گنجور

حاشیه‌ها

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۳۳ دربارهٔ صفی علیشاه » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹:

59- مراد از ذکر بود ذکر قلب

***

[ابوالفتوح احمد غزّالی  Ahmad Qazzali] 1

قلب و ذکر صادق در مکان اقتدار

[یزدانپناه عسکری Yazdanpanah Askari] *

مکان اقتدار و تعقل قلب

_________

1- مجالس ( تقریرات احمد غزالی عارف متوفای 520 ه‍ ) ، به اهتمام احمد مجاهد تهران : مؤسسه انتشارات و جاپ دانشگاه تهران 1376- صفحه 79

3.3/79.18*4.2/50-7

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۲۷ دربارهٔ سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۷۱ - در بیان آن که سراج‌الدین مثنوی‌خوان شبی در خواب دید که چلبی حسام‌الدین قدس سره بر سر تربت مقدس مطهر مولانا قدسنا اللّه بسره العزیز ایستاده بود و این مثنوی را در دست گرفته خوش به آواز بلند و ذوق تمام می‌خواند و در شرح مدح این نظم مبالغه‌ها می‌فرمود. بعد رو به سراج‌الدین کرد و گفت «می‌خواهم که این مثنوی را بعد از این همچنین خوانی که من می‌خوانم» و در اثنای آن ابیات دیگر در وصف این کتاب از خویشتن می‌فرمود. چون بیدار شد از آنهمه ابیات همین یک بیت در خاطرش مانده بود. «هرکرا هست دید این را دید----- که برین نظم نیست هیچ مزید». همین بیت را چون بر این وزن است جهت تبرک در میانهٔ ابیات نبشته شد:

131- لیک جانی که شد فنا در نور - یافت بعد از فنا بقا در نور

***

[عبدالرحمن جامی 1]

صفت بقاء حق‌تعالی دم‌به‌دم به [آدمی] می‏ پیوندد

او از فناء محفوظ می‏ ماند و از بقاء محظوظ می‏ شود.

[یزدانپناه عسکری *]

لقاء و نقش تثبیت‌کننده و آمیختگی فیض وجود

و سبب رب‌العالمین با اسم قیوم 

دربردارنده بقاء و آگاهی و موجودیت آدمی است.

__________

1- نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد اسلامی- تهران، چاپ: دوم1370 ص 226

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۲۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:

16- از اسلم شیطانی شد نفس تو ربانی

***

[فصوص الحکم 1]

آنکه شیطانش تسلیم‌شده باشد حدیث نفس ندارد و حدیثش ربانی است

[یزدانپناه عسکری*]

قصد به درگاه رب‌العالمین برای منزلت اولیه

و شنیدن صدای ذهن و حدیث ربانی امری اثیری و تجریدی است.

_____

1- شرح قیصری بر فصوص الحکم ابن عربی جلداول،گزارش داوود قیصری،تهران:مولی،1387ص360

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۰۷ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۷۷۹:

3- ندارد دیده کوتاه بینان نور آگاهی - وگرنه هست در هر نقطه پنهان یک جهان معنی

***

[شهاب الدین سهروردی (شیخ اشراق) 1]

و القوی الظلمانیّة لمّا عشقته تشبّثت به تشبّثا عشقیّا

و جذبته الی عالمها عن عالم النور

[یزدانپناه عسکری*]

ثبات خود اندیشی و قدرت خود جذبی

و غرق در دقت خودبینی(النَّشْأَةَ الْأُولی)‏ و کدورت نور آگاهی

_____

1- رسائل شیخ اشراق، موسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی- تهران1375 جلد2 ص216

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۵۳ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۸- سورة الانفال- مدنیة » ۳ - النوبة الثالثة:

15- یا أیها الذین آمنوا إن تتقوا الله یجعل لکم فرقانا مؤمنانرا میگوید که اگر براه تقوی میروید و بهمه حال تقوی پناه خویش گیرید شما را فرقانی دهد از علم و الهام که بوی حق و باطل از هم جدا کنید و راست راهی و گمراهی از هم بشناسید.

***

قرآن کریم –  الأنفال 29

یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً

[یزدانپناه عسکری*]

آمن نفس حقیقی با کلیت قرآن ، اِمداد تقوا و علم فرقانی

از موضعی بالاتر خود را درگیر مبارزه‌ای بی‌عیب و نقص دیدن

و توازن میان مثبت و منفی، خیر و شر، خوب و بد، سختی و راحتی، درست و نادرست

فرقان و جدایی و شکاف،  محمول نور زیت و چراغدان رقایق غیب، خروج  نور اراده و تجلی تجریدی.

تناقض فقط در حیطه گفتاری و وصف وجود دارد و برای منطق آزارنده است، اما در حیطه عمل وجود ندارد.

وَ مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً (طلاق/ 2) ، فی‏ رَقٍّ مَنْشُور(الطور/ 3)

[حسین بن منصور حلاج 1]

بر تست که چشم به نوری داشته باشی که چراغدان آن کشف و تجلی است

__________

1- اخبار حلاج نسخه‌ای کهن در سیرت حسین بن منصور حلاج ، تصحیح و تحشیه  ل. ماسینیون پ. کراوس ، ترجمه و تعلیق سید حمید طبیبیان – تهران : انتشارات اطلاعات 1383 ص 50

 

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۴۲ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۸۵ - در ترغیب بر تلاوت قرآن و وصف مصحف که محل کتاب اوست:

17- صرف او کن حواس جسمانی - وقف او کن قوای روحانی

***

[محیی الدین بن عربی 1]

الهمة توجه‏ القلب‏ و قصده بجمیع قواه الروحانیة إلی فعل أمر من الأمور ‏

[یزدانپناه عسکری*]

نیرویی معین قصد شخصی و هدایت و کنترل قوای روحانی قلب در همسویی

______

1- فصوص الحکم، دار إحیاء الکتب العربیة - قاهره، چاپ: اول، 1946 م. ج 2 ص 148

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۵ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۳۵ دربارهٔ غزالی » کیمیای سعادت » ارکان معاملت مسلمانی » رکن چهارم - رکن منجیات » بخش ۱۴ - حقیقت صبر:

1- آدمی را اندر ابتدا به صفت بهایم آفریدند و شهوت جامه و زینت و لعب و لهو را بر وی مسلط کرده اند.

***

قرآن کریم

وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ ‏( الأنعام/32)

إِنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ (محمد/36)‏

اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ (الحدید/20)

[سهراب سپهری  – هشت کتاب]

ماندیم در برابر هیچ، خم شدیم در برابر هیچ  - نزدیک ما شب بی‌ دردی است، دوری‌کنیم

قطره را بشویم، دریا را در نوسان آییم

[یزدانپناه عسکری*]

باید بدانی که جبرت با اختیار انتخاب‌ شده پس آن را نپرستی، انسانی که تداوم را فهم نمی‌ کند

خود را موجودی نامیرا می‌ داند و به دنبال بازی زندگی می‌رود.

جهن یزداد در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۲:۴۷ دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » پادشاهی شیرویه » بخش ۲:

چنان هم که در خانه ها کدخدای
 چو سستی کند سست گردد سرای
بیاید ز هرجای دشمن بکین
پر  آشوب گردد سراسر زمین
برای و بکوشش ببستم میان
 خود و نامداران ایرانیان
سپهبد فرستادم از چهار سوی
گزیده بزرگان آزادخوی
یکی زی خراسان یکی باختر
سوی کشور روم و مرز خزر
ببردیم بر دشمنان تاختن
 نیارست کس گردن افراختن
 چو  دشمن ز گیتی پراکنده  شد
هم گنجها یکسر آکنده شد

چو دیهیم ما بیست شش ساله گشت
ز هر گوهری گنجها ماله گشت

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۱:۳۶ دربارهٔ جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر اول » بخش ۱۲۸ - اشارة الی معنی قوله تعالی: قل هذه سبیلی ادعوا الی الله علی بصیرة انا و من اتبعنی و سبحان الله و ما انا من المشرکین:

8- کیست گمراه ظل اسم مضل  - ظل بود فی الحقیقه عین مظل

***

[قرآن کریم]

وَ مَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ هادٍ (الرعد 33) ، (الزمر23) ، (الزمر36) ، (غافر33) ، (قصص15)

إِنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ (محمد/36)‏

[یزدانپناه عسکری*]

اموراتی که چسبیده ایم اصالت ندارند با یک تب نصفشان فرو می ریزد

خود را موجودی نامیرا می دانیم

با تداخلاتِ همراهی ملازم با اسم مضل (من ذهنی) به دنبال بازی زندگی می رویم

به سپیدی و لطف و زیبائی و عمق سبع مثانی(کِتاباً مُتَشابِهاً مَثانِی‏) ره نبردیم‏

حمیدرضا در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۰:۱۱ در پاسخ به مجید الستی دربارهٔ فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۲:

در این مورد نوشتهٔ آقای سجاد آیدنلو را در این نشانی بخوانید:

بیت‌های ساختگی و چگونگی راه یافتن آنها به شاهنامه

متن نوشته را جهت احتیاط که ممکن است وبگاه مقصد از دسترس خارج شود اینجا نقل می‌کنم:

چکیده ای از سخنرانی دکتر آیدنلو(که پیش از این در بنیاد ایرانشناسی سخنران رانده بودند) بدین قرار است. ایشان شماری از آن بیت ها را برشمرد و گفت:

-­ بیت بسیار پرآوازه‌ای هست که همواره آن را از فردوسی دانسته­ اند؛ اما بی­گمان و بی هیچ تردیدی سروده ­ی او نیست. آن بیت چنین است:

«چنین گفت پیغمبر راستگوی/ ز گهواره تا گور دانش بجوی»

این بیت را بر سر در بسیاری از آموزشگاه ها و دانشگاه ها می نویسند؛ اما از فردوسی نیست و مصراع دوم آن را کسی به نام «فخر الاسلام ذاکری» در سال ۱۳۱۵ مهی (:قمری) به نظم کشیده است. سراینده­ی مصراع نخست آن هنوز ناشناخته است.

 

– بیت بسیار آشنای:

«که رستم یلی بود در سیستان/ منش کرده­ام رستم داستان»

در هیچ کدام از دست نویس های کهن شاهنامه دیده نمی شود؛ حتا در چاپ های غیرعلمی شاهنامه هم نمی توانید آن را بیابید. این بیت در طومار و مجلس های نقالی و داستان گویی شفاهی آمده است. کهن ترین جایی که من توانسته ام نشانی از این بیت بیایم، در نسخه ­ی «طومار نقالان هفت لشکر» است که در سال ۱۲۹۹ مهی نوشته شده است، بی آن که در آنجا گفته شده باشد که این بیت از فردوسی است.

– بیت

«بسی رنج بردم در این سال سی/ عجم زنده کردم بدین پارسی»

در ۴ دست نویس از ۱۵ دست نویسی که پایه ی ویرایش آقای خالقی مطلق بوده است، دیده می شود و در ۱۱ نسخه ی دیگر و نیز در دست نویس کهن شاهنامه ی کتابخانه ی «سن ژوزف» نیامده است؛

 

– بیت بسیار گزاینده و پست:

«زن و اژدها هر دو در خاک به/ جهان پاک از این هر دو ناپاک به»

در هیچ دست نویسی از دست نویس های کهن شاهنامه دیده نمی شود و بی گمان از فردوسی نمی تواند باشد. در برخی از دست نویس های نزدیک به زمان ما و نیز چاپ های غیرعلمی شاهنامه، این بیت را در «داستان سیاوش» گنجانده اند. کهن ترین جایی که من توانسته ام نشانی از این بیت بیابم، در یکی از دست نویس های «گرشاسپ نامه»ی اسدی توسی است که در سال ۸۶۰ هجری نوشته شده است. حتا ویرایشگر «گرشاسپ نامه»- حبیب یغمایی- هم این بیت را به حاشیه برده و شایسته ندانسته است که در متن کتاب اسدی توسی آورده شود. پیداست که این بیت از سده ی نهم به این سو، زبانزد شده است.

 

– دو بیت:

«به روز نبرد آن یل ارجمند/ به شمشیر و خنجر به گرز و کمند

برید و درید و شکست و ببست/ یلان را سر و سینه و پا و دست»،

که آن را یکی از زیباترین نمونه های آرایه ی ادبی می دانند و گمان می کنند که از شاهنامه است، سروده ی فردوسی نیست و در هیچ دست نویس کهنی از شاهنامه نیامده است.

