صدر جهان بحضرت شاه جهان رسید
با کام دل بر ملک کامران رسید
گشت از حضور صدر جهان شاه شادمان
چون صدر نزد شاه جهان شادمان رسید
حضرت جنان مثال و بتدریس علم صدر
ادریس و ارشاد بصدر جنان رسید
صدر زمان ز مدرسه جوز جانیان
دارد نشان که نوبت صدر جهان رسید
صدر جهان که خسرو شرعست بیگمان
اینجا بفر خسرو خسرو نشان رسید
نام و نشان زصدر گرفت این خجسته جای
کز وی هزار صدر بنام و نشان رسید
هر اسم کز ائمه دین نقش صفه بود
آن اسم جسم گشت و بدان جسم جان رسید
اکنون از استماع سبق در تعجبند
تا هیچکس بخوس سبقی او توان رسید
گشتند خلق مژده ور خویش یکدگر
از سروران دین که فلانجا فلان رسید
شمس حسام برهان آن سیف گوهری
کو را سری زگوهر سیف زمان رسید
دریای فضل و کان فتوت که صیت او
تا غایت رسیدن وهم و گمان رسید
دریا و کان بدل نکند بر مکان مکان
او کرد و از مکان سوی برتر مکان رسید
از دور آسمان که هوا و هوان ازوست
او را هوا و حاسد او را هوان رسید
مستغنیم از آنکه بدریا و کان رسم
بهر غنای بنده چو دریا و کان رسید
گردد غنی هر آنکه بدریا و کان رسد
در گوشها بسی سخن از این و آن رسید
برهان دین مبین حق کز زبان او
احکام علم شرع بشرح و بیان رسید
بروی همه اگر بطبق زرفشان کنند
ارزد بدانکه او بسخن درفشان رسید
هر گوهری که لفظ وی افشاند بر زمین
شد بر سپهر و بر کمر توأمان رسید
بگشاد توأمان ز میان گوهرین کمر
تا بندگان خاص ورا بر میان رسید
زو میرسد بخلق درین آخرالزمان
آنچ از ملک بسید آخر زمان رسید
برهان و سیف و تاج و حسام از گذشته اند
از هر یکی بمدرسه او روان رسید
هست این روانی سخنش از روانشان
او را چنین کرامت حق بیکران رسید
بر هر یک از ائمه دین از قدوم او
رنج گران سبک شد و گنج گران رسید
هست اتفاق اهل سمرقند را که اوست
گنج گرانبها که بما رایگان رسید
از خاندان برهان برهان نمای شرع
هرکس که در رسید بدین رسم و سان رسید
هرگز نرفت دولت ازین خاندان که تا
گوید کسی که باز بدین خاندان رسید
ای صدر سوزنی را در بحر شاعری
در سخن بفکرت بازارگان رسید
دردانه ها بسوزن نظام طبع راد
از بهر سلک مدح تو با ریسمان رسید
هر دانه ای که در صدف سینه راز داشت
از کام و از زبانش بکلک و بنان رسید
بعد از ثنا چو کرد دعا بر وجود تو
آمین بگوش جان وی از آسمان رسید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره صدر جهان و مقام والای اوست که به حضور شاه جهان میرسد و خوشحالی و شادی را به ارمغان میآورد. اشاره میشود که صدر جهان نماد علم و دانش است و از مدرسهای مشهوری برخاسته و به مقام و منزلتی بالا دست یافته است. او در میان مردم مژده و خوشحالی ایجاد میکند و به عنوان برهانی بر دین و علم شناخته میشود. با ورود او، مشکلات و رنجها از بین میرود و برکت و ثروت به جامعه بازمیگردد. در نهایت، شعر به کرامتهای او اشاره دارد و دعاهایی برای وجودش به عمل میآید.
هوش مصنوعی: سرزمین عالم به درگاه شاه جهان رسید و با دستیابی به آرزوهایش، بر سرزمین خوشبختی تسلط یافت.
هوش مصنوعی: برای رسیدن به مقام و خوشحالی در جهان، فردی به حضور شاه میرود و در آنجا، شادی و خوشحالی را تجربه میکند. مهم این است که در نزد شاه، این خوشحالی و سرور بیشتر میشود.
هوش مصنوعی: حضرت جنان به مانند استادان علم و دانش، آموختههای خود را به خوبی منتقل کرده و به هدایت و راهنمایی پرداخته است.
هوش مصنوعی: در زمانهای که ما زندگی میکنیم، نشانههایی از علم و دانش در میان انسانها دیده میشود، و این نشان میدهد که زمانهای که انسانها باید در سطح عالی از دانش و فضیلت قرار بگیرند، نزدیک است.
هوش مصنوعی: مقام والای دینی و رهبری عالم، بیتردید، در اینجا به ویژهای برای پادشاه بزرگ و با عظمت است که نشانههای سلطنت و قدرت را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: این مکان خوشیمن، نام و نشانی برجسته دارد که از آنجا هزاران مقام و منزلت با نام و نشان حاصل شده است.
هوش مصنوعی: هر نامی که از پیشوایان دین بر روی صفای دل نوشته شده، به حقیقتی مبدل شده و به وسیله آن جسم، جان و روح پیدا کرده است.
هوش مصنوعی: اکنون از شنیدن پیشی گرفتن دیگران شگفتزدهاند، زیرا هیچکس نمیتواند به سطح استعداد و موفقیت او دست یابد.
هوش مصنوعی: مردم به شادی و خوشحالی به یکدیگر خبر میدهند که فلان شخص از سروران دین به مکانی رسیده است.
هوش مصنوعی: شمس حسام، همانند یک شمشیر گرانبهاست که به دوران خود رسیده و نشاندهندهی ارزش و قدرتی است که در میان جواهرات زمان میدرخشد.
هوش مصنوعی: او مانند دریایی از دانش و فضیلت است که نام و آوازهاش به جایی رسیده که حتی تصورات و خیالات هم نمیتوانند به او برسند.
هوش مصنوعی: دریا و معادن، جایگاه خود را تغییر نمیدهند؛ اما او (فرد یا چیزی که به آن اشاره میشود) از جایگاه خود به جایگاهی برتر و بالاتر دست یافته است.
هوش مصنوعی: از فاصله دور، آسمان به نظر میرسد که تنها پر از هواست و به همین دلیل، حسادتها و آرزوها هم به آن تعلق میگیرد.
هوش مصنوعی: ما خود را بینیاز از دریا و معادن میدانیم، چرا که ارزشی که برای بنده وجود دارد، به عظمت دریا و معادن است.
هوش مصنوعی: هر کسی که به دریا و معادن غنی دسترسی پیدا کند، ثروتمند میشود و در گوشها مطالب زیادی از مختلف افراد به او میرسد.
هوش مصنوعی: دلیل و نشانه دین واضحی که احکام و علوم شرع را از زبان او به روشنی توضیح میدهد و مینمود.
هوش مصنوعی: اگر هر کس را در خور خودش قرار دهند، ارزش آن را دارد که او در سخنوری به خوبی برسد.
هوش مصنوعی: هر گوهری که با زبان آدمی بر زمین بیان شود، به طور همزمان در آسمان و در دل انسان جای میگیرد.
هوش مصنوعی: از میان دو نوار درخشان کمر، به طور همزمان گشوده شد تا بندگان خاص او در میان آنجا حاضر شوند.
هوش مصنوعی: در این زمانه، چیزهایی به مردم میرسد که از دنیای فرشتگان و امور آسمانی منشا گرفته است و اکنون زمان آن رسیده که این مسائل به نسل حاضر برسد.
هوش مصنوعی: در گذشته، برهان، سیف، تاج و حسام به مدرسه او آمدند.
هوش مصنوعی: سخن او به دلیل روح بزرگش چنین مقام والایی از جانب خدا به او عطا شده است.
هوش مصنوعی: با ورود هر یک از پیشوایان دین، آلام و سختیها کاهش یافت و برکات و نعمتهای فراوانی به وجود آمد.
هوش مصنوعی: در سمرقند برای ما خبری وجود دارد که آن خبر به ارزش و اهمیت بالایی است و به صورت رایگان به ما رسیده است.
هوش مصنوعی: کسی که به این قانون و رسم رسیده باشد، از خانوادهی بزرگ و برجستهای است که دلیل و برهان شرع را نمایان میسازد.
هوش مصنوعی: این بیت به معنای این است که همیشه خوشبختی و سعادت از این خانواده دور نشده است، زیرا هر وقت کسی بخواهد به این خانواده نزدیک شود یا به آن بپیوندد، متوجه میشود که هنوز هم خوشبختی در آن جا وجود دارد.
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به تصویری از گستردگی و عمق دنیای شعر اشاره میکند و میگوید که مانند سوزنی در دریای بزرگ شاعری، با اندیشهاش به تجارتی دست یافته است. بدین معنا که فکر و هنر او به گونهای پیشرفته و ارزشمند است که به بازار شاعری راه یافته.
هوش مصنوعی: عزیزان دل، با سوزنهای نازک، نظام فطرت را برای تو دوختند تا از راهی شگفتانگیز به ستایشت بپردازند.
هوش مصنوعی: هر دانهای که در دل خود رازی داشت، به وسیله لبها و انگشتانش به دیگران منتقل شد.
هوش مصنوعی: پس از اینکه دعای خیر برای تو به زبان آوردند و بر وجودت تمجید کردند، دعا به گوش جان آن شخص رسید و از آسمان جواب آمین آن به گوشش آمد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
صدر جهان ز مجلس جهان رسید
مهمان همی رسد شه و او میزبان رسید
آراست خانمان به خجسته لقای خویش
کز پیش تخت خوان بسوی خانمان رسید
خلد شهر نخشب و از خلد خوشتر است
[...]
طبعم به عرضه کردن دریا و کان رسید
نطقم به تحفه دادن کون و مکان رسید
هم وهم من به مقصد خرد و بزرگ تاخت
هم گام من به معبد پیر و جوان رسید
این دود عود شکر که جانست مجمرش
[...]
این خرّمی نگرکه مرا ناگهان رسید
وین مملکت نگرکه بمن رایگان رسید
بختم بخواب نیز نیارست دید هم
کاری چنین شگرف که او را عیان رسید
عمری بمانده بنده درین آزو آرزو
[...]
دوشم فغان و ناله به هفت آسمان رسید
دو دم به دل برآمد و آتش به جان رسید
بر تن شنیدهای چه رسید از فراق جان؟
از درد دوری تو دلم را همان رسید
هرگز جفا نبرده و دوری ندیدهام
[...]
ایدل بیار مژده که شاه جهان رسید
فرمانده ملوک زمین و زمان رسید
شاه جهان طغایتمور خان که ملک را
چون او رسید با تن آزرده جان رسید
چون عز پایبوس شهنشاه یافت تخت
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.