غلام طلعت نجم کلاهدوز منم
حکیمِ ابله و پیرِ جوانسپوز منم
جهان جدم و هستم جهانفروز به هزل
مرا ببین که جهان جانفروز منم
بلند و روشن چو نان به نور خاطر خویش
ز عشق نجم چو خورشید نیمروز منم
به یاد نجم کلهدوز هر شبی تا روز
زننده جلق به صابون نیمکوه منم
عشق ابروی چون قوس و مشکبو مویش
چو زه بخف و خراشید رو چو نور منم
بدین صفت که منم کور رومه سوز همی
گمان برم که مگر کور رومه سوز منم
تو با حیل ز بخارا جوال و ژنده خویش
به من فرست که آن را جوالدوز منم
ز من محمد بافنده را سلام رسان
که دوستیش به فام است و فام دوز منم
کشید قامت و مکروی و مشکبوی وی است
خمیده قامت و جماح و گنده یوز منم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.