همواره خواست و پسند شاهنامه خوان ها چنین بوده است که همه ی روایت های ملی و پهلوانی ایران باید در کتابی به نام «شاهنامه» گردآوری شود و آن کتاب هم به نام و سروده ی فردوسی باشد. بر اثر چنین برداشتی است که گذشتگان ما داستان ها و منظومه هایی را به شاهنامه می افزودند که سروده  ی فردوسی نبود.

نمی توان ناگفته گذاشت که بسیاری از بیت های افزوده شده به شاهنامه، از دید ادبی، زیبا و استوارند؛ چون شمار بسیاری از کاتبان شاهنامه، مردمان خوش ذوق و بااستعدادی بوده اند که بر اثر نوشتن چندین و چند باره­ی شاهنامه، این توانایی را یافته اند که بیت یا بیتهایی نزدیک به سخن فردوسی، به نظم بکشند و بسیاری را به این گمان بیفکنند که آن بیت ها سروده ی فردوسی است.

منوچهر خونساری در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۸ در پاسخ به مهرسا دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۷۹ - قصهٔ «سُبْحانی، ما اَعْظَمَ شَأْنی» گفتن ابویزید قدّس الله سرّه و اعتراض مریدان و جواب این مر ایشان را نه به طریق گفت زبان بلک از راه عیان:

درودی پرمهر تقدیم شما

پریان یک قومند و عده اندکی از آنها رخصت حضور دارند تا گوهر عشق را به فرد مورد نظر برسانند. مخلوقاتی جدا از انسان و فرشته، و نزدیک به هر دوی آنها هستند.

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۱۰ دربارهٔ سعدالدین وراوینی » مرزبان‌نامه » باب دوم » در ملک نیکبخت و وصایائی که فرزندان را بوقت وفات فرمود:

3- و تنبیه لا تنس نصیبک من الدنیا همیشه نصب عین خاطر داشتم.

***

[یزدانپناه عسکری]

خود آگاهی و یاد آوردن تجربیات زندگی، جایگزین ودیعه آگاهی است.

(وَ لا تَنْسَ نَصیبَکَ مِنَ الدُّنْیا - القصص 77)

________________

{وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما کَسَبُوا (الزمر 48)

در تمام آیات قرآن در علاج سیئات تکفیر آمده است مثل‏ «وَ یُکَفِّرُ عَنْکُمْ مِنْ‏ سَیِّئاتِکُمْ‏» بقره: 271. و درباره هیچ یک یغفر السیّئات نیامده مگر در آیه‏ «وَ نَتَجاوَزُ عَنْ‏ سَیِّئاتِهِمْ‏» احقاف: 16. که بجای تکفیر تجاوز آمده است. این ظاهرا از آنجهت است که «کفر» در لغت بمعنی پوشاندن است و در علاج بدی‏ها و ناپسندها تعبیر پوشاندن آنها مناسب است. (قاموس قرآن ؛ ج3 ؛ ص349)؛ [تجاوز، تداخل،عدم حائل وسط و میانه]

أُولئِکَ الَّذینَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ ما عَمِلُوا وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَیِّئاتِهِمْ فی‏ أَصْحابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذی کانُوا یُوعَدُونَ (احقاف 16)

جَوْزُ الطّریق- یعنی وسط و میانه راه.

جَازَ الشّی‏ء- یعنی آنچیز گذشت، گویی که بآسانی از وسطش گذشته که عبارت از بسهولت و آسانی واردشدن است.

جَوْزُ السّماء- میانه آسمان.

جَوْزَاء- تصویری است فلکی و بخاطر آن است که آن تصویر فلکی از عرض و میانه آسمان می‏ گذرد که- جوزاء- نامیده شده.( راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن - تهران، چاپ: دوم، 1374.)

الإجَازَة- مص، اجازه دادن، رخصت دادن‏ [لحظه ای و فرصتی بزای اغماض و چشم پوشی]

جوز: گذشتن از محل با سیر در آن. (قاموس- اقرب) ... وَ نَتَجاوَزُ عَنْ سَیِّئاتِهِمْ‏ احقاف: 16 از سیّئات آنها می گذریم‏.

اصل آن از جواز و آن بمعنی مرور  چیزی بدون مانع  و راحت است. در قرآن بمعنی اغماض و چشم پوشی است.}

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۰۴ دربارهٔ باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۲۷۲:

غم عالم نصیب جان ما بی -  بدور ما فراغت کیمیا بی

رسد آخر بدرمان درد هرکس - دل ما بی که دردش بیدوا بی

***

[ویلیام چیتیک 1  William Chittick]

وصول به یک مقام به هیچ وجه، مستلزم نوعی

غایب شدن و فراغت از عالم تجارب روزمره نیست.

[یزدانپناه عسکری* Yazdanpanah Aakari]

آگاهی منطقی دنیای روزمره به آگاهی دنیای اراده پیچیده می‌شود تا از سالک محافظت کند

_____

1- عوالم خیال: ابن عربی و مسئله اختلاف ادیان، ویلیام چیتیک، ترجمه قاسم کاکایی– تهران: هرمس،1388ص 148

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۵۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۰:

یکی پرسید از آن گم کرده فرزند - که ای روشن گهر پیر خردمند

ز مصرش بوی پیراهن شنیدی - چرا در چاه کنعانش ندیدی

بگفت احوال ما برق جهان است - دمی پیدا و دیگر دم نهان است

گهی بر طارم اعلی نشینیم - گهی بر پشت پای خود نبینیم

اگر درویش در حالی بماندی - سرِ دست از دو عالم بر فشاندی

[ابوالحسن خرقانی 1]

آن وقت که دیدم پرده برداشته بودند و این وقت که پسر را می‌کشتند پرده فروهشته بودند.

[یزدانپناه عسکری*]

اگر هم چیزی باشد که دیدن بینندگان آن‌ها را آگاه نکند تقدیرشان است

تمرکز بیننده در طارم اعلی و آگاهی برتر، معطوف به جزئیاتِ ادراک و حداقل آگاهی از اطراف خود است.

______

1- نوشته بر دریا از میراث عرفانی ابوالحسن خرقانی، محمدرضا شفیعی کدکنی،  تهران : سخن 1385ص 81

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۴۳ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۶- سورة النحل- مکیه‏ » ۸ - النوبة الاولى:

و لا تشتروا بعهد الله ثمنا قلیلا بدین خدای بهایی اندک مخرید إنما عند الله آنچ بنزدیک خداست هو خیر لکم إن کنتم تعلمون شما را آن به اگر دانید.

***

قرآن کریم

وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلیلاً إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُون‏ (النحل/95)

یزدانپناه عسکری

در تعامل و دریافت عهد خود با الله مُدرک قلیلی از یک‌هشتم نباشید.

 قصد و کنترل و هدایت معین تابش و درخشندگی در همسویی نورالله برای شما بهتر از کجی است اگر بدانید.

