پردگی نیست عطا، گر همه پنهان باشد
رعد ابر کرم آوازه احسان باشد
جمع با ثروت دنیا نشود، خاطر جمع
مال چون جمع شود، خواب پریشان باشد
بجز از نرمی و سختی نشود کاری راست
تیر را کارگری از پر و پیکان باشد
پادشاهست، فقیری که بدرها ندود
نیست کمتر ز سر آن پاکه بدامان باشد
گر بخود ساخته یی، پادشه وقت خودی
افسر تارک درویش، گریبان باشد
توبه تنها نه پشیمانی کس از گنه است
باید از زندگی خویش پشیمان باشد
دورم از وصل تو، اما بدل آن سر زلف
همه شب در نظرم خواب پریشان باشد
عمل چرکن دنیا، نبود جز صوتی
این گلستان همه چون کار گلستان باشد
رفت واعظ چو جوانی، پس ازین لایق ما
آه سرد و رخ زرد و دل بریان باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بررسی مفهوم واقعی ثروت، خوشبختی و توبه میپردازد. شاعر با بیان اینکه فقر واقعی در دل کسی است که در دنیا، ثروت بیمعنا دارد، به اهمیت نرمی و سختی در زندگی اشاره میکند. او معتقد است که پادشاه واقعی کسی است که درک عمیقی از زندگی داشته باشد و از خطاهای خود پشیمان گردد. دوری از معشوق و خوابهای پریشان نیز از دیگر مضامین شعر است. به نوعی، این اشعار به مرور احساسات عمیق انسانی و چالشهای زندگی میپردازد و نشان میدهد که حتی در میان ثروت، انسانها ممکن است احساس نارضایتی کنند.
هوش مصنوعی: بخشش و سخاوت به خودی خود ارزشمند است، حتی اگر کاملاً درخشان و نمایان نباشد. مانند اینکه اگر رعد و برق به نرمی و آرامی بزند، نشاندهندهی وجود باران و کمکها است.
هوش مصنوعی: اگر با ثروت دنیا جمع نشوید، دیگر آرامش نخواهید داشت. حتی اگر مال و ثروت جمع کنید، خواب راحتی نخواهید داشت.
هوش مصنوعی: برای انجام هر کاری به جز نرمی و سختی، نیاز به مهارت و تلاش است. در این میان، تیر به درستی از پر و پیکان میتواند کار خود را انجام دهد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که گاهی اوقات یک نفر که از نظر اجتماعی در وضعیت پایینتری قرار دارد، میتواند به اندازه یک پادشاه ارزشمند باشد. به عبارت دیگر، اهمیت انسانی و پاکی روح، از مقام و ثروت بالاتر است. هر کسی که اخلاق و دیانت داشته باشد، حتی اگر فقیر باشد، در واقع از یک پادشاه نیز با ارزشتر است.
هوش مصنوعی: اگر خود را ساخته باشی، در زمان خود مانند یک پادشاه خواهی بود و حتی لباس سادهای که بر تن درویش است، نشانهای از مقام تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: توبه تنها به معنای پشیمانی از گناه نیست، بلکه باید از تمامی جنبههای زندگی خود نیز احساس پشیمانی کرد.
هوش مصنوعی: من از وصال تو دور هستم، اما به جایش تمام شب سر زلفت در خواب پریشانی در ذهنم میگذرد.
هوش مصنوعی: عمل و کار در این دنیای پراز زحمت و رنج، جز صدا و نوا نیست. همه چیز در این دنیا مانند کارهایی است که در یک باغ گلستان انجام میشود و باید به زیبایی و لطافت آن توجه کرد.
هوش مصنوعی: پس از رفتن واعظ جوان، حالا دیگر شایستهی ما فقط اندوهی عمیق و چهرهای رنگپریده و دلی آتشین خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تادلم درخم آن زلف پریشان باشد
چه عجب کارمن اربی سروسامان باشد
قدرآن زلف پریشان تومن دانم وبس
کین کسی داندکونیز ریشان باشد
لعل توچون سردندان کندازخنده سپید
[...]
ز اول روز که مخموری مستان باشد
شیخ را ساغر جان در کف دستان باشد
پیش او ذره صفت هر سحری رقص کنیم
این چنین عادت خورشیدپرستان باشد
تا ابد این رخ خورشید سحر در سحرست
[...]
هر نسیمی که ز خاک در جانان باشد
چون دم روح قدس مایه ده جان باشد
تا بمیدان لطافت ذقنش گوی زند
قامت اهل دل از عشق چو چوگان باشد
جان بدو دادم و دل از سر تحسین میگفت
[...]
تا به کی در دل من درد تو پنهان باشد
تا کیم آتش سودای تو در جان باشد
درد ما به نکند هیچ مداوای طبیب
زآنکه او را لب جان بخش تو درمان باشد
مشکل اینست که بی روی تو نتوانم زیست
[...]
تا دل آشفته آن زلف پریشان باشد
دل شوریده من واله و حیران باشد
روی جان را بتوان دیدن و خرم گشتن
گر دلت آینه نیر عرفان باشد
سر توحید توان گفت به هشیاران؟ نی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.