گنجور

حاشیه‌ها

زهرا یوسفی دارانی در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۱۸ دربارهٔ عطار » تذکرة الأولیاء » بخش ۲۲ - ذکر ابوسلیمان دارائی قدس الله روحه:

دکتر عبدالکریم سروش در شرح مثنوی آورده اند که تا قبل از شیخ سلیمان دارانی موسیقی نزد عارف و فقیه حرام و گناه بود اما شیخ سلیمان دارانی فرمود موسیقی ذات هر کسی را میپرورد و جان میبخشد پس هر کسی در فکر شهوات است موسیقی بر وی حرام‌است که شهوتش را هرچه بیدارتر میکند اما برای عارف و عاشق موسیقی واجب است که او را در دریای عشق الهی غرق میکند.پس‌ از این سخن غزالی موسیقی در تصوف را روا دانسته.به نوعی شیخ سلیمان دارانی بنیانگذار روا بودن موسیقی در عرفان است.لطفا نام چنین شخص بزرگی را به درستی بنویسید. دارائی نه،دارانی

روفیا در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۵:۱۵ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

پدرام گرامی
زندگی و همه موهبت های آن را به چمن تشبیه کرده است که باد خزان آن را زایل می کند، و در ضمن بر حذر می دارد که از این زوال رنجیده شوی، و دعوت به منطقی فکر کردن میکند، کدام گلی است که با وی خاری نباشد؟
گل همنشین خار، جوانی در خطر پیری، تندرستی قرین بیماری و زندگی هم آغوش مرگ است...

میثم زمانیان در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۲۴ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵۲۶:

من هم با نظر دوست عزیز موافقم. بیت دوم مصرع دوم، اولی دلبر باشه خیلی بهتر با کل شعر جور درمیاد. من برا همین موضوع اومدم توی سایت شما که دیدم اینجا هم بصورت جدا نوشته شده.

... در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۴:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۸۳:

عذر میخوام سجاد عزیز
شعر مولانا تلمیح به سخن خمینی داره؟؟؟
عجب!!!

مریم در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۴۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۸۲:

خیلی خوشحالم که توی سرزمینی به دنیا اومدم که زادگاه همچین شاعران بزرگیه و همینطور از بانی این سایت پربار هم کمال تشکر رو دارم که باعث تبادل نظر بین عده ای از عاشقان شعر و دب پارسی شده و یه پیشنهاد هم داشتم اگر امکانش هست کسانی که علم لازم رو دارن به جای بعضی از انتقادات بیهوده به بررسی شعر ها بپردازن تا برای فرد تازه کاری من مفید واقع بشه یا استفاده از نظرات افرادی چون دکتر سروش یا دکتر کرم زمانی استفاده کنین بازهم متشکرم

مینا مرادی در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۳:۱۶ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳:

سلام دوستان.
مراد از ترکیب اضافی شمع افق در بیت:
"برخی جانت شوم که شمع افق را
پیش بمیرد چراغدان ثریا"
چیه؟
قربانت بروم یا قربانی جانت بشوم که ...؟

روفیا در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۲:۵۲ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۶ - لیس للماضین هم الموت انما لهم حسرة الفوت:

دوست جان
برای من هم یک حسرت باقی ماند. وقتی حدود هفت تا هشت سال با بیماری مادر دست به گریبان بودیم، تقریبا همواره به ویژه طی یک سال گذشته با خود و جهان درگیر بودم که این اوضاع تا کی ادامه خواهد یافت، درد جسمی مادر، روح پریشان او، خانه غرقه در خون،حمل پیکر از هم گسیخته اش تا مرکز دیالیز، خواهری که جوانی اش را در این شرایط هولناک سپری می کرد....
آری،
من آنقدر نیرومند و وارسته نبودم تا بدانم زندگی همان لحظه ها بود و اکنون که همه آن پرونده به یکباره بسته شده است به نظرم مفهوم زمان به گونه ای مسخره برایم شکلک در می آورد و می گوید دیدی باز هم تو را بازی دادم!
حالا همه آن دل نگرانی ها و خستگی ها و اندوه ها و آرزوها و تم و رم ها رفته اند و احساس حماقت باقی مانده است، هفت هشت سال گذشته به نظر یک چشم بر هم زدن می آید که گویا دیروز و امروز و فردایش با هم فرقی نداشته است و من ابلهانه در حال محاسبه بودم...
حسرت آن مردگان از مرگ نیست
زانست کاندر نقشها کردیم ایست..

پدرام در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۲۰ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

با سلام خدمت دوستان عزیز لطفا معنای این بیت را راهنمایی فرمایید :
حافظ از باد خزان در چمن دهر مرنج
فکر معقول بفرما گل بی خار کجاست
البته من در نسخی ( در سفر دهر مرنج ) دیدم

نادر.. در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۱۰:۰۶ دربارهٔ مولانا » مثنوی معنوی » دفتر ششم » بخش ۴۶ - لیس للماضین هم الموت انما لهم حسرة الفوت:

حسرت آن مردگان از مرگ نیست،
زانست کاندر نقشها کردیم ایست..
..
در گداز این جمله تن را در بصر
در نظر رو، در نظر رو، در نظر...

