گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
طبیب اصفهانی

جا در صف عشاق مده اهل هوس را

حیفست که از هم نشناسی گل و خس را

تا بر دلت از ناله غباری ننشیند

از بیم تو در سینه نهفتیم نفس را

زآهم که شبیخون بفلک میزند امشب

اندیشه کن ای صبح و نگهدار نفس را

گردیده بحسرت پی محمل بگشائی

دانی که چه خون می چکد از ناله جرس را

رنجید ز آواز طبیب آن مه و ترسم

یکباره چو اغیار شمارد همه کس را