محمد عسگری در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۱ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸ - به مرغان چمن:
شاه بیت این غزل جا افتاده لطفا اضافه کنید
به نامردی مکن پستم بگیر ای آسمان دستم
که من تا بودن و هستم غلام شاه مردانم
علی در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۴۳ دربارهٔ عراقی » عشاقنامه » آغاز کتاب » بخش ۵ - در نعت خلفای راشدین:
با درود چون کلمه خلیفه در شعر اومده باید توضیح داده بشه
خلیفه یعنی جایگزین که خود دو نوع است
الهی : یعنی ان جایگزینی که به امر الهی انتخاب شود که این مطلبی عقلی و درست است در قرآن کریم داریم { و قال موسی لاخیه هارون اخلاقی ...} لذا صحیح نیست بگوییم پیامبر برای امتش خلیفه تعیین نکرده در حالیکه حضرت موسی علیه السلام برای یک ماه خلیفه تعیین نمود
مردمی بله با این نگاه ان سه خلیفه اند اما نه خلیفه الهی چون بز مبنای اهل سنت هم حدیثی ندارند که پیامبر آنها را خلیفه دانسته باشند
والسلام علی من الطبع الهدی
رضا زندمنفرد در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۳۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۵۲:
در بیت نخست، چنین می نماید که تنها عشق را به عالم خیال، عالم الست، عالم ذر یا عالم بی صورت راه است چرا که از جنس همان عالم است. لذا اگر طفیل عشق باشی، به یمن دعوت عشق به آن عالم روحانی تو نیز می توانی همراه عشق به آنجا راه پیدا کنی و سفر زندگی خاکی تو، اینگونه معنا پیدا کند. (طفیل کسی است که خود به جایی دعوت نمی شود و به واسطه کس دیگری اذن ورود پیدا می کند.)
به گونه ای رمز آلود این بیت نخستین اشاراتی به ماجرای خلقت انسان نیز دارد که مورد اعتراض فرشتگان قرار گرفت و مولوی می گوید در پشت پرده ی آن مجلس پیرانی نیز بودند که به اعتراض فرشتگان لبخند می زدند و می گفتند اینان هنوز از راز خلقت انسان بی خبرند.
در دیگر ابیات نیز،حافظ رندانه می کوشد پیرامون این سخن نکاتی را بیان کند.
در بیت دوم تقابل و تضاد خواجه و بنده و در دیگر ابیات لغات متضاد هم به لحاظ لفظ و معنا، چون نخوری و بخوری و صباح و مسا و ... همه دال بر جمیع اضداد بودن دنیاست و انسان است که خود خلاصه ی دنیاست چرا که انسان هم جمیع اضداد است و خوی حیوانی دارد و خوی ملکی نیز در او است و تنها موجودی چون او می تواند به اختیار "ارادتی بنماید تا سعادتی ببرد". درگر ابیات علاوه بر طرح کلی ماجرای خلقت، هرکدام دریایی از معانی است.
بیژن در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۷:۳۴ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۱ - حکایت بقال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان:
عظمت علوم و کشفیات علمی در دوران ما که بر پایه مشاهده و تجربه و با روش ها و ابزارهای علمی بدست آمده را نمی توان با دوران مولوی مقایسه کرد . در آن دوران افسانه و اسطوره پایه فکری مردم را تشکیل میداد . معرفت شهودی و مکاشفه اموری غیر مادی اند و چون هیچ ابزار علمی برای اثبات آنها نداریم چگونه میشود توهمات و خیالات را از واقعیت ها در حوزه معرفت شهودی تشخیص داد ؟! اگر پای استدلالیان چوبین است مدعیان معرفت شهودی هم دلیلی برای مدعای خود ندارند و ناچار به گفتمانی پر رمز و راز متوسل میشوند !!
امیر طلوعی در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۱۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴:
زان یار دلنوازم شُکریست با شکایت
گر نکتهدان عشقی خوش بشنو این حکایت
خوش بشنو این: 37 نسخه (801، 811، 813، 818، 819، 821، 822، 823، 824، 825، 838- 817، 834، 843 و 24 نسخۀ متأخّر یا بیتاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال، فرزاد، ثروتیان, سایه، خرمشاهی- جاوید
بشنو تو این: 1 نسخه (827) قزوینی- غنی
بشنو پس این: 1 نسخۀ بسیار متأخّر (898)
39 نسخه غزل 93 و بیت مطلع آن را دارند. از 11 نسخۀ کاملِ کهنِ مورّخ، 803 فاقد غزل است.
امیر طلوعی در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۶:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۷۳:
دگر به صید حرم تیغ بر مکش زنهار!
وزآنچه با دل ما کردهای پشیمان باش
وز آنچه با دل ما: 31 نسخه (801، 803، 813، 819، 821، 822، 823، 824، 825، 843 و 21 نسخۀ دیگر از متأخّر، بسیار متأخّر و بیتاریخ) خانلری، عیوضی، نیساری، جلالی نائینی- نورانی وصال، فرزاد، ثروتیان، سایه، خرمشاهی- جاوید
وز آنکه با دل ما: 1 نسخه (807)
وز آنچه با دل من: 2 نسخه (818، 857)
وزان که با دل ما: 1 نسخه (827) قزوینی- غنی
از آنچه با دل ما: 2 نسخه (855، 874)
ازان که با دل ما: 1 نسخه (864)
38 نسخه از جمله 11 نسخۀ کاملِ کهنِ مورّخ دارای غزل 268 و بیت فوق اند.
