سپیده دم که بر آمد خروش بانگ رحیل
برفت پیش سرشک من آب دجله و نیل
جهان ز گریه ام از آب گشت مالامال
ز سوز سینه ام آتش گرفت میلامیل
هلاک من چون بوقت وداع خواهد بود
بقصد جان من ای ساربان مکن تعجیل
مگر بشهر شما پادشه منادی کرد
که هست خون غریبان مباح و مال سبیل
کشندگان گرفتار قید محنت را
مواخذت نکند هیچکس بخون قتیل
طواف کعبه عشق از کسی درست آید
که دیده زمزم او گشت و دل مقام خلیل
بگفتگوی رقیب از حبیب روی متاب
رضای خصم بدست آر و غم مخور ز وکیل
گر از لبم شکری می دهی ز طرّه بپوش
چرا که کفر نماید کرم بنزد بخیل
زبور عشق تو خواجو بر آن ادا خواند
که روز عید مسیحا حواریان انجیل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از احساس عمیق درد و جدایی خود در صبحی غمانگیز میگوید. او با استفاده از تصاویری مثل آب دجله و نیل و اشعار عاشقانه، نشان میدهد که جهان از اشکهای او پر شده و دلش آتش گرفته است. شاعر از ساربان میخواهد که در حرکت خود عجله نکند و به یاد میآورد که در شهر او، خون بیگناهان بیمجازات است. او به محبت و عشق اشاره میکند و بر اهمیت واقعی عشق در زندگی تأکید میکند. در نهایت، شعر بر دشواریهای عشق، رضایت از دشمن و فریب لبان زیبای محبوب تأکید دارد.
هوش مصنوعی: وقت صبح که روشن شد، صدای حرکت کاروان به گوش میرسید و اشک من به اندازه آب دجله و نیل جاری بود.
هوش مصنوعی: جهان به خاطر گریهام پر از آب شد و به خاطر سوز دل من، آتش گرفت و در حال سوختن است.
هوش مصنوعی: من در زمانی که وداع میکنم، به هلاکت میرسم، پس ای سوار، برای جان من عجله نکن.
هوش مصنوعی: آیا در شهر شما اعلام کردهاند که خون بیگناهان و اموال مسافران حلال است؟
هوش مصنوعی: کسانی که در دام مشکلات و رنجها گرفتارند، هیچکس را بر سر قتل کسی مؤاخذه نمیکند.
هوش مصنوعی: کسی که در جستجوی عشق واقعی است، باید چشمی عمیق و دلی که مقام ابراهیم را درک کرده باشد، داشته باشد. تنها این افراد میتوانند به دور کعبه عشق بگردند و به عظمت آن پی ببرند.
هوش مصنوعی: با رقیب خود درباره دوست صحبت نکن و به خوشایند دشمن توجه کن؛ نگران وکیل هم نباش.
هوش مصنوعی: اگر از لبان من شیرینیای میچشی، پس چرا موهایت را میپوشانی؟ زیرا در این صورت، میتواند به خوبی و سخاوت و بخشش من بیاحترامی کند و آن را در برابر حسودان کافر جلوه دهد.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زیبایی و عمق عشق اشاره دارد و میگوید که عشق تو همانند نوای زیبا و دلنشینی است که در روز عید مسیح به حواریون انجیل خوانده میشود. این عشق، شگفتانگیز و متعالی است و تاثیری مشابه به یک جشن و رویداد مهم در تاریخ دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تنم به گونه نال و دلم به گونه نیل
جهان ز نیلم نال و روان ز نالم نیل
چو نیل چشم منست از گریستن شب و روز
چراست جای نهنگ اندر آن دو چشم کحیل
رفیق رنجم تا عشق با منست رفیق
[...]
ولایت مه شعبان به روزه شد تحویل
بدل شد این مه با آز و اینت نیک بدیل
به امر باری شیطان شدست بسته به بند
زبان خلق گشاده شدست بر تهلیل
چو نار در دل کفار و نور در مسجد
[...]
رسید عید همایون و روزه کرد رحیل
به جام داد فلک روشنایی از قندیل
چو روشنایی قندیل بازگشت به جام
سزدکه من به غزل بازگردم از تهلیل
غزل ز بهر غزالی غزاله رخ گویم
[...]
جمال دین پیمبر ، تو آن سر افرازی
که نیست بمعالی و مکرمات عدیل
سداد رأی تو در گرد ملک حصن حصین
جناح عدل تو بر اهل شرک گشته دلیل
بجنب حلم تو احنف شده سفیه سفیه
[...]
وجیه دین محمد امیر اسماعیل
که رزق خلق خدا را کف تو گشت کفیل
گشاده است ز دست تو دجله احسان
چنانچه چشمه زمزم ز پای اسماعیل
سواد باصره سائلان کند روشن
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.