_________

{[(تشتروا(شری)  (أَشْرَی‏- إشْرَاءً [شری‏] الزمامَ: مهار را تکان داد،- الشی‏ءَ: آن چیز را کج‏ کرد) ؛ (أَشْرَی‏- إشْرَاءً البرقُ: برق درخشید و درخشندگی آن بسیار شد - بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی - تهران، چاپ: دوم، 1375. ص 80) ؛ وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَیْمانَ بَعْدَ تَوْکیدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَیْکُمْ کَفیلاً إِنَّ اللَّهَ یَعْلَمُ ما تَفْعَلُون (النحل91) مراد از «عهد اللَّه» پیمان و سوگندی است که شخص بر خود لازم میکند و چون یکطرف پیمان و سوگند خداست لذا عهد اللَّه تعبیر آمده.‏(قرشی، علی‏اکبر، قاموس قرآن - تهران، چاپ: ششم، 1371. ج‏5 ؛ ص61) ؛ (قُلْ مَتاعُ الدُّنْیا قَلِیلٌ- نساء77)] ؛ [و لکن أعلی هذه العقود و اجدرها بالرعایة و العنایة هو عهد اللّه جل جلاله الذی أشار الیه القرآن فی قوله: «الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمِیثاقَ» و قوله: «وَ بِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا». و قوله: «وَ لا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَناً قَلِیلًا، إِنَّما عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ». و قد أشار اللّه جل جلاله الی جانب من مضمون هذا العهد الالهی حین قال فی سورة یس: «أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یا بَنِی آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّیْطانَ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ، وَ أَنِ اعْبُدُونِی هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ‏».( سورة یس، الآیتان 60 و 61) ؛ و هذا العهد الذی أمرنا اللّه تعالی بالوفاء به قیل هو العهد الفطری الذی ذکره اللّه فی سورة الأعراف بقوله: «وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ، وَ أَشْهَدَهُمْ عَلی‏ أَنْفُسِهِمْ: أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ؟ قالُوا: بَلی‏ شَهِدْنا، أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلِینَ، أَوْ تَقُولُوا إِنَّما أَشْرَکَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ وَ کُنَّا ذُرِّیَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ، أَ فَتُهْلِکُنا بِما فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ‏» (سورة الاعراف، الآیتان 171 و 172) -  شرباصی، احمد، موسوعة اخلاق القرآن، 6 جلد، دار الرائد العربی - لبنان - بیروت، چاپ: 3، 1407 ه.ق. ج‏2ص 198] ؛ [الَّذینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ هُمُ الْخاسِرُونَ‏( البقرة : 27) ؛ وَ الَّذینَ یَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ میثاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فِی الْأَرْضِ أُولئِکَ لَهُمُ اللَّعْنَةُ وَ لَهُمْ سُوءُ الدَّار(الرعد : 25)] ؛ [(یُرِیدُونَ أَنْ‏ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ‏- 32/ توبه) (یُرِیدُونَ‏ لِیُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ‏- 8/ صف) فرمان میان این دو مورد در دو آیه اخیر این است که آیه اوّل یعنی قصد خاموش کردن نور خدا را دارند و در آیه دوّم عبارت (لِیُطْفِؤُا- 8/ صف) یعنی قصد کاری می‏ کنند که به وسیله آن کار به خاموش کردن نور خدا برسند. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ قرآن - تهران، چاپ: دوم، 1374. ج‏2 ؛ ص493] ؛ [بأفواههم(فوه) ج‏ فُوَّهَات‏ و أَفْوَاه‏ و فَوَائِه‏: آغاز و ابتدای هر چیزی - بستانی، فواد افرام، فرهنگ ابجدی - تهران، چاپ: دوم، 1375ص 674]}

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۳۵ دربارهٔ میبدی » کشف الاسرار و عدة الابرار » ۱۳- سورة الرعد- مکیة » ۳ - النوبة الثانیة:

6- «الَّذِینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا یَنْقُضُونَ الْمِیثاقَ» این تفسیر «اولوا الالباب» است، می‌گوید عهدی که کردند و پیمانی که بستند، روز میثاق بوفاء آن عهد باز آمدند و هیچ نقض نکردند.

***

[کشف‌الاسرار و عدة الابرار 1]

روشن‌دل به نور معرفت و یقین نه صید این عالم شود، نه قید آن عالم

[*یزدانپناه عسکری]

عهد بستن بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیر

الَّذینَ یُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ ‏(الرعد20)

________

1- میبدی، احمد بن محمد، کشف الاسرار و عدة الابرار- امیر کبیر 1371. ج 5 ص 193

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۲۵ دربارهٔ عین‌القضات همدانی » تمهیدات » تمهید اصل سابع - حقیقت روح و دل:

لاتسبوا الریح فإنها من نفس الرحمن این وادی قلب المؤمن بین إصبعین من أصابع الرحمن باشد.

***

[محیی الدین ابن عربی 1]

متحققان در منزل نفس الرحمن اگر دل‌هایشان امری را روا ندارد

آن را رها می‏ کنند تا خداوند برایشان علاماتی قرار دهد.

[یزدانپناه عسکری*]

چشم به راه نشانه‌ای نیک در پیوند با مظاهر حق نیرو بخش هر امری است.

