باده رندان را شراب کوثریست
گردن مینا در آغوش پریست
از رموز مشکلات زلف او
گر گذشتی بیتأمل سرسریست!
انقلاب رنگ فطرت کار نیست
مادگیهای زغن هم از نریست!
جوهرت آیینهسان گل میکند
خشکی سودایت از جوش تریست
آه بلبل میزند آتش به باغ
در برش گر جامه خاکستریست
سنگدل را نیست ره در بزم ما
دشمن این شیشه و مینا پریست
رهبر نال از ضعیفی ناله شد
محرم قانون ساز از لاغریست
طرح الفت داده رخسارش به هم
آب و آتش را اگر چه داوریست
همچو زلفش نیست استاد دگر
بس که شاگردش سپهر چنبریست!
نرگسش غارتگر اسلام و دین
سنبلش زنار مشق کافریست
در فراق از طالع بخت بدم
گرچه فالم قرعه نیک اختریست
چشم جادوی تو در مشق فسون
سرخط افسون و سحر سامریست!
چار سویت پنج نوبتزن پر است
گر به سودای تو ششم مشتریست
حبذا طغرل که بیدل گفته است
خودنماییها کثافت جوهریست!
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خودنماییها کثافت جوهریست
شیشه تا در سنگ میباشد پریست
همین شعر » بیت ۱۴
حبذا طغرل که بیدل گفته است
خودنماییها کثافت جوهریست!
عشق گنج و عشق زر از کافریست
هرک از زر بت کند او آزریست
هر هوا و ذرهای خود منظریست
نا گشاده کی گود کانجا دریست
خودنماییها کثافت جوهریست
شیشه تا در سنگ میباشد پریست
اعتبار اینجا ندارد عافیت
شمع سرتاپاش پامال سریست
سروگل ناکرده آزادی مخواه
[...]
تو مگو کان گفت گفت دیگریست
از امامی یا که از پیغمبریست
صبح آمد خواجه ی ما بستری ست
هی چرا این خواجه از صحت بری ست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.