|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به تشبیه و توصیف زیباییها و کمبودهای اشیاء و موجودات میپردازد. شاعر با اشاره به اشیاء و ویژگیهای آنها، نواقص و کمبودها را مطرح میکند. به عنوان مثال، به درختی اشاره میشود که بدون برگ است، یا به حیوانی چون خر که کلش را از دست داده. سپس به ویژگیهای دیگری نظیر قدرت و زیبایی نیز اشاره میشود و در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که نور چهرهی محبوبش همانند قمر است و این زیبایی را بر دیگر چیزها ارجح میداند.
هوش مصنوعی: من یک خواسته دارم که اگر به آن نرسد، هیچ چیز دیگری برایم مهم نیست.
هوش مصنوعی: مانند درختی که در جیلان سر بریده شده و هیچ برگ و ثمری ندارد.
هوش مصنوعی: نیازی به این همه کلمات نیست؛ اگر کمی با دل و احساس خود ارتباط برقرار کنی، متوجه میشوی که حتی یک حرف زدن ساده هم میتواند مفهومی عمیق و پنهان داشته باشد.
هوش مصنوعی: او به ظاهر زیبا و شیک است و در لباسش از پارچهای گرانبها استفاده کرده، اما به اندازهی کافی قوی و مستحکم نیست.
هوش مصنوعی: کسی که جرأت ندارد، مانند کسی است که قدرت شیر نر را ندارد.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که اگر کسی بگوید زیبایی چهره تو هیچ چیزی در برابر ماه ندارد، جواب این است که زیبایی تو خود مانند ماه است و هیچ چیز نمیتواند با آن رقابت کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
نور رخ تو قمر ندارد
شیرینی تو شکر ندارد
خوش باد عشق خوبرویی
کز خوبی او خبر ندارد
دارندهٔ شرق و غرب سلطان
[...]
دل زخم تو را سپر ندارد
آماج تو جز جگر ندارد
شرط است که بر بساط عشقت
آن پای نهد که سر ندارد
وین طرفه که در هوای وصلت
[...]
ترسم مجنون خبر ندارد
آنگه دارد که سر ندارد
زین درد کسی خبر ندارد
کین درد کسی دگر ندارد
تا در سفر اوفکند دردم
میسوزم و کس خبر ندارد
کور است کسی که ذرهای را
[...]
دل بی تو ز تو خبر ندارد
در عشق تو خواب و خور ندارد
با یار بگوی عاشقان را
زین بیش بلند بر ندارد
از رحمت عاشقان به رویت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.