ای رایت مبارک تو آیت ظفر
اقبال را جناب رفیع تو مستقر
مر ملک را سداد تو چون جسم را روان
مر شرع را رشاد تو چون چشم را بصر
آثار تو شدست بفرزانگی مثل
و اخبار تو شدست بمردانگی سمر
در امر و نهی، تابع فرمان تو قضا
در حل و عقد طالع پیمان تو قدر
عزم ترا ز فتح مدد از پی مدد
رای ترا ز سعد حشر از پی حشر
چرخیست طبع تو که هنر باشدش نجوم
ابریست دست تو که گهر باشدش مطر
از کین تو رحیق مخالف شده حریق
وز مهر تو شرنگ موافق شده شکر
در قرب و بعد تو همه اسباب عز و ذل
در لطف و عنف تو همه ابواب خیر و شر
از شربت فریب تو افلاک در هراس
وز ضربت نهیب تو ایام بر حذر
اسلام را نظام همه از بقای تست
آری نظام تن بو اندر بقای سر
روز سخا و روز وغا پیش دست تو
نی مال را محل و نه بدخواه را خطر
چون بر گرفت دست تو شمشیر انتقام
از هیبت تو دست فلک بفگند سپر
آبست راحت جگر خلق و پس چرا
پیکان همچو آب تو شد آفت جگر؟
چون تو بسوی خطهٔ اعدا سفر کنی
ارواحشان ز خطهٔ ابدان کند سفر
از بهر آنکه تا کند ارواحشان نزول
مالک زند خیام عقوبات در سقر
ای تو بعقل و شرع شده داور جهان
وی تو باصل و فرع شده مفخر بشر
تا عدل تو بگشت در آفاق پاسبان
یک لحظه چشم فتنه نیاسود از سهر
نی مر گل سعادت جاه ترا ذبول
نی مر شب شقاوت خصم ترا سحر
در عقد خاندان تو ، ای شاه روزگار
افزود روزگار یکی قیمتی گهر
تو چرخ دولتی و جهان را همی زتو
هر ساعتی پدید شود کوکبی دگر
زین گل که شد شکفته ببستان ملک تو
زینت گرفت عرصهٔ آفاق سر بسر
افروخته چو چرخ شد اکناف شرق و غرب
آراسته چو خلد شد اطراف بحر و بر
در طالعش دلایل شاهی مبینست
آری ازین شجر نبود جز چنین ثمر
گردون سالخورده بدین دیدهای تیز
هرگز ندید چون تو پدر با چنین پسر
واجب چنان کند که سپارد سریر ملک
گیتی بران پسر که مرو را تویی پدر
در هر هنر سوار جهانی و بی خلاف
فرزند تو نظیر تو باشد بهر هنر
از پشت پیل چیست بجز پیل ملتمس؟
وز صلب شیر چیست بجز شیر منتظر؟
از جای در چه آید الا حصول در ؟
وز جان زر چه آید الا وجود زر؟
در حق خاندان تو حق را عنایتیس
خواهدکه انقراض نیابد بران گذر
هر ساعتی همی کند از بهر این سبب
اخوان تو فزونتر و اولاد بیشتر
این ملک ماند خواهد درخاندان تو
تا روز رستخیز و سخن گشت مختصر
در مدح خاندان تو ، شاها ضمیر من
هنگام نظم و نثر درختیست بارور
از نکتهای بکر مرو را همیشه برک
وز عقدهای سحر مرو را همیشه بر
ذکرم ببر و بحر عیانست ، همچو شمس
شعرم بشرق و غرب روانست چون قمر
از نسج طبع من همه گیتی پر از حلل
وز موج علم من همه عالم پر از درر
چون بی نظیر گشتم در مدح تو سزاست
در من اگر بچشم عنایت کنی نظر
آثار اهل ملک باشعار اهل نظم
باقی بماند کالنقش فی الحجر
از من بخر ثنا ، که بود دست تو مرا
ذکر علی الدوام بانعام ماحضر
معلوم رأی تست که : بودند بی قیاس
در روزگار دولت محمود دادگر
مردان با مهابت و گردان کامگار
میران با سیاست و شاهان نامور
جملهٔ بهینه وار برفتند از جهان
هم صیتشان هبا شد و هم ذکرشان هدر
کس نام هیچ مرد نداند از آن گروه
کس یاد هیچ شخص نیارد از آن نفر
از عنصری بماند وز امثال عنصری
تا روز حشر سیرت محمود مشتهر
والا امیر داد ، که در باب ملک بود
کردار او ستوده و گفتار معتبر
امداد مال او شده بیرون زشرح و وصف
و اعداد جیش او شده افزون ز حد و مر
چون انتقال کرد بسوی جوار حق
در حال از آن سپاه و خزاین نماند اثر
گر شعر بوالمعالی حاصل نداشتی
کی دادی از معالی او بعد ازو خبر؟
در جمله نام نیک بقای مخلدست
فانیست مال ، مال بده ، نام نیک خر
چندین هزار مال بجهان می دهند
تا خوش زنید یک دو نفس در جهان مگر
ارباب فضل را ز پی عمر جاودان
گر تربیت کنند ، نباشد در آن ضرر
تا از زمین همی متصاعد شود بخار
تا در هوا همی متطایر شود شرر
بادا بزیر رایت تو فتح را مکان
بادا بپیش درگه تو بخت را مقر
داده جهان ، بدانچه تو پیمان کنی ، رضا
بسته فلک ، در آنچه تو فرمان دهی ، کمر
اخوان تو بجاه تو در عز و در شرف
و اولاد تو بعون تو با فتح و با ظفر
پذیرفته از تو قربان ، فرخنده بر تو عید
تو در امان زآفت و بد خواه درخطر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به مدح و ستایش شاه و خاندان او میپردازد و ویژگیهای مثبت و عظمت آنها را بیان میکند. شاعر به قدرت و حکمت شاه اشاره میکند و او را دلیل بقای اسلام و عدالت در جامعه میداند. همچنین به هنر و فضائل خاندان او اشاره کرده و برایشان آیندهای روشن و پایدار پیشبینی میکند. در این مدح، تأکید بر فتوحات و موفقیتهای نظامی و سیاسی خاندان شاه نیز مشهود است. شاعر در نهایت، خواهان دوام نام نیک و یاد این خاندان در تاریخ میشود.
هوش مصنوعی: ای پرچم تو نشانه پیروزی و موفقیت است، و جناب رفیع تو در جایگاه بلند و والاست.
هوش مصنوعی: ملک را با وجود تو شاداب و سرزنده میدانیم، همانطور که جسم با جان زنده است. همچنین، شرع و قوانین دین را با هدایت تو روشن و واضح مییابیم، مانند اینکه چشم با بیناییاش حقیقت را میبیند.
هوش مصنوعی: آثار و نشانههای تو مانند زیبایی و جلوهای شگفتآور است و سخنان و اطلاعات درباره تو همچون نمادی از بزرگمردی و شجاعت میدرخشد.
هوش مصنوعی: در تصمیمگیریها و دستورات، تابع ارادهی تو هستم و در گرهگشاییها و انتخابها، سرنوشت به پیمان تو وابسته است.
هوش مصنوعی: ارادهات را برای پیروزی تقویت کن و از کمکها استفاده کن، تا همواره در روز قیامت به خوشبختی برسی.
هوش مصنوعی: سرشت و طبع تو به گونهای است که هنر به آن شباهت دارد، مانند ستارگانی که در آسمان میدرخشند. همچنین، دستان تو همچون ابری هستند که باران مروارید به زمین میریزد.
هوش مصنوعی: از دشمنی تو آتش بهپا شده و وقتی که مهر و محبت تو وجود دارد، شیرینی و خوشبختی برقرار است.
هوش مصنوعی: در نزدیکی و دوری تو، همه چیز باعث عزت و ذلت است، و در نیکی و بدی، همه درهای خوبی و بدی به لطف و خشم تو باز میشود.
هوش مصنوعی: به خاطر عطر فریبنده تو، آسمانها در نگرانیاند و به خاطر تندی و قدرت تو، روزها احتیاط میکنند.
هوش مصنوعی: اسلام، نظامی است که همه چیز در آن به بقای تو وابسته است. بله، نظام تن در ادامهی سر به وجود میآید.
هوش مصنوعی: روز بخشندگی و جنگ که در دست توست، نه مال اهمیت دارد و نه از دشمن باید ترسید.
هوش مصنوعی: وقتی که تو شمشیر انتقام را به دست میگرفتی، به قدری از قدرت و شدت تو ترسید که آسمان سپر خود را رها کرد.
هوش مصنوعی: آب، برای دل و جان مردم مایه آرامش و راحتی است، اما چرا تیرهایی که به مانند آب هستند، برای دل و جان آنان آسیبرسان شدهاند؟
هوش مصنوعی: زمانی که تو به سوی سرزمین دشمنان سفر کنی، ارواح آنان نیز از بدنهایشان جدا میشوند و به آنجا میروند.
هوش مصنوعی: این بیت به این مفهوم اشاره دارد که برای آنکه روحها به پایین بیایند و از عذابی که مالک در دوزخ میدهد رهایی یابند، باید شرایطی فراهم شود. به طور کلی، به معانی عذاب و رنجی که در جهان دیگر انتظار روحها را میکشد پرداخته شده است.
هوش مصنوعی: تو ای داور جهانی که به عقل و شرع معروفی، و تو ای اصل و فرع که افتخار بشر هستی.
هوش مصنوعی: تا زمانی که عدل و انصاف تو در جهان حاکم باشد، آرامشی در چشم فتنه و فساد دیده نمیشود و هرگز فرصتی برای بروز آنها فراهم نمیشود.
هوش مصنوعی: اگرچه گل سعادت تو پژمرده میشود، اما شب شقاوت و بدبختی هیچگاه نمیتواند تو را شکست دهد.
هوش مصنوعی: ای شاه روزگار، در پیوند خاندان تو، زمان یک گوهر با ارزش را به این اتحاد افزوده است.
هوش مصنوعی: تو بزرگی و قدرت تو باعث میشود که هر لحظه در دنیا ستارهای جدید و نورانی پیدا شود.
هوش مصنوعی: از این گلی که در باغ تو شکوفا شده، تمام جهان زیبانمایی و زیبایی خود را از آن گرفته است.
هوش مصنوعی: به مانند آتش، شرق و غرب بههم پیوستهاند و زیباییهای آنها شبیه به بهشت شده است در اطراف دریا و سرزمین.
هوش مصنوعی: در سرنوشت او نشانههای پادشاهی دیده میشود، و به راستی از این درخت جز این میوه نمیتواند بود.
هوش مصنوعی: جهان قدیمی و سالخورده با تمام چشمهای تیزبینش، هرگز نظیر تو و پدرت را ندیده است.
هوش مصنوعی: باید به گونهای عمل کنی که پسر، سلطنت و حکومت دنیا را به تو بسپارد، زیرا تو برای او پدر هستی.
هوش مصنوعی: در هر هنری، تو صاحب مقام و دانش هستی و هیچ گونه نقصی در تو وجود ندارد. فرزند تو نیز باید به اندازه تو در آن هنر شایستگی داشته باشد.
هوش مصنوعی: از پشت فیل چه چیزی جز فیل بزرگ و قدرتمند پیدا میشود؟ و از صلب شیر، یعنی درون شیر، چه چیزی جز شیر آماده شده و منتظر دیده میشود؟
هوش مصنوعی: از کجا میتوان بهرهای گرفت جز از آنچه که وجود دارد؟ و از روح طلا چه چیزی میتواند به وجود آورده شود جز خود طلا؟
هوش مصنوعی: خاندان تو به قدری شایستهاند که همیشه مورد توجه و محبت قرار خواهند داشت و این محبت باعث میشود که نام و یادشان همیشه باقی بماند و فراموش نشود.
هوش مصنوعی: هر لحظه به خاطر این موضوع، برادران تو افزایش مییابند و فرزندان بیشتری به دنیا میآیند.
هوش مصنوعی: این سرزمین تا روز قیامت به خانوادهات تعلق دارد و این مطلب به طور کوتاه بیان شده است.
هوش مصنوعی: در ستایش خانواده شما، ای شاه، ذهن من مانند درختی پربار است که در زمان نوشتن شعر و نثر میروید و شکوفا میشود.
هوش مصنوعی: از رازهای نابی که برای تو هست، همیشه دور باش و از افسونهای جادویی که وجود دارد، همیشه دوری کن.
هوش مصنوعی: ذکر من مانند دریایی نمایان است که همه جا را فراگرفته. شعر من همچون خورشیدی است که در شرق و غرب میتابد، مانند ماهی که در شب میدرخشد.
هوش مصنوعی: از خلاقیت و ذوق من، همه جهان پر از زیباییها و لطافتهاست و از علم و دانش من، تمام عالم پر از جواهرات گرانبها و ارزشمند است.
هوش مصنوعی: وقتی در ستایش تو به یکتایی میرسم، شایسته است که به من لطفی کنی و نگاهی به من بیندازی.
هوش مصنوعی: آثار و نشانههای افرادی که در مقام ملّک و سلطنت هستند، مانند شعر و نظم، باید باقی بماند و در دلها و ذهنها حک شود، همانطور که نقشهایی که بر روی سنگ ایجاد میشود، همیشه ماندگار هستند.
هوش مصنوعی: از من ستایش را بخر، زیرا همیشه ذکر تو برای من نعمت و برکت است.
هوش مصنوعی: نظر تو مشخص است؛ در زمان حکومت محمود دادگر، افرادی بودند که نمیتوان آنها را با هیچ معیاری سنجید.
هوش مصنوعی: مردان بزرگ و با وقار، همراه با قدرت و موفقیت، به رهبری مردانی با تدبیر و حکمت میپردازند که به نام و اعتبار شناخته شدهاند.
هوش مصنوعی: همهٔ آنها به آرامی از دنیا رفتند و نام و یادشان به فراموشی سپرده شد.
هوش مصنوعی: هیچ کس از آن گروه نام هیچ مردی را نمیداند و هیچ کس هم یاد هیچ شخصی را نمیکند.
هوش مصنوعی: از وجود افرادی خاص و شایسته، تا روز قیامت، شخصیت و رفتار نیکو و محبوب پیامبر (ص) شناخته و نمايان خواهد بود.
هوش مصنوعی: امیر بزرگ و محترم، که در مسائل حکومتی عملکردش تحسینبرانگیز و سخنانش قابل اعتماد است.
هوش مصنوعی: کمک و یاری او از کلام و توصیف و شمار فراتر رفته و آنچه به او مربوط میشود، به حدی رسیده که قابل بیان نیست.
هوش مصنوعی: زمانی که به سوی نزدیکی خداوند رفت، از آن لشکر و گنجینهها هیچ نشانه و اثری باقی نماند.
هوش مصنوعی: اگر شعر بوالمعالی را نداشتی، چطور میتوانستی از بزرگی و فضیلت او پس از او خبری بدهی؟
هوش مصنوعی: در این عبارت به این نکته اشاره شده است که در زندگی، نام نیک و یاد خوب از انسان، چیزی است که باقی میماند. در عوض، داراییها و مال دنیا زودگذر و ناپایدار هستند. بنابراین، بهتر است که در زندگی به جای جمعآوری مال، در تلاش باشیم تا نام نیک از خود برجا بگذاریم.
هوش مصنوعی: بسیاری از ثروتها را در دنیا به انسان میدهند تا او بتواند چند لحظهای را با خوشی و راحتی زندگی کند.
هوش مصنوعی: اگر از شخصیتهای برجسته و با فضیلت، برای زندگی جاوید و پایدار تربیت صورت بگیرد، در این کار هیچ ضرری نخواهد بود.
هوش مصنوعی: بخار از زمین به هوا میرود و در آسمان به صورت زبانههای آتش پخش میشود.
هوش مصنوعی: ای کاش زیر پرچم تو، پیروزی مکانی پیدا کند و ای کاش در درگاه تو، خوشبختی جایگاهی داشته باشد.
هوش مصنوعی: دنیا بر اساس تعهدات تو شکل میگیرد و آسمان نیز در برابر دستورات تو تسلیم است.
هوش مصنوعی: دوستان و همراهان تو در حالتی خوب و با افتخار هستند و نسل تو نیز به یاری تو با پیروزی و موفقیت ادامه دارد.
هوش مصنوعی: من از تو استقبال میکنم و جانم را فدای تو میکنم. روز عیدت خوش و خرم باشد و در امان از هرگونه آسیب و دشمنی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
سروست و بت نگار من آن ماه جانور
ار سرو سنگ دل بود و بت حریر بر
باری ندانمت که چه خو داری ای پسر
تا نیستی مرا و ترا هیچ درد سر
همچون مه دو هفته برون آیی از وثاق
همچون مه گرفته درون آییم ز در
رغم مرا چو سرکه مکن چون بمن رسی
[...]
اخگر هم آتشست ولیکن نه چون چراغ
سوزن هم آهنست ولیکن نه چون تبر
کلکش چو مرغکیست دو دیده پر آب مشک
وز بهر خیر و شر زبانش دو شاخ وتر
آن سوسن سپید شکفته به باغ در
یک شاخ او ز سیم و دگر شاخ او ز زر
پیراهنیست گویی دیبا ز شوشتر
کز نیل ابره استش و از عاج آستر
تا بیشتر زند بدلم عشق نیشتر
باشد مرا بمهر بتان میل بیشتر
اندیشه یکی پسر اندر دلم فتاد
هرگز نیامده ببر من چنو پسر
تا عشق آن پسر بسرم بر نهاد رخ
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.