵۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۶:
درود ..
این شعر با صدای نابغه آواز ایران استاد اکبر گلپایگانی در برنامه گلهای تازه ۸۹ فوق العاده زیبا و شنیدنی است.
علی کشازرع در ۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۴۴ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۹:
بر منِ اوفتاده دشمنکام
آخر ای دوستان گذر بکنید
یعنی ای یاران بر منی که بر وفق مراد دشمن به خاک افتادهام با دیدهی عبرت بگذرید.
علی کشازرع در ۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۳۳ در پاسخ به مهدی دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۹:
عمر عزیز و گرانمایهی من در این امید به پایان آمد که میخواستم آنچه آرزو دارم و دلخواه من است به نزدم بیاید و ازآن من شود... در واقع عمرم را برای به دست آوردن آرزوهای دور و دراز تلف کردم و از خودِ عمر و زندگی غافل شدم.
علی کشازرع در ۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۰ در پاسخ به ناشناس دربارهٔ سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان » حکایت شمارهٔ ۹:
به معنی طبل بزرگ.
کوسِ رحلت: یعنی طبلِ کوچ و عزیمت...
در قدیم برای آگاه کردن و فراخواندن مسافران به کاروان، طبل می نواختند تا کسی از سفر بازنماند.
mehran javidanfar در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۰۹ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۷:
چون لاله به نوروز قدح گیر به دست
با لاله رخی اگر ترا فرصت هست
ببین چقدر با دقت به همه چیز نگاه میکرده خیام..
نوروز که میشه دشت های نیشابور پر میشه از گلهای لاله،،و وقتی بارون بهاری شروع میکنه به باریدن ،درون گلهای لاله پر میشه از آب بارون انگار که گل قدح بدست گرفته ،حالا وقتی پر از آب میشه درونش چون سنگین میشه کج میشه و آب درون گل میریزه پای گل بغلی، فقط باید از نزدیک ببینید این صحنه زیبا رو ، گویی گلها واقعا قدح به دست گرفتن و دارن برای همدیگه می میریزن،دشتی رو تصور کنید که هزار تا گل لاله هی دارن پر آب میشن و هی میریزن برای گلی دیگر...
این شعر نشان از تیز بینی خیام نسبت به طبیعت اطرافش داره.
و بیت بعد که نصیحت حکیم رو داریم و میگه اینگونه باشید.
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۲۴ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب » بخش ۱ - اندر ستایش سلطان محمود:
تو از کار کیخسرو اندازه گیر / کهن گشته کار جهان تازه گیر
[اگرچه ادراک این جهان را میتوان به صورت متعارف واقعی توصیف کرد، اما آگاهی از این مسئله که این ادراک یکی از واقعیات است و باید برای ادراکِ دیگر واقعیات کوشش نمود]
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۰۲ دربارهٔ میرزاده عشقی » نمایشنامه » کفن سیاه » بخش ۵ - اندیشه های عرفانی:
و آنچه اندر نظر خلق، سراسر پیداست
همه را ذهن بشر ساخته است / خویش در وسوسه انداخته است
[عدم دلبستگی، رهایی از ذهن سرگردان را پیامد دارد. و مرگ امتحان نهایی است. bodisatva کسی است که ذهن را مهار میکند و هر آنچه که باعث دلبستگی میشود کنار بگذارد. اگر کسی انگیزههای خودخواهانه خود کنار گذارد واکنش کارمای او کاسته میشود.]
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۴۸ دربارهٔ عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم:
اگر فر تو همچون فیض یزدان / بموری بگذرد گردد سلیمان
[درک فیض و صدور فیض]
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۳۹ دربارهٔ رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۵۴ - شفایی اصفهانی:
کفر و دین جلوه گاه وحدتِ او / لا و اِلّا گواهِ وحدت او
[ادراک و موجودیت انسان در راستای حقیقت همسویی با هستی تحقق مییابد.]
بابک در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۵۷ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۱۸۶:
چه تعصب زنندهای! الزامأ در کشف حقیقت، حق با اکثریت غوغاگر و تکرارگر نیست.
احمد نیکو در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۲۲ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۶۴:
متن صحیح رباعی:
بر سنگ زدم دوش سبوی کاشی
سر مست بُدَم چو کردم این اوباشی
با من به زبان حال میگفت سبو
من چون تو بدم تو نیز چون من باشی
ابراهیم ادهم در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۱۳ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۱۴ - ذکر بایزید بسطامی رحمة الله علیه:
بسم الله رحمان الرحیم
منطق کتاب جادو مثل منطق کتاب شازده کوچولو
خطبه ۴۰۰ نهجالبلاغه:والسحر حق والفال حق
در ضمن همه چیز به رمز گفته میشه تا خواص خواص از خواص و خواص از عوام جدا بشن که این تقدیر الهیه
سُحا فرامهر در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۳۹ دربارهٔ امیر معزی » قصاید » شمارهٔ ۴:
بسیار زیبا... لذت بردم.
سُحا فرامهر در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
از حاشیههایی که دوستان قرار دادن بسیار لذت بردم. حیف که سررشته ای از ادبیات ندارم و از موشکافی اینگونه شعرها محروم میمونم. واقعا مرحبا...
مصطفی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۰۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۱:
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز :
عشق محاسبه گر (!) از نقص وفا در معشوق سخن گفته ، آنجا که چیزی داده و چیزی در قبالش دریافت نکرده..
گفتا ز "خوبرویان" این کار کمتر آید :
اما پاسخ چنین می گیرد که معشوق را نقصی نیست و او بی نیاز است از آموختن..(این کار کمتر آید)
نقص را در خود بجوی تا درک خوبرویی را بیاموزی
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم : عاشق که به مرحله بینش و درک فراخوانده شده چنین فهم کند که برای دیدن معشوق از طریق نظر کردن به انتظار خیال اوبنشیند ، چنان که راه بر کسی بستن تنها به معنای سد کردن حرکت او نیست ، بلکه راهزنان بر راهی به انتظار می نشینند تا هنگام رسیدن قافله بهترین دارایی آنها را بستانند ، چنان که غالبا قافله پس از غارت شدن در حرکت کردن در مسیر خود آزاد است. عاشق چون راهزنی برای لحظه دیدن روی یار به کمین می نشیند
گفتا که شب رو است او ، از راه دیگر آید
ای عاشق ، معشوق را با نظر کردن نمی توان دید، که نظر کردن به ظاهر ، محتاج تابش نور است اما 'او' ورای جهان ظاهر حضور دارد ، در شب می رود و چشم ها را بدان دسترسی نیست ، همان شب که عاشق از بیم تاریکی ، ماه را طلب کرده است "گفتم که ماه من شو " ...
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۵۲ دربارهٔ حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۱۱ - مناجان:
سرچشمهٔ هستی از تو جاری ست / امر تو به کاینات ساریست
سیده ساجده میردوستی در ۱ سال و ۶ ماه قبل، پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۶ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۱۷۸:
در گلستانی که میراب است چشم بلبلان
باغبان بیکارتر از سبزه بیگانه است
درست مصرع احتمالا در گلستانی که سیراب است چشم بلبلان باشد
dmb در ۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۵۴ دربارهٔ ایرج میرزا » قطعهها » شمارهٔ ۱۹ - تقاضا: