در نکو عهد سلیمان زمان
خسروی کاو کرده ملک از ظلم، پاک
در زمان او ندارد ذره یی
کبک از شهباز و میش از گرگ، باک
کیست نبود بهر عمر و دولتش
جمله تن، دست دعا مانند تاک؟!
بنده اش نواب «زینل خان »، که هست
خصم شاه از دست تیغش سینه چاک
خان عالیشان، که پیش همتش
کوه ها یکسر نماید چون مغاک
کرد این دلکش عمارت را بنا
بهر کسب فیض از این ارواح پاک
هست از بس فیضناک این خوش مکان
گشت تاریخش «مکانی فیضناک »
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ابله و فرزانه را فرجام خاک
جایگاه هر دو اندر یک مغاک
مردهایام میروم بر روی خاک
زنده گردان جانم ای جانبخش پاک
این بگفت و رفت در دَم زیر خاک
آن کنیزک شد ز عشق و رنج پاک
هر یک از جایی دگر تشویش ناک
لیک در جمعیت از تشویش پاک
روح تو آبست و نفست همچو خاک
زین دو جوهر زاید این فرزند پاک
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.