سفید در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۰۷ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳۷:
شکست شیشهی دل را مگو صدایی نیست
که این صدا به قیامت بلند خواهد شد...
سفید در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۰۷ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۸۳۷:
میان خوف و رجا شد دل دو عالم خون
که تا قبول تو مشکل پسند خواهد شد...!
حسین مشکآبادیان در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۳۹ دربارهٔ فیض کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۴۳:
هنری دگر
Majid Sarmadi در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۴۱ در پاسخ به Ellen دربارهٔ وحشی بافقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷:
لب های معشوق شیرین و لذید است و می تواند خنده ها و سختان شیرین داشته باشد،اما حیف که جز قهر و تلخی و سخنان عتاب آمیز ابراز نمی کند.
پرندگان عموما به شوق پرواز در باغ های سرسبز دارند اما من که همچون پرنده ای در قفس و دام مانده هستم قدرت پر کشیدن ندارم
زهیر در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۴۳ دربارهٔ حافظ » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۲:
واقعا معنی و منظورِ این رباعی، چقدر سختیای راهُ آسون میکنه.
یعنی دنبالِ این نباش که از «ستمبینی» و درد و غم به «دولت دنیا» و «لذّت مستیِ عشق خدا» و «۷۰ قرن شادی جهان» برسی!
بلکه بدونِ ستم و درد و غم و از فضل خدا به این سعادتها نائل شو!
رسا رحمانی در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۶:۳۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۱۰۵ - روان شدن شهزادگان در ممالک پدر بعد از وداع کردن ایشان شاه را و اعادت کردن شاه وقت وداع وصیت را الی آخره:
۳۹ "مخصلش" فک کنم درس باشه..جایی خوندم
(نگین)در ابتدای راه در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۰۹ در پاسخ به محمد رضا جوانروح دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۵:
حضرت مولانا خود جوابی برای چنین سخنان آورده اند:
ای برادر قصه چون پیمانه است
معنی اندر وی به سان دانه است
دانه ی معنی بگیرد مرد عقل
ننگرد پیمانه را گر گشت نقل
آری! به معنا بیندیشیم، که راه رستگاری درآن است.
محمد علی کبیری در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۰۲ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۱:
با توجه به اینکه حافظ می فرماید
که یک جو منت دونان دو صد من زر نمی ارزد
در مصرع اول منظورش دین داشتن به دونان است نه دنیای دون
پس قناعت پیشه کن حافظ واز دینی دون بگذر شاید صحیح تره
علی فتحیه در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۴۵ دربارهٔ ایرج میرزا » مثنویها » شمارهٔ ۲۷ - قبلۀ آمال:
دوست عزیز انقدر هم معنی سختی نداره که به کوته نظری ربطش می دید، تصویر رو شعر کرده شاعر، وقتی که حجاج در حال خروج از مکه هستند تا اونجایی که چشم اجازه می ده چشمشون دنبال حرم هست، صحنه زیبایی هست این.
دل من هم مثل چشم حجاج دنبال تو هست، اینجا نگفته من از کنار تو می رفتم تو رو نگاه نمی کردم چون کوته نظر نبودم. باید چشم دلت هم علاوه بر چشم سرت دنبال یار باشه.
Zahed Nasri در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۸:۴۵ دربارهٔ صائب تبریزی » دیوان اشعار » تکبیتهای برگزیده » تکبیت شمارهٔ ۱۰۳۷:
,
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۲۳ دربارهٔ خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » حضریات » غزلیات » شمارهٔ ۲۷۹:
6- چون ازین ظلمت سرای خاکدان بیرون شدیم - هر دو عالم روشن از نور خدائی یافتیم
***
[نادر نادر پور]
هر آدمیزادهای که دورانِ کودکی را ترک میگوید و به مرحلۀ بلوغ پا میگذارد، همان آدم ابوالبشر است که طعمِ گندم یا سیب را میچشد و از بهشت بی تضادِ کودکی به زمینِ پرتضاد بلوغ رانده میشود و چنین است که آدمی نیز در این خاکدان غریب است.
[یزدانپناه عسکری]
سقوط کودک آدمیزاده به خاکدان غریب، پیامد و میراث خودبینی آدم ابوالبشر بود.
زهیر در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۲۲:
از بین خوانشها با خوانش فریدون فرحاندوز خیلی حال کردم. عالی بود. البته تفاوت جزئی با نسخۀ گنجور داشت. 🌹👏
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۵:۰۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۳۱:
11- گوید سلیمان مر تو را بشنو لسان الطیر را - دامی و مرغ از تو رمد رو لانه شو رو لانه شو
***
پرخاشگریم، کمتر دوستی روی زمین داریم.
_______
9:91
یزدانپناه عسکری در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۴:۳۵ دربارهٔ هجویری » کشف المحجوب » باب التصوّف » بخش ۲ - فصل:
22- شبلی : «اَلصّوفیُّ لایَری فی الدّارینِ مَعَ اللّهِ غَیْرَ اللّهِ.» صوفی آن بود که اندر دو جهان هیچ نبیند بهجز خدای عزّ و جلّ. و در جمله هستی بنده غیر بود و چون غیر نبیند خود را نبیند.
و از خود بکلیت فارغ شود اندر حال نفی و اثبات خود.
........
[مولانا]*
نیک بدست آنک او شد تلف نیک و بد - دل سبد آمد مکن هر سقطی در سبد
........
[یزدانپناه عسکری]
نهایت برداشت انسان از خیر برای اثبات و از شر برای نفی است و خود را بین نیک و بد حرکت نمی دهد، حرکت واقعی او، نوسان میان نفی و اثبات خود است. وجودمان** را با حرف یا چیز کم ارزشی (نیک و بد) پر نکنیم. پردهٔ بی ارزش با ارزش.
* دیوان شمس، غزل 893 - 4:136/1
محسن حیدرزاده جزی در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۲:۴۱ دربارهٔ خاقانی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۸:
در بیت هفتم اشکال تایپی هست؛ باز از دل بنفشه صفت .... درست است .
جباری در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۲۱ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۴ - نامهٔ چهارم خشنودى نمودن از فراق و امید بستن بر وصل:
با درود و سپاس، در بیت سی و سه، «بر» باید «به» شود؛ زیرا ماندن به چیزی (شباهت) متعارف است نه ماندن بر!
جباری در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۰۰:۱۷ دربارهٔ فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶۴ - نامهٔ چهارم خشنودى نمودن از فراق و امید بستن بر وصل:
من اکنون نسخ ویس و رامین را در اختیار ندارم که حکم قطعی بنمایم. اما در بیت سوم، به جای«یار دیدن»، «بازدیدن» آشناتر مینماید.
(نگین)در ابتدای راه در ۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۳۹ در پاسخ به روفیا دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۱۰:
فرمایشات شما من را به یاد نظریه ی وحدت اضداد هراکلیتوسِ فیلسوف انداخت
رضا از کرمان در ۱ سال و ۴ ماه قبل، شنبه ۱۳ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۱:۴۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱۲۹:
سلام
حاشیه حضرتعالی توجه بنده رو به معنای فارسی این غزل جلب کرد گفتم شاید معنیش رو بدونید، معذالک دوستان عزیز اگر کسی میتونه معنی این غزل رو محبت کنه ومرقوم بفرمایند ممنون میشم من تحقیق کردم بجز همین مقدار که در سایت گنجور معنی شده چیز قابل توجه دیگری نیافتم .
سفید در ۱ سال و ۴ ماه قبل، یکشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۱۱ دربارهٔ خیام » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵: