تو در کمند نیفتادهای و معذوری
از آن به قوت بازوی خویش مغروری
گر آن که خرمن من سوخت با تو پردازد
میسرت نشود عاشقی و مستوری
بهشت روی من آن لعبت پری رخسار
که در بهشت نباشد به لطف او حوری
به گریه گفتمش ای سرو قد سیم اندام
اگر چه سرو نباشد بر او گل سوری
درشتخویی و بدعهدی از تو نپسندند
که خوب منظری و دلفریب منظوری
تو در میان خلایق به چشم اهل نظر
چنان که در شب تاریک پاره نوری
اگر به حسن تو باشد طبیب در آفاق
کس از خدای نخواهد شفای رنجوری
ز کبر و ناز چنان میکنی به مردم چشم
که بی شراب گمان میبرد که مخموری
من از تو دست نخواهم به بیوفایی داشت
تو هر گناه که خواهی بکن که مغفوری
ز چند گونه سخن رفت و در میان آمد
حدیث عاشقی و مفلسی و مهجوری
به خنده گفت که سعدی سخن دراز مکن
میان تهی و فراوان سخن چو طنبوری
چو سایه هیچ کس است آدمی که هیچش نیست
مرا از این چه که چون آفتاب مشهوری
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به زیبایی معشوق و دشواریهای عشق اشاره میکند. او بیان میکند که معشوقش از قدرت و زیبایی خاصی برخوردار است و حتی اگر زندگیاش دچار مشکل شود، عشق و علاقه او به معشوق متوقف نخواهد شد. شاعر از ویژگیهای معشوق سخن میگوید، او را به حوری بهشتی تشبیه میکند و از درد و رنج خود در عشق مینالد. در عین حال، او به خود میبالد که میتواند چنین عشقی را تجربه کند و از بیوفایی معشوقش ناراحت نیست. در نهایت، شاعر به این نکته اشاره میکند که آدمی که در زندگی خود هیچ ندارد، مانند سایهای بیمحتواست و تأکید میکند که او در میان دیگران به مانند نوری در شب تاریک است.
هوش مصنوعی: تو در دام نیفتادهای و از آن نگران نیستی، چرا که به قدرت بازویت افتخار میکنی.
هوش مصنوعی: اگر خرمن وجود من بسوزد، با تو که میتوانم زندگی کنم، عاشقی و پنهانی از شوق تو نصیبم نخواهد شد.
هوش مصنوعی: بهشت واقعی من آن دختر زیبا و دلرباست که گرچه در بهشت موجود نیست، اما زیبایی و لطف او هر بهشتی را زیر سایه خود میگیرد.
هوش مصنوعی: به او گفتم، ای سرو با قامت زیبا، اگرچه بر تو گل صورتی نیست، اما باز هم تو زیبایی خاصی داری.
هوش مصنوعی: اگرچه بدخلقی و عدم وفا مورد قبول کسی نخواهد بود، اما زیبایی و جذابیت تو بسیار مورد توجه و پسند است.
هوش مصنوعی: تو در میان مردم، مانند نوری در شب تاریک هستی که فقط اهل درک و بصیرت میتوانند آن را ببینند.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی تو در جهان باشد، هیچ پزشکی از خداوند طلب درمان برای بیمار نخواهد کرد.
هوش مصنوعی: تو به قدری با خودخواهی و لجبازی رفتار میکنی که مردم با یک نگاه به تو تصور میکنند در حال مصرف شراب هستی.
هوش مصنوعی: من از تو نخواهم خواست که نسبت به من نامهربان باشی. هر گناهی که میخواهی انجام بده، چون تو مورد آمرزش هستی.
هوش مصنوعی: در سخنانی که رد و بدل میشود، داستان عشق، فقر و تنهایی به میان آمده است.
هوش مصنوعی: او با خنده گفت که سعدی، صحبت طولانی نکن، وقتی که باطن خالی است و فقط به پراکندهگویی میپردازی، مثل طنبوری که صدای زیادی دارد اما چیزی درونش نیست.
هوش مصنوعی: انسان مانند سایهای است که هیچ چیزی از خود ندارد، ولی من از این وضعیت تعجب میکنم که چرا همانند آفتاب مشهور نیستم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
سماک قدرا، افلاک قدر تا، توئی آنک
به تیغ قادر بیچون قضای مقدوری
دماغ چرخ که پر بادکبر سلطنت است
به پیش امر تو تن در دهد به مأموری
سواد طره توقیع تو بر آتش رشک
[...]
بیا بیا که پشیمان شوی از این دوری
بیا به دعوت شیرین ما چه میشوری
حیات موج زنان گشته اندر این مجلس
خدای ناصر و هر سو شراب منصوری
به دست طره خوبان به جای دسته گل
[...]
به پارسایی و رندی و فسق و مستوری
چو اختیار به دست تو نیست معذوری
خوش است دردِ جداییّ و داغِ مهجوری
اگر وصال میسّر شود پس از دوری
سوادِ ملکِ وجودم خراب کرد فراق
خرابکرده عشق و امیدِ معموری
بدان امید که روزی به گوشِ دوست رسد
[...]
بدین صفت که تویی در زمانه، معذوری
اگر به صورت زیبای خویش مغروری
دلم چو آینه صورت پرست شد، چه کنم؟
به هر طرف که نظر می کنم تو منظوری
به بلبلان برسانید تا نفس نزنید
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۰ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.