مهرداد در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۱۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۳۱:
منطور از ماه مطرب چیه دوستان ؟
شمس شیرازی در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۴:۱۵ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
چو پایابم برفت اکنون بدانستم که دریایی
رفیعی راد در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۵۱ دربارهٔ سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۳۸:
سلام در پاسخ به جناب آقای منوچهر تلارمی :
در ادبیات دو جور لف و نشر داریم، یکی لف و نشر مرتب و دیگری لف و نشر مشوش، در این بیت که اشاره فرمودید سعدی از لف و نشر مشوش استفاده کرده و ضمیر نزدیک را به اسم دور و ضمیر دور را به اسم نزدیک نسبت داده.
اسماعیل اسدی ده میراحمدی در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۸ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:
و غریب درسته چون قریب یعنی نزدیکی
نه مرا طاقت غربت نه تورا خاطر قربت ، دل نهادم ب صبوری ک جز این چاره ندانم
اسماعیل اسدی ده میراحمدی در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۳ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۰:
سلام دوستان ، روفیا جان کاملا درسته بهشت دوم یعنی وا نهادن هنوزم لر زبانان از جمله حقیر از این واژه استفاده میکنیم
سپاس از همه عزیزان
محدث در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۰۰:۳۱ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۳۳۰:
من اسپ نمی خواهم...رخ بر رخ من بر نه...
بسیار زیبا...
روفیا در ۸ سال قبل، یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹۴:
جای بسی افسوس که حاشیه ها هیچ فیلتری ندارند
از بی فرهنگی این جماعت سودجو که با یک به به و چه چه ! زیر اشعار بزرگان به خیالشان وبسایت و آژانس هواپیمایی و موسسه ی کاریابی تبلیغ میکنند
الحق و الانصاف که هزارساله ره است از ما تا حد انسانی...
۷ در ۸ سال قبل، یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۴۷ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹:
1-به دود آتش ماخولیا دماغ بسوخت
2-هنوز جهل مصور که کیمیایی هست
1=از بس با خودم فکر کردم و کلنجار رفتم مغزم آتش گرفته است.(دود از مخم بلند شد)
2=هنوز نادانم و تصور میکنم چاره ای دارم و درست میشود.
۷ در ۸ سال قبل، یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۳:۳۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸:
1-وقتی در آبی تا میان دستی و پایی میزدم
2-اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب را
1=یک زمانی در آبی که تا میانم(کمرم) بود دست و پا میزدم(دلم خوش بود عجب شناگری هستم)
2=اکنون همان پنداشتم دریای بی پایاب(عشق) را
به خیال خام گمان میکردم این دریا(دریای عشق) مانند همان دست و پا زدن است(با خود میپنداشتم به هر حال از پس آن برمیآیم)
به زبان امروزی: اما این دریای بیکران عشق و عاشقی کجا و آن جکوزی کجا)
گمان از تشنگی بردم که دریا تا کمر باشد
چو پایانم برفت اکنون بدانستم که دریایی
کرمانشاهی در ۸ سال قبل، یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۳۱ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۶:
بعضی می گویند می و شراب در شعر خیام و حافظ، می معرفت و عرفان است و منظور شراب انگوری نیست:
به نظر من نظر حافظ در این باره صریح و روشن است مهم این است که آزاری از تو به کسی نرسد حالا می خواهی می انگوری بخوری یا می معرفت بنوشی. دین فروشی و تزویر و دروغ بد است وگرنه آدم عرق خور بی آزار چه اشکالی دارد؟
به یکی جرعه که آزار کسش در پی نیست
زحمتی میکشم از مردم نادان که مپرس
نامور در ۸ سال قبل، یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۲۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۲:
خطاب به شایق عزیز اون غزل سعدی که فرمودین درباره پسران جوان است که اون ها هم مرد هستند .راجع به جنس زن نیست .
اتفاقا زن ستیزی در ادبیات فارسی فراوانه مثل این بیت از خود سعدی چو زن راه بازار گیرد بزن وگرنه تو در خانه بنشین چو زن
یا از نظامی ندیده هیچ کس در هیچ برزن وفا در اسب و در شمشیر و در زن .اصلا همین به ار بردن واژه مرد به معنای برتری و صفاتی مثل شجاعت و قدرت و ...یک جور برتری جنسیتی و توهین به جنس زنه .من نمیدونم کجای ادبیات ما به زن بها دادن که این دومیش باشه.
پایدار باشید .
ایمان در ۸ سال قبل، یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۲:۱۰ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۰۹:
لطفا بیت هفتم رو معنی کنید. ماخولیا ؟؟
کمال داودوند در ۸ سال قبل، یکشنبه ۲۶ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۲۱:۵۱ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۶۵۵:
جمع این رباعی از 5749
محمد عسگری در ۸ سال قبل، دوشنبه ۲۷ شهریور ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۳ دربارهٔ شهریار » گزیدهٔ غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۸ - به مرغان چمن: