haro در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۰۹ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲:
منظور از آب منی چیست؟
دریانورد در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۰ در پاسخ به مهدی دربارهٔ باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۳۵:
با احترام کلمه ی "اینِ" اشتباه است و اینه درسته.
جاوید مدرس اول رافض در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۴۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
تضمین غزل شماره ۱۰ حافظ
........
ای بسا عاقل که شد دیوانه زنجیر ما
رهن تاکستان شد آخر دست ساغر گیر ما
وای اگر افزون و از حد شد برون تقصیر ما
................
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
************
گشته دون پرور چرا یارب چنین دنیای دون
از در میخانه کی آید خدا، پیرم برون
منتظر جمعیم، از شب میرود از چشم خون
..........
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم؟ چون
باز قصد خانهٔ خَمّار دارد پیر ما
************
جمع ما یاران عاشق در طریقت همدمیم
هر چه آید پیش خوش داریم چون یار همیم
پیرو پیر مغان و مست از جام جمیم
..................
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفتهست در عهد ازل تقدیر ما
************
در قمار عشقبازی یار دستش چون خوشست
گاه میبازد گهی پیروز رسمش چون خوشست
ساقی مجلس بگردش چشم مستش چون خوشست
.............
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوشست
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
************
دوری و هجران رخ خندان ما را کرد زرد
جفت و خرم ما دو دلهامان ز هجران گشت فرد
در بهار عشق دی آمدعجب شد فصل سرد
..................
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما
************
بخت را یارب بجویم در کدامین کوکبی
ز آفتاب روی تو ما راست گر تاب و تبی
گوش خود پیش آر جانا تا که گویم مطلبی
.................
با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی؟
آه آتشناک و سوز سینهٔ شبگیر ما
************
جوش دل داریم ،بی می مانده ،کام ای خم بجوش
جا نماز و خرقه و سجاده رهن می فروش
ماهی و مرغ ازفغان ما نخوابیدست دوش
.................
تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما
************تضمین غزل شماره ۱۰ حافظ
جاوید مدرس رافض
جاوید مدرس اول رافض در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۳۸ در پاسخ به همیرضا دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰:
تضمین غزل شماره ۱۰ حافظ
........
ای بسا عاقل که شد دیوانه زنجیر ما
رهن تاکستان شد آخر دست ساغر گیر ما
وای اگر افزون و از حد شد برون تقصیر ما
................
دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما
چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما
************
گشته دون پرور چرا یارب چنین دنیای دون
از در میخانه کی آید خدا، پیرم برون
منتظر جمعیم، از شب میرود از چشم خون
..........
ما مریدان روی سوی قبله چون آریم؟ چون
باز قصد خانهٔ خَمّار دارد پیر ما
************
جمع ما یاران عاشق در طریقت همدمیم
هر چه آید پیش خوش داریم چون یار همیم
پیرو پیر مغان و مست از جام جمیم
..................
در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم
کاین چنین رفتهست در عهد ازل تقدیر ما
************
در قمار عشقبازی یار دستش چون خوشست
گاه میبازد گهی پیروز رسمش چون خوشست
ساقی مجلس بگردش چشم مستش چون خوشست
.............
عقل اگر داند که دل در بند زلفش چون خوشست
عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما
************
دوری و هجران رخ خندان ما را کرد زرد
جفت و خرم ما دو دلهامان ز هجران گشت فرد
در بهار عشق دی آمدعجب شد فصل سرد
..................
روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد
زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما
************
بخت را یارب بجویم در کدامین کوکبی
ز آفتاب روی تو ما راست گر تاب و تبی
گوش خود پیش آر جانا تا که گویم مطلبی
.................
با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی؟
آه آتشناک و سوز سینهٔ شبگیر ما
************
جوش دل داریم ،بی می مانده ،کام ای خم بجوش
جا نماز و خرقه و سجاده رهن می فروش
ماهی و مرغ ازفغان ما نخوابیدست دوش
.................
تیر آه ما ز گردون بگذرد حافظ خموش
رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما
************تضمین غزل شماره ۱۰ حافظ
جاوید مدرس رافض
سید مصطفی سامع در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۹ دربارهٔ سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۸:
شعر شماره ۷۹
رهبر حیابتدا کردم به نام قادر دادار گل
مطلعم گل خامه ام گل مصرع واشعار گلحمد گویم قادری را کو بود حی و قدیم
ذکر او گل شکر او گل حمد آن بادار گلپس از آن آرم به لب نعت شه لولاک را
اصل بستان رسالت احمد مختار گلسرور و سردار کل انبیا خیر البشر
راه او گل ، شرع او گل دین آن دلدار گلمدح خوانم از امیرمؤمنان شاه عرب
کو بود فتاح خیبر حیدر کرار گلخوانده نفس مصطفی اورا به قرآن کبریا
نص او گل آیه گل ام الکتابِ یار گل
زهره زهرای اطهر پاره قلب رسول
عصمتش گل عفتش گل عترت اطهار گلصد چو حاتم ریزه خوار سفره مولا حسن
بخشش گل جود او گل بذل بی اظهار گلسبط احمد رهبر آزادگان شاه شهید
کربلا در کربلا گل عشق آن سالار گلسید سجاد امام العارفین زین العباد
ورد او گل طاعتش گل سبحه و دستار گلپنجمین شمع هدایت باقرعلم لَدُن
بینشش گل دانشش گل یاسمن رخسار گلجعفر نیکو لقب صادق بود بحر علوم
مسلکش گل مشربش گل مذهب سرشار گلموسی کاظم بود فرخنده خو، نیکو صبور
حلم اوگل صبر او گل میرخوش کردار گلشاه دین شمس ولایت هشتمین پیشوا رضا
آستان گل روضه گل آن گنبد دوار گلجان جانان خسرو خوبان به عالم شاه جواد
رأفتش گل شفقتش گل حب آن سردار گلحجت دهم نقی سلطان دریا دل نقی
سالکش گل عارفش گل هادی دیندار گلعسکری میر امم دارد به سامره مقام
نام او گل شان او گل میمنت آثار گلرهبر حی قطب دوران مهدی دنیا ودین
دوری اش گل غیبتش گل انتظارِ یار گل
سامعا در انتظار او بود هستی همه
گر بیاید می شود این گلستان پر بار گل
۵-۸-۱۴۰۲
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
سید مصطفی سامع در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۸ دربارهٔ ادیب صابر » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴:
شعر شماره ۷۹
رهبر حیابتدا کردم به نام قادر دادار گل
مطلعم گل خامه ام گل مصرع واشعار گلحمد گویم قادری را کو بود حی و قدیم
ذکر او گل شکر او گل حمد آن بادار گلپس از آن آرم به لب نعت شه لولاک را
اصل بستان رسالت احمد مختار گلسرور و سردار کل انبیا خیر البشر
راه او گل ، شرع او گل دین آن دلدار گلمدح خوانم از امیرمؤمنان شاه عرب
کو بود فتاح خیبر حیدر کرار گلخوانده نفس مصطفی اورا به قرآن کبریا
نص او گل آیه گل ام الکتابِ یار گل
زهره زهرای اطهر پاره قلب رسول
عصمتش گل عفتش گل عترت اطهار گلصد چو حاتم ریزه خوار سفره مولا حسن
بخشش گل جود او گل بذل بی اظهار گلسبط احمد رهبر آزادگان شاه شهید
کربلا در کربلا گل عشق آن سالار گلسید سجاد امام العارفین زین العباد
ورد او گل طاعتش گل سبحه و دستار گلپنجمین شمع هدایت باقرعلم لَدُن
بینشش گل دانشش گل یاسمن رخسار گلجعفر نیکو لقب صادق بود بحر علوم
مسلکش گل مشربش گل مذهب سرشار گلموسی کاظم بود فرخنده خو، نیکو صبور
حلم اوگل صبر او گل میرخوش کردار گلشاه دین شمس ولایت هشتمین پیشوا رضا
آستان گل روضه گل آن گنبد دوار گلجان جانان خسرو خوبان به عالم شاه جواد
رأفتش گل شفقتش گل حب آن سردار گلحجت دهم نقی سلطان دریا دل نقی
سالکش گل عارفش گل هادی دیندار گلعسکری میر امم دارد به سامره مقام
نام او گل شان او گل میمنت آثار گلرهبر حی قطب دوران مهدی دنیا ودین
دوری اش گل غیبتش گل انتظارِ یار گل
سامعا در انتظار او بود هستی همه
گر بیاید می شود این گلستان پر بار گل
۵-۸-۱۴۰۲
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
سید مصطفی سامع در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۷ دربارهٔ جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » غزلیات » شمارهٔ ۵۷۶:
شعر شماره ۷۹
رهبر حیابتدا کردم به نام قادر دادار گل
مطلعم گل خامه ام گل مصرع واشعار گلحمد گویم قادری را کو بود حی و قدیم
ذکر او گل شکر او گل حمد آن بادار گلپس از آن آرم به لب نعت شه لولاک را
اصل بستان رسالت احمد مختار گلسرور و سردار کل انبیا خیر البشر
راه او گل ، شرع او گل دین آن دلدار گلمدح خوانم از امیرمؤمنان شاه عرب
کو بود فتاح خیبر حیدر کرار گلخوانده نفس مصطفی اورا به قرآن کبریا
نص او گل آیه گل ام الکتابِ یار گل
زهره زهرای اطهر پاره قلب رسول
عصمتش گل عفتش گل عترت اطهار گلصد چو حاتم ریزه خوار سفره مولا حسن
بخشش گل جود او گل بذل بی اظهار گلسبط احمد رهبر آزادگان شاه شهید
کربلا در کربلا گل عشق آن سالار گلسید سجاد امام العارفین زین العباد
ورد او گل طاعتش گل سبحه و دستار گلپنجمین شمع هدایت باقرعلم لَدُن
بینشش گل دانشش گل یاسمن رخسار گلجعفر نیکو لقب صادق بود بحر علوم
مسلکش گل مشربش گل مذهب سرشار گلموسی کاظم بود فرخنده خو، نیکو صبور
حلم اوگل صبر او گل میرخوش کردار گلشاه دین شمس ولایت هشتمین پیشوا رضا
آستان گل روضه گل آن گنبد دوار گلجان جانان خسرو خوبان به عالم شاه جواد
رأفتش گل شفقتش گل حب آن سردار گلحجت دهم نقی سلطان دریا دل نقی
سالکش گل عارفش گل هادی دیندار گلعسکری میر امم دارد به سامره مقام
نام او گل شان او گل میمنت آثار گلرهبر حی قطب دوران مهدی دنیا ودین
دوری اش گل غیبتش گل انتظارِ یار گل
سامعا در انتظار او بود هستی همه
گر بیاید می شود این گلستان پر بار گل
۵-۸-۱۴۰۲
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
سید مصطفی سامع در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۷ دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » قصاید » قصیدهٔ شمارهٔ ۲۵ - در ستایش امام هشتم«ع»:
شعر شماره ۷۹
رهبر حیابتدا کردم به نام قادر دادار گل
مطلعم گل خامه ام گل مصرع واشعار گلحمد گویم قادری را کو بود حی و قدیم
ذکر او گل شکر او گل حمد آن بادار گلپس از آن آرم به لب نعت شه لولاک را
اصل بستان رسالت احمد مختار گلسرور و سردار کل انبیا خیر البشر
راه او گل ، شرع او گل دین آن دلدار گلمدح خوانم از امیرمؤمنان شاه عرب
کو بود فتاح خیبر حیدر کرار گلخوانده نفس مصطفی اورا به قرآن کبریا
نص او گل آیه گل ام الکتابِ یار گل
زهره زهرای اطهر پاره قلب رسول
عصمتش گل عفتش گل عترت اطهار گلصد چو حاتم ریزه خوار سفره مولا حسن
بخشش گل جود او گل بذل بی اظهار گلسبط احمد رهبر آزادگان شاه شهید
کربلا در کربلا گل عشق آن سالار گلسید سجاد امام العارفین زین العباد
ورد او گل طاعتش گل سبحه و دستار گلپنجمین شمع هدایت باقرعلم لَدُن
بینشش گل دانشش گل یاسمن رخسار گلجعفر نیکو لقب صادق بود بحر علوم
مسلکش گل مشربش گل مذهب سرشار گلموسی کاظم بود فرخنده خو، نیکو صبور
حلم اوگل صبر او گل میرخوش کردار گلشاه دین شمس ولایت هشتمین پیشوا رضا
آستان گل روضه گل آن گنبد دوار گلجان جانان خسرو خوبان به عالم شاه جواد
رأفتش گل شفقتش گل حب آن سردار گلحجت دهم نقی سلطان دریا دل نقی
سالکش گل عارفش گل هادی دیندار گلعسکری میر امم دارد به سامره مقام
نام او گل شان او گل میمنت آثار گلرهبر حی قطب دوران مهدی دنیا ودین
دوری اش گل غیبتش گل انتظارِ یار گل
سامعا در انتظار او بود هستی همه
گر بیاید می شود این گلستان پر بار گل
۵-۸-۱۴۰۲
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
سید مصطفی سامع در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۶ دربارهٔ عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۹ - تجدید مطلع:
شعر شماره ۷۹
رهبر حیابتدا کردم به نام قادر دادار گل
مطلعم گل خامه ام گل مصرع واشعار گلحمد گویم قادری را کو بود حی و قدیم
ذکر او گل شکر او گل حمد آن بادار گلپس از آن آرم به لب نعت شه لولاک را
اصل بستان رسالت احمد مختار گلسرور و سردار کل انبیا خیر البشر
راه او گل ، شرع او گل دین آن دلدار گلمدح خوانم از امیرمؤمنان شاه عرب
کو بود فتاح خیبر حیدر کرار گلخوانده نفس مصطفی اورا به قرآن کبریا
نص او گل آیه گل ام الکتابِ یار گل
زهره زهرای اطهر پاره قلب رسول
عصمتش گل عفتش گل عترت اطهار گلصد چو حاتم ریزه خوار سفره مولا حسن
بخشش گل جود او گل بذل بی اظهار گلسبط احمد رهبر آزادگان شاه شهید
کربلا در کربلا گل عشق آن سالار گلسید سجاد امام العارفین زین العباد
ورد او گل طاعتش گل سبحه و دستار گلپنجمین شمع هدایت باقرعلم لَدُن
بینشش گل دانشش گل یاسمن رخسار گلجعفر نیکو لقب صادق بود بحر علوم
مسلکش گل مشربش گل مذهب سرشار گلموسی کاظم بود فرخنده خو، نیکو صبور
حلم اوگل صبر او گل میرخوش کردار گلشاه دین شمس ولایت هشتمین پیشوا رضا
آستان گل روضه گل آن گنبد دوار گلجان جانان خسرو خوبان به عالم شاه جواد
رأفتش گل شفقتش گل حب آن سردار گلحجت دهم نقی سلطان دریا دل نقی
سالکش گل عارفش گل هادی دیندار گلعسکری میر امم دارد به سامره مقام
نام او گل شان او گل میمنت آثار گلرهبر حی قطب دوران مهدی دنیا ودین
دوری اش گل غیبتش گل انتظارِ یار گل
سامعا در انتظار او بود هستی همه
گر بیاید می شود این گلستان پر بار گل
۵-۸-۱۴۰۲
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
سید مصطفی سامع در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۶ دربارهٔ عرفی » قصیدهها » شمارهٔ ۲۸ - در مدح شاهزاده سلیم:
شعر شماره ۷۹
رهبر حیابتدا کردم به نام قادر دادار گل
مطلعم گل خامه ام گل مصرع واشعار گلحمد گویم قادری را کو بود حی و قدیم
ذکر او گل شکر او گل حمد آن بادار گلپس از آن آرم به لب نعت شه لولاک را
اصل بستان رسالت احمد مختار گلسرور و سردار کل انبیا خیر البشر
راه او گل ، شرع او گل دین آن دلدار گلمدح خوانم از امیرمؤمنان شاه عرب
کو بود فتاح خیبر حیدر کرار گلخوانده نفس مصطفی اورا به قرآن کبریا
نص او گل آیه گل ام الکتابِ یار گل
زهره زهرای اطهر پاره قلب رسول
عصمتش گل عفتش گل عترت اطهار گلصد چو حاتم ریزه خوار سفره مولا حسن
بخشش گل جود او گل بذل بی اظهار گلسبط احمد رهبر آزادگان شاه شهید
کربلا در کربلا گل عشق آن سالار گلسید سجاد امام العارفین زین العباد
ورد او گل طاعتش گل سبحه و دستار گلپنجمین شمع هدایت باقرعلم لَدُن
بینشش گل دانشش گل یاسمن رخسار گلجعفر نیکو لقب صادق بود بحر علوم
مسلکش گل مشربش گل مذهب سرشار گلموسی کاظم بود فرخنده خو، نیکو صبور
حلم اوگل صبر او گل میرخوش کردار گلشاه دین شمس ولایت هشتمین پیشوا رضا
آستان گل روضه گل آن گنبد دوار گلجان جانان خسرو خوبان به عالم شاه جواد
رأفتش گل شفقتش گل حب آن سردار گلحجت دهم نقی سلطان دریا دل نقی
سالکش گل عارفش گل هادی دیندار گلعسکری میر امم دارد به سامره مقام
نام او گل شان او گل میمنت آثار گلرهبر حی قطب دوران مهدی دنیا ودین
دوری اش گل غیبتش گل انتظارِ یار گل
سامعا در انتظار او بود هستی همه
گر بیاید می شود این گلستان پر بار گل
۵-۸-۱۴۰۲
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
سید مصطفی سامع در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۵ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۳۲:
شعر شماره ۷۹
رهبر حیابتدا کردم به نام قادر دادار گل
مطلعم گل خامه ام گل مصرع واشعار گلحمد گویم قادری را کو بود حی و قدیم
ذکر او گل شکر او گل حمد آن بادار گلپس از آن آرم به لب نعت شه لولاک را
اصل بستان رسالت احمد مختار گلسرور و سردار کل انبیا خیر البشر
راه او گل ، شرع او گل دین آن دلدار گلمدح خوانم از امیرمؤمنان شاه عرب
کو بود فتاح خیبر حیدر کرار گلخوانده نفس مصطفی اورا به قرآن کبریا
نص او گل آیه گل ام الکتابِ یار گل
زهره زهرای اطهر پاره قلب رسول
عصمتش گل عفتش گل عترت اطهار گلصد چو حاتم ریزه خوار سفره مولا حسن
بخشش گل جود او گل بذل بی اظهار گلسبط احمد رهبر آزادگان شاه شهید
کربلا در کربلا گل عشق آن سالار گلسید سجاد امام العارفین زین العباد
ورد او گل طاعتش گل سبحه و دستار گلپنجمین شمع هدایت باقرعلم لَدُن
بینشش گل دانشش گل یاسمن رخسار گلجعفر نیکو لقب صادق بود بحر علوم
مسلکش گل مشربش گل مذهب سرشار گلموسی کاظم بود فرخنده خو، نیکو صبور
حلم اوگل صبر او گل میرخوش کردار گلشاه دین شمس ولایت هشتمین پیشوا رضا
آستان گل روضه گل آن گنبد دوار گلجان جانان خسرو خوبان به عالم شاه جواد
رأفتش گل شفقتش گل حب آن سردار گلحجت دهم نقی سلطان دریا دل نقی
سالکش گل عارفش گل هادی دیندار گلعسکری میر امم دارد به سامره مقام
نام او گل شان او گل میمنت آثار گلرهبر حی قطب دوران مهدی دنیا ودین
دوری اش گل غیبتش گل انتظارِ یار گل
سامعا در انتظار او بود هستی همه
گر بیاید می شود این گلستان پر بار گل
۵-۸-۱۴۰۲
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
سید مصطفی سامع در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۲۴ دربارهٔ صائب » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۵۵:
شعر شماره ۷۹
رهبر حیابتدا کردم به نام قادر دادار گل
مطلعم گل خامه ام گل مصرع واشعار گلحمد گویم قادری را کو بود حی و قدیم
ذکر او گل شکر او گل حمد آن بادار گلپس از آن آرم به لب نعت شه لولاک را
اصل بستان رسالت احمد مختار گلسرور و سردار کل انبیا خیر البشر
راه او گل ، شرع او گل دین آن دلدار گلمدح خوانم از امیرمؤمنان شاه عرب
کو بود فتاح خیبر حیدر کرار گلخوانده نفس مصطفی اورا به قرآن کبریا
نص او گل آیه گل ام الکتابِ یار گل
زهره زهرای اطهر پاره قلب رسول
عصمتش گل عفتش گل عترت اطهار گلصد چو حاتم ریزه خوار سفره مولا حسن
بخشش گل جود او گل بذل بی اظهار گلسبط احمد رهبر آزادگان شاه شهید
کربلا در کربلا گل عشق آن سالار گلسید سجاد امام العارفین زین العباد
ورد او گل طاعتش گل سبحه و دستار گلپنجمین شمع هدایت باقرعلم لَدُن
بینشش گل دانشش گل یاسمن رخسار گلجعفر نیکو لقب صادق بود بحر علوم
مسلکش گل مشربش گل مذهب سرشار گلموسی کاظم بود فرخنده خو، نیکو صبور
حلم اوگل صبر او گل میرخوش کردار گلشاه دین شمس ولایت هشتمین پیشوا رضا
آستان گل روضه گل آن گنبد دوار گلجان جانان خسرو خوبان به عالم شاه جواد
رأفتش گل شفقتش گل حب آن سردار گلحجت دهم نقی سلطان دریا دل نقی
سالکش گل عارفش گل هادی دیندار گلعسکری میر امم دارد به سامره مقام
