جمال دین پیمبر ، تو آن سر افرازی
که نیست بمعالی و مکرمات عدیل
سداد رأی تو در گرد ملک حصن حصین
جناح عدل تو بر اهل شرک گشته دلیل
بجنب حلم تو احنف شده سفیه سفیه
بپیش جود تو حاتم شده بخیل بخیل
همه نهاد تو در حق نتیجهٔ توحید
همه حدیث تو در دین قرینهٔ تنزیل
نهاده سهم تو در گردن نوایب غل
کشیده خوف تو در دیدهٔ حوادث میل
عزایم تو شده ملک را بفتح بشیر
مکارم تو شده خلق را برزق کفیل
ز کوه حلم تو یک ذره اند جودی و طور
ز بحر علم تو یک قطره اند دجله و نیل
غلام لفظ بدیع تو در صدف لؤلؤ
حسود نعل سمند تو بر فلک اکلیل
ولیت را زند اقبال چنگ در دامن
عدوت را فگند چرخ سنگ بر قندیل
بجنب رأی تو چون سایه ای نماید مهر
بپیش باس تو چون پشه ای نماید پیل
بزرگوارا ، شخص من از تو شد زنده
ازان سپس که بتیغ زمانه بود قتیل
بسعی تست همه عز من ظریف و بلند
زجود تست همه مال من کثیر و قلیل
همی نمایی تبجیل بی قیاس ، و لیک
همی فزاید تبجیل من همه تحجیل
بمن عطای جزیلت رسید و حاصل شد
بدان عطای جزیلت بسی جزای جزیل
ز من ثنای جمیلست بس درین دنیی
که خود بعقبی یابی بسی ثواب جمیل
همیشه تا که بود اندرین سرای فنا
یکی ز بخت عزیز و یکی ز چرخ ذلیل
بباغ لهو رخ ناصح تو باد چو گل
ز زخم دست بر حاسد تو باد چو نیل
همیشه پشت تو و گردن تو باد قوی
که پشت شرک شکستی و گردن تعطیل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش جمال دین پیمبر پرداخته و او را فردی برجسته و بینظیر در اخلاق، دانش و فضایل انسانی توصیف میکند. شاعر به قدرت رأی و حکمت او اشاره میکند که در حفظ عدالت مؤثر بوده و اثراتی عمیق بر جامعه داشته است. او با تمثیلهایی از بزرگان تاریخ، مانند حاتم طایی، نشان میدهد که جود و سخاوت پیمبر برتر از ایشان است. همچنین به تأثیرات مثبت او در دین و معارف الهی اشاره میکند و اینکه بلایای زمانه هیچگاه بر او غلبه نخواهد کرد. شاعر از فضل و رحمت او یاد کرده و اینکه او موجب زنده شدن و حیات دیگران شده است. در نهایت، شاعر آرزو میکند که پشت و پناه پیمبر همیشه قوی و مستحکم باشد.
هوش مصنوعی: زیبایی دین پیامبر، تویی که در بلندای مقام و فضیلت هیچ کس به پای تو نمیرسد.
هوش مصنوعی: رأی و نظر تو در اداره امور کشور به مانند دژی محکم است و بر اساس عدالت تو، مردم شرک و نابرابری به وجود آمدهاند و این نشاندهنده قدرت و حقانیت توست.
هوش مصنوعی: به خود بیا و از صبر و بردباریات استفاده کن، زیرا نادانان بیپرواتر از همیشه شدهاند. در کنار سخاوت و generosity تو، حتی بخیلترین افراد هم شجاع و بخشنده به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: تمام وجود تو در حقیقت نشانهای از وحدت است و هر کلام تو در دین، تجلیای از وحی الهی به حساب میآید.
هوش مصنوعی: سهم تو در شرایط دشوار به دوش نمایندگان قرار داده شده و ترس و غم تو در چشمان حوادث احساس میشود.
هوش مصنوعی: عزا و غم من به خاطر تو، باعث شده که زمین و آسمان برای مژده دادن به خوبیها و فضایل تو دست به کار شوند. مردم نیز به سبب روزی و نعمتهایی که از آن تو بهرهمندند، تحت حمایت و سرپرستی قرار گرفتهاند.
هوش مصنوعی: از کوه صبر و بردباری تو، تنها ذرهای وجود دارد، و از دریای دانش تو، فقط یک قطره است که به دجله و نیل میرسد.
هوش مصنوعی: من به عنوان یک غلام و بنده، زیبایی کلام تو را مانند لؤلؤی درخشان در صدف میبینم، و نعل سمند تو را که بر فراز آسمان درخشان است، حسرت میبرم.
هوش مصنوعی: سرنوشت به نیکی و خوشی به تو روی آورده است، در حالی که دشمن تو را به زمین زده و برایت مشکلاتی را به وجود آورده است.
هوش مصنوعی: به هنگام تصمیمگیری، نظرتان مانند سایه تابش آفتاب خواهد بود، اما در برابر قدرت شما، آن نظر کوچک و ناچیز خواهد بود، همچون پشهای که در برابر یک فیل قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: ای بزرگوار، زندگی من از تو آغاز شد، چرا که قبل از آن مانند انسانی بودم که به دست زمان کشته شده بودم.
هوش مصنوعی: تمام تلاش من در این است که هرچه میتوانم با ناز و لطافت به تو خدمت کنم و هر آنچه که دارایی من است، زیاد یا کم، فقط متعلق به توست.
هوش مصنوعی: تو بینظیر جلال و بزرگمنشی خود را نشان میدهی، اما در عین حال، عظمت و ارزش من به طور مداوم در حال افزایش است.
هوش مصنوعی: به من بخشش بزرگ و مهمی رسید و با آن، نتیجه و ثمرهای از آن برکات به دست آمد که شایستهی پاداشی بزرگ است.
هوش مصنوعی: در این دنیا که خودت میتوانی پاداشهای خوب و زیبا را تجربه کنی، از من تعریف و تمجید زیادی کن.
هوش مصنوعی: در این دنیا، همیشه یکی از خوشبختیها و یکی از ناخوشیها وجود دارد.
هوش مصنوعی: رخسار زیبا و شاداب تو مانند گل در باغ معصومیت میدرخشد، اما آنچه از حسادت بر سر تو میآید، زخمهایی عمیق و دردناک است.
هوش مصنوعی: همیشه در کنارت و حمایتت، نیرویی قدرتمند وجود دارد که تو را در برابر هر گونه کژی و بیاعتباری حمایت میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تنم به گونه نال و دلم به گونه نیل
جهان ز نیلم نال و روان ز نالم نیل
چو نیل چشم منست از گریستن شب و روز
چراست جای نهنگ اندر آن دو چشم کحیل
رفیق رنجم تا عشق با منست رفیق
[...]
ولایت مه شعبان به روزه شد تحویل
بدل شد این مه با آز و اینت نیک بدیل
به امر باری شیطان شدست بسته به بند
زبان خلق گشاده شدست بر تهلیل
چو نار در دل کفار و نور در مسجد
[...]
رسید عید همایون و روزه کرد رحیل
به جام داد فلک روشنایی از قندیل
چو روشنایی قندیل بازگشت به جام
سزدکه من به غزل بازگردم از تهلیل
غزل ز بهر غزالی غزاله رخ گویم
[...]
سپیده دم که بر آمد خروش بانگ رحیل
برفت پیش سرشک من آب دجله و نیل
جهان ز گریه ام از آب گشت مالامال
ز سوز سینه ام آتش گرفت میلامیل
هلاک من چون بوقت وداع خواهد بود
[...]
وجیه دین محمد امیر اسماعیل
که رزق خلق خدا را کف تو گشت کفیل
گشاده است ز دست تو دجله احسان
چنانچه چشمه زمزم ز پای اسماعیل
سواد باصره سائلان کند روشن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.