گر نکشی سر ز برم ای پسر
عمر برم با تو به شادی بسر
ور ببری پای خود از دام من
دست من و دامن تو ای پسر
بر سمن از مورچه داری نشان
بر قمر از غالیه داری اثر
مورچه را چند نهی بر سمن
غالیه را چند کشی بر قمر
بر رخت از زنگ سپاه آورند
سر به سر افسونگر و افسانه بر
روز و شب از بهر فسون و فسوس
کرده زبان در دهن یکدگر
مردم درویش توانگر شود
چون رسدش دست به سیم و به زر
گشت به زرینرخ و سیمینسرشک
عاشق درویش تو درویش تر
ای جگرم خسته به تیر مژه
کرده خم زلف دلم را سپر
گر نبدی در خم زلفت دلم
کوفته و خسته شدی خون جگر
من چو بگریم گهر آرم ز چشم
تو چو بخندی ز لب آری شکر
هست تو را یک شکر از من دریغ
نیست دریغ از تو مرا صد گهر
خون دل از دیده گشادی مرا
تاکه به بیداد ببستی کمر
داد من از تو نستاند به حق
جز شرفالملک شه دادگر
خواجه ابوسعد محمد که هست
صدر فلک همت خورشید فر
بار خدایی که از او شاکرند
بار خدایان جهان سر به سر
هست سرشته دل و جان و تنش
از کرم و از خرد و از هنر
در همه علمیش نیابی نظیر
گر کنی اندر همه عالم نظر
از قِبَل خدمت درگاه او
رشک برد هر نفسی پا به سر
وز قِبَل دیدن دیدار او
گوش و زبان را حسد است از بصر
ای کَرَمت بحری زرّین بخار
ای قلمت ابری مشکین مطر
لفظ تو دُرّست و معانی صدف
رای تو جان است و معالی صور
باغ ادب را سخن توست بار
تخم سخا را کرم توست بر
روشنی از سِرّ تو دارد ملک
زیرکی از بِرّ تو دارد بشر
هر چه تو نپسندی باشد هبا
هر چه تو نپذیری باشد هدر
دُر ثمینی تو که هر سروری
پیش تو باشد ز قیاس حجر
بحر محیطی تو که هر مهتری
پیش تو باشد ز شمار شَمَر
دیو گر از مهر تو جوید نشان
حور گر ازکین تو یابد خطر
آن ز سقر آید سوی جنان
این ز جنان آید سوی سقر
ای شرف ملک شهی کاو گرفت
ملک ز انطاکیه تا کاشغر
گرد برآورد بدو تاختن
دولتش از خاور و از باختر
در کف او تیغ کلید قضا است
درکف تو کلکْ کلید قدر
کلک تو مرغی است شگفت و بدیع
از شَبَه منقارش و از سیم پر
گفتن او مشکل و رفتن نگون
خوردن او عنبر و زادن دُرَر
زرد و بدو روضهٔ سیراب سبز
خشک و ازو گلبن اقبال تر
از سخن آگاه و نداند سخن
وز فَکَر آگاه و نداند فَکَر
جنبش او ساکنی شرق و غرب
شورش او ایمنی بحر و بر
بسته میان است ولیکن ز خیر
بر همه آفاق گشادست در
بار خدایا به ره شاعری
هست مرا دولت تو راهبر
خاطر من پر سخن مدح توست
نکته بر و برگ و معانی ثمر
بر شجر خاطرم ار بشمری
مدح تو بیش است ز برگ شجر
دفترم از مدح تو آکنده شد
کیسه تهی گشت ز خرج سفر
از طربت باد مدد بر مدد
وز ظفرت باد نفر بر نفر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان احساسات عشق و محبت میپردازد. شاعر به عشق خود اشاره میکند و از زیباییها و ویژگیهای معشوق سخن میگوید. او به قدرت و ارزش معشوقش و نیز به بینظیر بودن او در علم و هنر تاکید دارد. شاعر همچنین از آرزوها و تجارب شخصی خود در رابطه با عشق سخن میگوید و از معشوق میخواهد که یاریاش کند. شعر در نهایت به تقدیر از معشوق و بیان عشق عمیق شاعر به او میانجامد. به طور کلی، این شعر اثری عاطفی و تأملی در عشق و زیباییهای انسانی است.