نام او گل شان او گل میمنت آثار گلرهبر حی قطب دوران مهدی دنیا ودین
دوری اش گل غیبتش گل انتظارِ یار گل
سامعا در انتظار او بود هستی همه
گر بیاید می شود این گلستان پر بار گل
۵-۸-۱۴۰۲
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن
پری در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۰۱ در پاسخ به نعمت دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » ترجیع بند:
که یعنی چه کسی
علی اسماعیل نژاد در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۹:۲۱ در پاسخ به مجید میزازاده دربارهٔ ناصرخسرو » سفرنامه » بخش ۵ - زیارت شیخ بایزید بسطامی و طلب اهل علم:
درود بر شما منبع این معنی که فرمودین از کجاست
فرهود در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۴۵ دربارهٔ خیام » نوروزنامه » بخش ۲۱ - حکایت:
خلاصه به نثر امروزی:
از سام نریمان که فرماندهای بود که در همه جنگها پیروز میشد پرسیدند: جنگ و لشکرآرایی یعنی چه؟ پاسخ داد: غیرت شاه، دانش فرمانده درباره جنگ، سرباز جنگنده که زره داشتهباشد و بتواند از کمان خوب استفادهکند.»
فرهود در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۴۰ در پاسخ به ملیکا رضایی دربارهٔ مولانا » فیه ما فیه » فصل هفتادم - دلدارم گفت کان فلان زنده به چیست؟:
گرامی ارتباطی به ساختن طویله و لانه ندارد. منظور این بوده است که همچنانکه پرنده لانه دارد هرکس در این عالم جایی دارد و عاقلان را جایی است.
میلاد مظفری در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۳۵ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر دوم » بخش ۵۸ - خواندن محتسب مست خراب افتاده را به زندان:
چقدر لذت بردم از این شعر ،کاش یه هنرمند با صدای خودش این شعر را به جایگاه واقعی خودش می رساند.
بهار نارنج در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۲۲ در پاسخ به امین کیخا دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲ - قصهٔ خورندگان پیلبچه از حرص و ترک نصیحت ناصح:
سلام
ببخشید به حاشیه ای گذاشتید ربط نداره اما ریشه و معنای سپاس چیه؟
محمد مهدی عاصمی در ۱ سال و ۷ ماه قبل، پنجشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۵۵ دربارهٔ سنایی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۵:
با احترام به نظر دوستانی که فرموده بودند این غزل از سنایی نیست و گواه سخنشون هم نظر دکتر مصفا و دکتر کدکنی بود؛ باید عرض کنم هرچند در جایگاه علمی و ادبی این اساتید( مصفا و کدکنی ) هیچ شکی نیست اما عنایت داشته باشید که فقط این عزیزان چنین اعتقادی دارند و سایر شارحان و ادیبان بزرگ این غزل رو از سنایی می دونن. پس با قول این دو عزیز نمیشه به قطع گفت که غزل از شخص دیگری ست.
اما در مورد زبان شعری و اعتقادات سنایی باید عرض کنم، اگر حضرات غزلیات سنایی رو به طور جداگانه مطالعه کنند ( مخصوصاً غزلیاتی که در دوره جوانی و قبل از شکل گیری فلسفه فکری شاعر سروده شده ) خواهند فهمید که اصلاً حساب غزل های سنایی از حدیقه الحقیقه جداست و منظومه فکری شاعر در غزل ها و سایر آثار کاملاً متفاوت است
در کل با توجه به شواهد و قراین به نظر می رسه که غزل از سنایی اما مربوط به جوانی و قبل از کمال فلسفه شعری او باشد
ممنون از بذل توجه و زمانی که برای خوانش مرقومه این حقیر صرف نمودید
Aria Hossein Khoo در ۱ سال و ۷ ماه قبل، جمعه ۱۲ آبان ۱۴۰۲، ساعت ۰۱:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۶۷: