سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۳ - در تنبیه غافل و مذمّت جاهل
طلب صحبت خسان نکنی
تکیه بر عهد ناکسان نکنی
که نکردست خس، وفا با کس
سگ به گاه وفا به از ناکس
گر رخ ناکسان نبینی به
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۴ - الوحدة خیر من جلیس السوء، والجلیس الصالح خیر من الوحده
دوستیت مباد با نادان
که بود دوستیش کاهش جان
این مثل زد وزیر با بهمن
دوست نادان بتر زصد دشمن
بشنو این نکته راکه سخت نکوست
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۵ - اولئک کالانعام بل هم اضل واُولئک هم الغافلون
رنگ و بویی که در جان بینی
گر همه سود وگر زیان بینی
صلح با عدل و جنگ باستماست
با بدی نیک و با نشاط غم است
رهروان را ازآن چه نفع وچه ضر
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۶ - خسر الدنیا و الآخرة ذلک هو الخسران المبین
آن شنیدی که از سر سوزی
گفت عیسی به همرهان روزی
زین جهان دل به طبع بردارید
مهر او جمله کینه انگارید
که جهان زودسیر و بد مهر است
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۷ - وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلّا وارِدُها کانَ علی رَبِّکَ حَتْماً مَقْضیّاً
روزی از روزها به راهگذر
خرکی بر دکان آهنگر
از قضا میگذشت با هیمه
شرری جست از یکی نیمه
هیمه آتش گرفت یکسر سوخت
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۸ - فصل در اکل و شرب
ازپی لقمهای چه ترش و چه شور
تاکی این گفت وگوی شیرین شور
بر در این و آن چو سگ چه دوی؟
گرنهای سگ چنین به تک چه دوی
بیش خوردن قوی کند گردن
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۶۹ - فصل فی الرزق
آنکه جان آفرید روزی داد
شور بختی و نیک روزی داد
روزی از وی طلب نه از مکسب
از فلک جوی مه نه از نخشب
غم روزی مخورکه خود برسد
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۰ - یسئلونک عن الروح قل الروح منامرربی
در کلام مجید ایزد فرد
«امر» گفت آن چنانکه یادش کرد
تو به حرص و حسد میالایش
به خصال حمیده آرایش
با سگ وخوک همنشین مکنش
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۱ - خطاب به خورشید
ای خطاب تو نیر اعظم
ای خضر کسوف مسیحا دم
ای فریدون خطهٔ اعلی
بی نصیب از تو دیدهٔ اعمی
چون نمایی به صبح رایت نور
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۲ - والشمس وضحیها والقمراذا تلیها
ای مسلمترا سحر خیزی
هر سحر چون زخواب برخیزی
سر زبالین شرق برداری
دامن وجیب پر ز زرداری
پس کنی در جهان زرافشانی
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۳ - فصل فی ذم الظلم
در جهان هرکه بینی ازکه و مه
همه در بند آنکه فردا به
همه را بر امید بوک و مگر
عمر بگذشت و روز روز بتر
کار بر خاص و عام شد مشکل
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۴ - حکایت
بود در عهد ما شهی کافر
نام او در جهان به عدل شمر
سایهٔ عدل بر جهان گسترد
خلق را در خط امان آورد
ملک خود را به عدلکرد آباد
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۵ - الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم
باز دیدم که ظالمان بودند
در جهان هفتهای نیاسودند
زانکه او ظالم و مسلمان بود
خلق، عاجز، خدای، ناخشنود
چشم دل باز کن ز روی یقین
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۶ - در فضیلت عدالت
عدل شمعی بود جهان افروز
ظلم شه آتشی ممالک سوز
رخنه در ملک شاهی آرد ظلم
در ممالک تباهی آرد ظلم
شه چو ظالم بود نپاید دیر
[...]
سنایی » طریق التحقیق » بخش ۷۷ - فصل فی ختم الکتاب
ای دریغا که در زمانهٔ ما
هزل آید به کارخانهٔ ما
هزل را خواستگار بسیار است
زنخ و ریشخند در کار است
میل ایشان به هزل بیشتر است
[...]