خدایگانا ، سی سال شد که من بنده
غلام صدر توام ، مادح جناب توام
بشرق و غرب جهان ، هر کجا کشی رایت
منم نخست که در خدمت رکاب توام
پس از لطایف صنع خدای عز و جل
چنانکه هستم زنده بنان و آب توام
ز قول و فعل من آخر چه در وجود آمد؟
که مستحق سؤال تو و جواب توام
ملوک دهر ندارند باعتاب تو تاب
من ضعیف چه اندر خود عتاب توام؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر به خداوند اشاره میکند و از بندگی و خدمت خود به او در طول سی سال سخن میگوید. او خود را غلام و مادح خدا میداند و میگوید که هر جا که پرچم خدا برافراشته شود، او اولین کسی است که در خدمت او خواهد بود. او همچنین به لطافتهای آفریدگار اشاره کرده و میگوید که خود را از ساختههای او میداند. شاعر از این که در مورد او سوالی از جانب خدا شود، ابراز شگفتی میکند و به ضعف خود در مقایسه با قدرت و عظمت خدا اشاره میکند. در نهایت، به این موضوع میپردازد که پادشاهان زمان قادر به تحمل عظمت خداوند نیستند و او در مقابل خداوند احساس کوچکی میکند.
هوش مصنوعی: ای خداوند بزرگ، سی سال است که من بنده و غلام مقام و جایگاه تو هستم و همیشه در وصف و مدح تو سخن میگویم.
هوش مصنوعی: در هر نقطهای از شرق و غرب دنیا که بروی، من با پرچمت همراه و اولین کسی هستم که در خدمتت هستم.
هوش مصنوعی: من با تمام زیباییها و هنرنماییهای آفرینش خداوند، همانطور که هستم، زنده و با نشاط هستم و به آب و زندگی تو وابستهام.
هوش مصنوعی: من از گفتهها و کارهایم چه نتیجهای به وجود آمده است؟ که هم اکنون سزاوار سؤال تو و پاسخ تو هستم.
هوش مصنوعی: زمانه به حاکمانش قدرتی ندارد، حال من ضعیف را به خاطر خشم تو چطور در خود تحمل کنم؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.