ای در تو مقصد اهل هنر
بر در تو حادثه نکند گذر
منهزم از خلق تو خیل فساد
منتظم از نطق تو عقد گهر
خدمت تو پیشهٔ هر کامگار
حضرت تو کعبهٔ هر نامور
رایت ایمان بتو شد مرتفع
آیت احسان بتو شد مستقر
در دل تو مایهٔ علم علی
بر در تو سایهٔ عدل عمر
طبع تو در پیکر دانش روان
کف تو در دیدهٔ بخشش بصر
مجلس محروس تو کهف هدی
درگه مأنوس تو حصن بشر
صیت تو اندر همه عالم علم
نام تو اندر همه گیتی سمر
ای شده با قدر تو گردون زمین
وی شده با دست تو دریا شمر
طایع فرمان تو گشته قضا
تابع پیمان تو گشته قدر
همت والای تو رشک نجوم
نکتهٔ زیبای تو شرم درر
مکرمت از کف تو صافی زلال
مملکت از جاه تو عالی خطر
حشمت تو بیضهٔ حق را پناه
گفتهٔ تو روضهٔ دین را مطر
کوشش تو غارت جان و روان
بخشش تو آفت زر و گهر
از دل تو دانش و دین ملتمس
وز کف تو زر و گهر منتظر
خدمت تو منبع نامست و نان
حضرت تو معدن فخرست و فر
دولت احباب تو از به بهست
حالت اعدای تو از بد بتر
گنبد عالی بر تو منخفض
عالم کامل بر تو مختصر
تا بود اندر فلک اوج نجوم
تا بود اندر مدر اصل شجر
بهرهٔ احباب تو بادا طرب
قسمت اعدای تو بادا ضرر
قالب بد گوی تو زار و نزار
خانهٔ بد خواه تو زیر و زبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به ستایش و عظمت شخصیت بزرگی اشاره دارد که در نظر اهل هنر و علم، مقصد و محور زندگی آنهاست. شاعر بر اهمیت و برکت وجود این شخص تأکید میکند، به گونهای که او را کعبه دانش و مظهر ایمان میداند. در ادامه، ویژگیهای برجسته این شخصیت از جمله علم و فضل، بخشش و عدالت، و ولایت الهی بیان میشود. شاعر به پیروزی و شکوه این شخصیت در برابر فساد و ناپاکیهای اجتماعی اشاره میکند و بر این نکته تأکید دارد که تلاشها و نعمتهای او موجب رفع مشکلات و گسترش دانش و دین در جامعه شده است. در نهایت، از قدرت و تأثیر این شخصیت بر دنیای خارج و اهمیت او در سرنوشت مردم یاد میشود، به طوری که دوستانش را به سعادت و دشمنانش را به نابودی میکشاند.
هوش مصنوعی: ای تو، مقصد و هدف هنرمندان، بر در تو هیچ حادثهای رخ نخواهد داد.
هوش مصنوعی: من شکست خوردهام از دیوانگیهای تو و از سخنان تو، زنجیرهای از مشکلات و فساد به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: هر موفقیتی در زندگی من به تو وابسته است، تو همانند کعبهای هستی که همهی بزرگنامان به آن نگاهی دارند و به سوی آن میآیند.
هوش مصنوعی: ایمان به تو به اوج خود رسید و آیات لطف و رحمت تو در زندگیام ثابت و پایدار شد.
هوش مصنوعی: در دل تو، دانش علی وجود دارد و در کنار تو، سایهٔ انصاف و عدل عمر قرار دارد.
هوش مصنوعی: ذاتی که تو داری در دل علم جاری است و بینش تو در چشم، مملو از بخشش و عطا میباشد.
هوش مصنوعی: مجلس تو به مانند پناهگاهی است که هدایت و راهنمایی در آن وجود دارد. این محل برای انسانها امنیت و آرامش را فراهم میکند.
هوش مصنوعی: شکوه و آوازهات در عالم علم و دانش پیچیده است و نامت در تمام دنیا معروف و شناخته شده است.
هوش مصنوعی: تو به قدری عظیم و با ارزش هستی که زمین به خاطر تو به دوران آمده و دریا به دست تو مانند شمشری ساخته شده است.
هوش مصنوعی: سرنوشت فرمان تو را میپذیرد و تقدیر به عهد و پیمان تو عمل میکند.
هوش مصنوعی: عزم و ارادهی بلند تو باعث حسادت ستارههاست و زیبایی خاص تو باعث خجلت دُرّهای درخشان است.
هوش مصنوعی: احسان و نیکویی تو همچون آب زلالی است که کشور را از وجود تو عالی و با ارزش میکند.
هوش مصنوعی: عظمت تو همچون حمایت از حق است و سخن تو همچون باران رحمت بر دیانت و دین را آبیاری میکند.
هوش مصنوعی: تلاش و کوشش تو باعث آسیب دیدن جان و روح دیگران میشود و عطا و بخشش تو میتواند برای طلا و جواهر خطرناک باشد.
هوش مصنوعی: از دل تو دانش و دین طلب میکنم و در انتظار هستم تا از دستان تو طلا و جواهر بیابم.
هوش مصنوعی: من به تو خدمت میکنم که تو منبع بزرگی هستی و از دسترنج تو، در حقیقت، فخر و افتخار به دست میآید.
هوش مصنوعی: دوستیهای تو بهشتی است و حالتی که از دشمنی تو پدید میآید بدتر از هر بدی است.
هوش مصنوعی: تو در اوج عظمت و بلندی قرار داری، در حالی که دیگران در پایینتر از تو هستند؛ تمام ویژگیهای یک انسان کامل، در وجود تو به صورت فشرده و مختصر تجلی یافته است.
هوش مصنوعی: تا زمانی که ستارهها در آسمان در اوج خود باشند، درختان نیز از ریشه خود در زمین وجود خواهند داشت.
هوش مصنوعی: خوشی و شادی برای دوستان تو باشد و ضرر و آسیب نصیب دشمنان تو.
هوش مصنوعی: چهرهٔ زشت تو به شدت ناراحت و بیحالت است و خانهٔ کسی که به تو خیانت کرده در وضعیت نابسامانی قرار دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز ابر سیهروی سمنبوی راد
گیتی گردید چو دارالقرار
روز خورست ای به دو رخ همچو خور
تافت خور از چرخ فلک باده خور
باده خور و نیز مرا باده ده
خوبی احوال زمانه نگر
عدل جهاندار ملک ارسلان
[...]
گر نکشی سر ز برم ای پسر
عمر برم با تو به شادی بسر
ور ببری پای خود از دام من
دست من و دامن تو ای پسر
بر سمن از مورچه داری نشان
[...]
گر سخن راست بود جمله دُر
تلخ بود تلخ که الحقُ مُر
رحم کن ار زخم شوم سر به سر
مرهم صبرم ده و رنجم ببر
ور همه در زهر دهی غوطهام
زهر مرا غوطه ده اندر شکر
بحر اگر تلخ بود همچو زهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.