گنجور

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۸۱

 

تا خاک تو کحل دیدهٔ ما گردد

در دیدهٔ ما سرّ تو پیدا گردد

یا رب تو به فضل خویش جایی برسان

زان پیش که این دو رشته یکتا گردد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۸۲

 

بر من در رحمت که گشاید جز تو

شادیّ دل من که فزاید جز تو

از گرد ره تو سرمه ای ساخته ام

زان در چشمم کسی نیاید جز تو

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۸۳

 

در دیدهٔ دیده ام تویی بینایی

در لفظ و عبارتم تویی مبنایی

در هر قدمم راه تو می بنمایی

ای من تو شده تو من چه می فرمایی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۸۴

 

من خواجهٔ عالمم تو معبود منی

مقصود جهانم و تو مقصود منی

هر جا که دلی است شاهدی می طلبد

من شاهد حضرتم تو مشهود منی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۸۵

 

یا رب تو حلاوتی به جانم برسان

وز هجر زمانه با وصالم برسان

جز تو همه ناقصند در عین وجود

ای کامل مطلق به کمالم برسان

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۸۶

 

ای لطف تو زهر نیستی را تریاک

وای قهر تو از نیستی ما بی باک

از خاک ترابی که کنی آب حیات

پس آب حیات را مریزان در خاک

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۸۷

 

یا دم بی غم مرا تو بی غم گردان

مقصود من خسته میسّر گردان

بنمای مرا روی، مکن، این خوش نیست

تو با من و من بی تو چنین سرگردان

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۸۸

 

ای در عالم عیان تر از هر چه عیان

در بی چونی نهان تر از هر چه نهان

نزدیک تری به بندگان از ره جان

ای دورتر از هر چه بود عقل گمان

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۸۹

 

بردارد اگر بر درش افکنده شویم

آزاد کند زصدق اگر بنده شویم

ای آنکه زمرده زنده بیرون آری

ما را نفسی ده که بدان زنده شویم

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۰

 

زین گونه که حال ماست ای بار خدای

گر دست نگیری تو در آییم از پای

[یا] صبر کرامت کن و تسلیم و رضا

یا صدمت قهر خویش ما را منمای

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۱

 

ای آنک تو را همه صفت احسان است

با عفو تو طاعت و گنه یکسان است

زان کرده نگاهی که دلم ترسان است

گر عفو کنی به نزد تو آسان است

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۲

 

ای مایهٔ رهبری و گمراهی تو

سهل است مرا طاعت اگر خواهی تو

گر خوانم و گر نخوانمت می دانی

گر خواهم و گر نخواهم آگاهی تو

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۳

 

گه خسته دل و سوخته خرمن باشم

گه بسته دم و گشاده دامن باشم

یا رب همگان را تو به مقصود رسان

باشد که در آن میان یکی من باشم

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۴

 

ای آنک برِ تو قدر دارد آهی

درویشی را فضل نهی بر شاهی

آنجا که عنایت تو باشد باشد

کاهی کوهی وگرنه کوهی کاهی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۵

 

دل پرتو لطف تست رایش بفزای

در مقعد صدق خویش جایش بنمای

شهباز سپید عالم پاک است او

این زنگلهٔ خاک زپایش بگشای

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۶

 

ای آنک به دوست جان دشمن بخشی

مسکینان را هزار مسکن بخشی

بر درگه تو پیر شدم گرچه بدم

شاید که مرا به پیری من بخشی

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۷

 

در راه توَم گر زیم و گر میرم

دل بر که نهم چون زتو دل برگیرم

پیری برِ رحمت تو قدری دارد

چون بر در تو پیر شدم بپذیرم

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۸

 

یا رب مددی زلطف تعیینم کن

تحصیل رضای خویش آیینم کن

داعی اجل چون طلب روح کند

توحید به وقت نزع تلقینم کن

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۹۹

 

آنجا که نه پیدا نه نهان در گنجد

کی داعیهٔ سود و زیان در گنجد

اما چو گناه عاصیان عفو کنند

باشد که رهی در آن میان در گنجد

اوحدالدین کرمانی
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة » شمارهٔ ۱۰۰

 

لطفی بکنی عنایت از سر گیری

زین نقد دغل که می زنم زرگیری

در مملکتت هیچ نیاید خللی

گر هیچ کسی را به کسی برگیری

اوحدالدین کرمانی
 
 
۱
۳
۴
۵
۶
۷
۸۸
sunny dark_mode