به چشم عاشقان آید سرین گرد گلرنگش
زهی خفتنگه نرمش زهی خارشگه تنگش
صفات . . . ن آن کودک چه گویم خود، که آن کودک
همه . . . نست و . . . ن و . . . ن ز پایش تا شتا لنگش
ندانم تا چه خواهد شد به سال بیست کاندر ده
نگوید آخ، اگر تا . . . یه بفشارد خر غنگش
شنیداست از کسی، کز سنگ سیم آید همی بیرون
ز بهر سیم ورزیدن خوش آمد بوق چون سنگش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شبی از مجلس مستان برآمد ناله چنگش
رسد از غایت تیزی بگوش زهره آهنگش
چو بشنودم سماع او، نگردد کم نخواهد شد
ز چشمم ژاله اشک و ز گوشم ناله چنگش
چگونه گلستان گوید کسی آن دلستانی را
[...]
گل اندامی که من دارم نظربرروی گلرنگش
ز رنگ آفتابی، آفتابی می شود رنگش
نمی دانم قماش دست سیمینش، همین دانم
که کار مومیایی می کند باشیشه ام سنگش
نمی آید برون از خانه از شرم تماشایی
[...]
به تاراج جنون دادم چه هستی و چه فرهنگش
در آتش ریختم نامی که آبم میکند ننگش
به مضمون جهان اعتبارم خنده میآید
چها این کوه درخون غوطه زد تا بسته شد سنگش
به شوخی بر نمیآمد دماغ ناز یکتایی
[...]
بتی دارم که چتر مهر باشد زیب اورنگش
فلک بر چشم سازد سرمه خاک لعل شبرنگش
ز هجرانش به تلخی جان شیرین میکنم لیکن
چو فرهادم درین کوهسار و کی اندیشم از سنگش؟!
من از فکر میانش کی برون آیم سر مویی؟!
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.