_______

1- محسن جهانگیری، محیی الدین ابن عربی چهره برجسته عرفان اسلامی، انتشارات دانشگاه تهران1375. ص 35 

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۱۶ دربارهٔ سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۸ - در بیان آنکه حق تعالی دو دریا آفریده است یکی از نور و یکی از ظلمت و برزخ معنوی میان آن دو دریا کشیده است که آمیختن‌شان به همدیگر ممکن نیست همچون آب و روغن که در یک قندیل باشند و به هم نیامیزند مدد اهل تقوی و انبیاء و اولیاء و ملائکه از آن دریای نور است و مدد مشرکان و شیاطین و نفوسِ بدان از دریای ظلمت است که به هم چفسیده‌اند و نمی‌آمیزند که مرج البحرین یلتقیان بینهما برزخ لایبغیان.:

15- باز گردم بدانچه میگفتم - در نطق و سکوت میسفتم 

خمشی در دلت چو دریائیست - در درون بی حروف گویائیست

***

[محیی الدین بن عربی - فصوص الحکم]

و الحکمة قد تکون‏ متلفظاً بها و مسکوتاً عنها

[یزدانپناه عسکری]

حکمتی  که به خواست خود روی داده، به لفظ آورده نمی ‏شود، با اشاره به بشر فهمانده شده است.

آستانه دسترسی معرفتش به قرینه حال با ذره‌ذره برگزاری سکوت درون فراهم آید.

_________

 [فصوص الحکم، دار إحیاء الکتب العربیة - قاهره، چاپ: اول1946 م. ج‏1ص 188 فص حکمة إحسانیة فی کلمة لقمانیة] ؛ [(یا بُنَیَّ إِنَّها إِنْ تَکُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَکُنْ فی‏ صَخْرَةٍ أَوْ فِی السَّماواتِ أَوْ فِی الْأَرْضِ یَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّ لَطیفٌ خَبیر– لقمان16)] ؛ [ألقمه(لقم): أَلْقَمَ- إلْقَاماً [لقم‏] «أَلْقَمَهُ الحَجَرَ»: به هنگام ستیز او را خاموش کرد.(بستانی، فوا افرام، فرهنگ ابجدی - تهران، چاپ: دوم، 1375. ص124)]  [لقمان حکیم] [4.6/150.5+150.25]

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۷:۰۰ دربارهٔ حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱۲:

51- اثر موجدی و خلاقی - دایم است انفسی و آفاقی

***

[محیی الدین بن عربی 1]

حقاً علی اللَّه تعالی أوجبه له علی نفسه یستحق بها هذه الرحمة- أعنی رحمة الوجوب.

و من کان من العبید بهذه المثابة فإنه یعلم مَنْ هو العامل منه.

و العمل مقسَّم علی ثمانیة أعضاء من الإنسان.

[یزدانپناه عسکری*]

هشت رحمت امتنانی از حضرت رحمان در ارتباط با جسم، به همه عطا می شود.

و رحمت وجوبی رحیمی مقید به وجوب و پرداختن و دست یافتن به تمامیت انفسی است.

_______

1- فصوص الحکم، دار إحیاء الکتب العربیة - قاهره، چاپ: اول، 1946 م. ج‏1، ص: 151 فص 16 حکمة رحمانیة فی کلمة سلیمانیة

1.1/190.95+1.3/90.11

یزدانپناه عسکری در ‫۱ سال و ۶ ماه قبل، جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۰۶:۵۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۷۸:

4- دردهایی کآدمی را بر در خلقان برد - آن حجاب از اول است و آخر و پایان تویی

***

[رالف اوستین Ralph Austin 1]

تحمل درد، آزمایش و انگیزه‌ای است از سوی حق برای بیداری و آشنایی

 عبدش با حقیقت ارتباط دو طرفة بین فرد و خدایی که در اوست.

[یزدانپناه عسکری *  Yazdanpanah Askari]

عدم درک ارتباط با حق، انسان را در مقابلِ شرایط سخت‌تری قرار می‌دهد.

(وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ - البقرة : 186)

  صبر و شکیبایی عبد و زمان‌بندی در اجابت از ناحیه حق است.

_______

1- چکیده فصوص الحکم ، تفکرات زمینه‌های تاریخی و زندگی‌نامه ابن عربی  نوشته رالف اوستین ، ترجمه و تحقیق حسین مریدی – کتاب طه 1384 –  فص نوزدهم حکمت غیبیه در کلمه ایوبیه

۱
۶۳۸
۶۳۹
۶۴۰
۶۴۱
۶۴۲
۵۲۶۴