هوش مصنوعی: اگر تو سر از بالای من بر نداری، پسر، عمرم را با تو به خوشی میگذرانم.
هوش مصنوعی: اگر پای خود را از دام من ببرى، دست من و دامن تو در دست تو خواهد بود، ای پسر.
هوش مصنوعی: بر روی گل سمن، نشانهای از مورچه وجود دارد و بر روی قمر، تأثیری از عطر و خوشبویی است.
هوش مصنوعی: اگر به چیزی کوچک و ناچیز، مانند کار یک مورچه، توجه و اهمیت بدهی یا بر رویش اصرار کنی، آن کار چه ارزشی دارد؟ و اگر بخواهی در مورد چیزهای بزرگ و زیبا، مانند یک قمر در آسمان، تردید کنی یا آنها را کمارزش کنی، این کار نیز بیفایده است. در نهایت، تمرکز بر چیزهای بزرگ و با ارزش مهمتر از پرداختن به جزئیات ناچیز است.
هوش مصنوعی: بر چهرهات زینت و زیبایی میآورند و همه جا پر از جادو و داستانهای افسونگر است.
هوش مصنوعی: روز و شب به خاطر جادو و فریب، زبانها در دهان یکدیگر مشغول سخن گفتن هستند.
هوش مصنوعی: وقتی که دست درویش به پول و ثروت برسد، او نیز به مانند ثروتمندان میشود.
هوش مصنوعی: عاشق با چهرهای طلایی و اشکهایی نقرهای، بیشتر از تو درویش و بینیاز است.
هوش مصنوعی: ای دلِ رنجور من، با تیر مژهات مرا هدف قرار دادهای و خم زلف تو، از دلم در برابر این تیر محافظت میکند.
هوش مصنوعی: اگر در دام زلف تو نمیبودم، دل من به خاطر عشق و حسرت به شدت زخمی و خسته شده بود.
هوش مصنوعی: وقتی من بگریم، اشکهایم مانند مروارید از چشمان تو بیرون میآید و وقتی تو میخندی، لبهایت شیرینی مانند شکر به همراه دارد.
هوش مصنوعی: من از تو هیچ چیزی کم نمیگذارم، اما تو برای من ارزش و زیبایی بسیار زیادی داری.
هوش مصنوعی: از دوری و بی وفایی تو دل شکستهام و چشمانم از گریه پر از اشک شده است، چرا که سختیها و ستمهایی که بر من رفته، مرا به زانو درآورده است.
هوش مصنوعی: من از تو چیزی نخواهم گرفت جز حق و انصاف از پادشاه عادلی که شرافت و مقام را به ما عطا کرده است.
هوش مصنوعی: خواجه ابوسعد محمد کسی است که در عرش آسمان مقام والایی دارد و همچون خورشید درخشان است.
هوش مصنوعی: خدای یکتا که همه به او سپاسگزارند، برتری بر تمامی خدایان دیگر جهان دارد.
هوش مصنوعی: دل و جان و تن او از مهربانی، هوش و هنر سرشته شده است.
هوش مصنوعی: اگر در تمامی علمها به جستوجو بپردازی، نخواهی یافت کسی را که شبیه او باشد، اگر در همه جهان به دقت بنگری.
هوش مصنوعی: به علت خدمتگزاری در درگاه او، هر کسی به نحوی آرزو میکند که کاش شرایط او را داشت.
هوش مصنوعی: به خاطر لذت دیدن او، چشم و زبان حسادت میورزند که چرا قدرت احساس و بیانِ این زیبایی را ندارند.
هوش مصنوعی: ای بزرگوار تو مانند دریا هستی که پر از طلاست و قلم تو همچون ابری است که عطر مشک را به باران میآورد.
هوش مصنوعی: کلام تو به درستی و زیبایی مانند مروارید است و معانی آن همچون صدفی است که جان و روح را در بر دارد و جلوههای زیبا و ارزشمند را به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: سخنان تو زیبا و باادب است، مانند باغی سرسبز، و سخاوت و generosity تو مانند دانههایی است که در این باغ کاشته میشود.
هوش مصنوعی: آسمان و زمین به برکت وجود تو روشن و هوشمند شدهاند؛ ملائک از رازهای تو بهرهمند هستند و انسانها نیز از خوبیها و نیکیهای تو برخوردارند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که تو نداشته باشی یا نپسندی، بیارزش است و هر آنچه را که نپذیری، بیفایده خواهد بود.
هوش مصنوعی: تو همچون دُر ثمین هستی که هیچ سروری نمیتواند خود را با تو مقایسه کند.
هوش مصنوعی: تو همچون دریایی هستی که هر کسی که به پیش تو بیاید، در شمار تو جا نمیگیرد.
هوش مصنوعی: اگر دیو از محبت تو نشانی جستجو کند، حور هم از دشمنی تو خطر میبیند.
هوش مصنوعی: یکی از آنها از جهنم به بهشت میآید و دیگری از بهشت به جهنم میرود.
هوش مصنوعی: ای عزت و بزرگی پادشاهی که سلطنتش از انطاکیه تا کاشغر گسترده شده است.
هوش مصنوعی: دولت او از سمت شرق و غرب به سرعت در حال پراکنده شدن و ناپدید شدن است.
هوش مصنوعی: در دست او تیغی است که سرنوشت را رقم میزند و در دست تو قلمی است که سرنوشت تو را خلق میکند.
هوش مصنوعی: پرندهای که تویی، زیبایی بینظیری دارد. منقار تو شبیه و خاص است و پرهای تو همچون نقرهای درخشان میدرخشد.
هوش مصنوعی: عبارت به این معناست که بیان کردن او کار دشواری است و رفتن به سوی او منجر به نابودی میشود، در حالی که وجود او همانند عنبر خوشبویی است و از او چیزهای ارزشمندی به دست میآید.
هوش مصنوعی: در اینجا به توصیف یک مکان زیبا و سرسبز پرداخته شده است، جایی که زمین خشک و بیحالت است، اما در عوض، فضایی پر از گلهای خوشبو و شاداب وجود دارد که نویدبخش شادی و خوشاقبالی است.
هوش مصنوعی: کسی که از گفتار باخبر است اما نمیتواند صحبت کند، و کسی که از فکر آگاه است اما نمیتواند اندیشهاش را بیان کند.
هوش مصنوعی: حرکت او در عین حال که آرامش را در شرق و غرب به ارمغان میآورد، شورش و تغییر را در دریا و خشکی به وجود میآورد.
هوش مصنوعی: در اینجا سخن از وجود دروازهای است که در ظاهر بسته به نظر میرسد، اما به نوعی خیر و خوبی از آن به تمامی جهان سرازیر میشود و در واقع، این دروازه منبعی از برکات و نیکوییهاست.
هوش مصنوعی: پروردگارا، در مسیر شاعری به من نعمتی عطا کن که تو را به عنوان راهنما داشته باشم.
هوش مصنوعی: ذهن من مملو از مدح و ستایش توست؛ نکات و معانی ارزشمندی در آن نهفته است.
هوش مصنوعی: اگر بخواهی مدح و ستایش تو را شمارش کنم، تعدادش از برگهای درخت بیشتر خواهد بود.
هوش مصنوعی: دفتر من پر از ستایشهای تو شد، لیکن کیسهام از خرج سفر خالی گردید.
هوش مصنوعی: از خاک تو خوشی و شادی به من میرسد و از پیروزیات، بدیها از من دور میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ز ابر سیهروی سمنبوی راد
گیتی گردید چو دارالقرار
روز خورست ای به دو رخ همچو خور
تافت خور از چرخ فلک باده خور
باده خور و نیز مرا باده ده
خوبی احوال زمانه نگر
عدل جهاندار ملک ارسلان
[...]
ای در تو مقصد اهل هنر
بر در تو حادثه نکند گذر
منهزم از خلق تو خیل فساد
منتظم از نطق تو عقد گهر
خدمت تو پیشهٔ هر کامگار
[...]
گر سخن راست بود جمله دُر
تلخ بود تلخ که الحقُ مُر
رحم کن ار زخم شوم سر به سر
مرهم صبرم ده و رنجم ببر
ور همه در زهر دهی غوطهام
زهر مرا غوطه ده اندر شکر
بحر اگر تلخ بود همچو زهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.