گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
طغرل احراری

حجاب از رخ فکن دلبر که زارم

مرا مگذار اندر انتظارم

بگیر از روی ماهت برقع ناز

که دور از نور رخسارت به نارم

یکی سرگشته‌ام در دشت عشقت

ز تیر یک نگاهت دل‌فگارم

چنارآسا فروزم آتش از دل

ز سوز محنت و اندوه یارم

به جای شهد نوشم زهر غم را

میان اهل عالم خوار و زارم

الا ای شوخ بی‌پروا نگاهی

به سوی من نما امیدوارم!

ندانم باعث جبر و جفایت

به طغرل چیست ای زیبانگارم؟!