در دهانش نه ره بوسه نه جای سخن است
سخن از بوسه در او لقمه بیش از دهن است
بوئی از نکهت آن طره به عشاق فرست
گرچه صد قافله یعقوب و یکی پیرهن است
گر نه زلفت دو هوا آمد و یک بام چرا
موی بر تارک و در گردن دلها رسن است
دولت حسن تو تا خلعت عباسی دوخت
روم تا هند در اندیشه طشت و کفن است
آنکه باریک تر از مو چه کند حکم طناب
طره کافر او گردن اسلام من است
سر و بالای تو نخلی است که کمتر ثمرش
سنبل زلف و گل عارض و سیب ذقن است
کافرم گر نه خطا هر کش از آن جبهه و خال
چشم بر بیضه اسلام و سواد ختن است
من به سر پنجه گرگان و توئی یوسف مصر
تو خلیلی و مرا بر سر آتش وطن است
کافر آن کز حرم لعل قبا چهر تو روی
در حریمی که حریر سیهش پیرهن است
کرد یغما اگرت طره دلالت سوی چهر
روی بر تاب که آن راهنما راهزن است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
باد صبح است که مشاطه جعد چمن است
یا دم عیسی پیوند نسیم سمن است
نکهت نافه مشگ است نه نافه است نه مشگ
اثر آه جگر سوخته ای همچو من است
نفس سرد گرم رو از بهر چراست؟
[...]
یارب این بوی خوش سنبل و گل با سمن است
یا نسیمی ز سر چار سوی یاسمن است
یا بخور کله تافته شمشاد است
با بخار رخ افروخته نسترن است
مگر این موسم خندیدن باغ ارم است
[...]
دوش آمد بَرِ من آنکه شب افروز منست
آمدن باری اگر در دو جهان آمدنست
آنکه سرسبزی خاکست و گهربخش فلک
چاشنی بخش وطنهاست اگر بیوطنست
در کف عقل نهد شمع که بِستان و بیا
[...]
یا رب این نکهت جانپرور مشک ختن است
یا دم غالیه زلف دلارام من است
نفس روح فزا میدمد از طرف چمن
یا صبا لخلخه جنبان گل و یاسمن است
این چه باد است که برخاست بفراشی باغ
[...]
تا ز مشک ختنت، دایره بر نسترن است
سبزهٔ خط تو آرایش برگ سمن است
از دل مشک و سمن گرد برآورد، زرشک
گرد مشک تو که برگرد گل و نسترن است
زره جعد تو را حلقه مشکین گره است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.