روفیا در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۵۸ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۵:

وای وای وای
سپاسگزارم دوستان جان
باور کنید نام یکایک شما نور به چشمانم پاشید...
بارها و بارها تک تک واژه هایتان را خواهم خواند و مهرتان را در دل پاسبانی خواهم کرد.
لطفا با ما بمانید، نمی توانید مهر خود را در دلی بنشانید و ناگهان رهایش کنید، دیگر هیچ چیز مانند پیش از آن نخواهد شد....

فرخ مردان در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۵۶ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۲:

@ سپهر:
با شما موافقم. ظاهرا هنوز بعضی ها متوجه نشدن که حاشیه نویسی باید مخاطب عام داشته باشه. این فرق یه همچین وب سایتی با شبکه های اجتماعیی مث فیسبوک و توییتر و تلگرام هست که افراد میتونن بدلخواه "مزخرفات(ذیل یکی از غزلیات مرقوم فرموده بودن " زارت و زورت(!)" شما رو دنبال کنن یا نه.
آخه یه مشت اظهار افتادگی الکی و بعد اظهار فضل بی ربط و تعریف بیخود از دیگران( لابد به امید اقدام متقابلشون=نون قرض دادن) که ارزش خوندن نداره. سر درد گرفتم!

سوسن در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۴۶ دربارهٔ ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۵:

بنظر من که ترکیب فعلی شعر کاملا درسته در مصرع اول شاعر از دست عشق فغان وناله میکنه و در مصرع بعد دلیلش رو میگه که عشق طرفه نگاری هست مصرع اول بیت دوم میگه اگه عدل و داد اینه که من شکسته باشم (از عشق) این شکستگی رو میپذیرم (دادا دادا با تاکید ) مصرع آخر ورنه منظور تاییدی به پذیرفتن شکستگی عشقه نه به معنی رد مصرع قبل میگه ورنه هرچی از عشق پیش بیاد حتی شکستگی میپذیرم. بسیار زیبا و سرشار از احساسه

فرخ مردان در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۷ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۱:

@مهناز س:
شاید منظور از کلک خیال انگیز، قلم(= شیوایی نوشته/شعر) بصورت کلی باشه. ظاهراً حافظ داره تو این شعر از محبوبیت و نزدیکی یک رقیب به پادشاه وقت( شاید شاه شجاع) گله میکنه. رقیبی که اونقدر کاراش قوی هست که حافظ میگه گول ظاهر زیبای شعرش رو نخورین چون اگه یه شاعر فهمی از شعر نداشته باشه ، کارش برانگیزنده تخیل نیست و بنابراین بی ارزشه.

مینا مرادی در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

تسلیم

مینا مرادی در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۹:۰۱ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

"سر تسیلم و ارادت در پیش"

مینا مرادی در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۵۸ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

سر تسیلم و ارادت در پیش.

فرخ مردان در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۸:۳۴ دربارهٔ حافظ » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰:

یکی از زیباترین غزل های حافظ تا اینجای کار. از حیث روانی، بی تکلفی لغوی و همینطور وحدت موضوع، پهلو به پهلوی غزلیات سعدی میزنه.

۷ در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۴۴ دربارهٔ سعدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۹:

با چنین استدلالی که حتی خون هر بیخیال گنجوری را به جوش می آورد این دو بیت مناسب خود دیدم:
من که در هیچ مقامی نزدم جا پ چرا
پیش تو تشت بیفکندم و رخت بنهادم
دلم از صحبت گنجور به کلی بگرفت
وقت آن است که پرسی خبر از غمبادم

حمید رضا۴ در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۶ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۵:

روفیای دروغین عزیز،
دزدیدن هویت بدین معنا بود که نام شخصی هدف قرار گرفته و با استفاده از آن نوشته های خشم آلود درج شده.
آنچه شما هویت ساختگی و خیالی خواندید و از شکل گرفتن و سپس فرو ریختن پر و بال نوشتید، تنها ساخته و پرداخته ذهن شما بود و وجود خارجی نداشت.
از روش نگارش تان پیداست در زمینه شعر و ادبیات، سخنانی برای گفتن دارید.
امیدوارم از این پس نامی برازنده برای خود اختیار کنید و دانش تان را در جهت مثبت بکار گیرید.
با آرزوی صبر برای خانم روفیا.

مینا مینوی در ‫۷ سال و ۱۱ ماه قبل، یکشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۶، ساعت ۰۲:۱۲ دربارهٔ مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۶۵:

روفیای گرامی و عزیز
ضمن تسلیت ،
در عجبم که شما درین غم ، چه دوستان غمخواری دارید که جای تبریک دارد
هرکدام به زبانی ، چه شعر و چه نظم رسم دوستی به کمال رساندند ،
خوشا به حالتان با داشتن چنین دوستان یکرنگی
عمرتان دراز ، سایه تان پایدار

۱
۳۲۱۲
۳۲۱۳
۳۲۱۴
۳۲۱۵
۳۲۱۶
۵۴۹۳